افشاي راز جسد سوخته با اعتراف زن و مرد جنايتکار

جسد سوخته براي شناسايي هويت و مشخص شدن علت اصلي مرگ به پزشکي قانوني منتقل شد و تحقيقات براي شناسايي هويت مقتول و عامل يا عاملان جنايت ادامه داشت. در نخستين گام، کارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي پايتخت به سراغ پرونده‌هاي افراد گمشده رفتند و همزمان آزمايشات دي‌ان‌اي از جسد مجهول‌الهويه گرفته شد و بررسي‌هاي تيم جنايي ادامه داشت تا اينکه اواخر پاييز سال گذشته مرد ميانسالي به اداره چهارم پليس آگاهي پايتخت مراجعه کرد و از ناپديد شدن پسرش خبر داد. او گفت: پسر 35 ساله‌ام به نام فرهاد، مدتي است که ناپديد شده است. با پسرم در تماس بودم اما ارتباط ما خيلي زياد نبود؛ از تابستان پسرم ناپديد شد و چندين بار با او تماس گرفتم اما تلفن همراهش خاموش بود. درنهايت اوايل پاييز با همسرش تماس گرفتم و او گفت که پسرم براي کار به ترکيه رفته است. من به حرف‌هاي عروسم اعتماد کردم اما با گذشت سه ماه خبري از فرهاد نشد.

تا اينکه مرد جواني اوايل پاييز با من تماس گرفت و گفت از طرف فرهاد تماس مي‌گيرم. من و فرهاد با هم در مرز ترکيه هستيم و او حالش خوب است و از من خواست تماس بگيرم و به شما بگويم که نگران او نباشيد حالش خوب است. اما من احتمال مي‌دهم که براي پسرم اتفاقي رخ داده و همسرش سناريوي دروغيني را مطرح کرده باشد.

با شکايت مرد ميانسال، پرونده‌اي در اين خصوص تشکيل شد و در گام اول کارآگاهان به سراغ همسر فرهاد رفتند. زن جوان در تحقيقات گفت: من هم مدتي است که از همسرم بي‌خبرم. او به بهانه کار کردن به ترکيه و کشورهاي اروپايي رفت و ديگر خبري از او ندارم.

در ادامه تحقيقات، کارآگاهان به بررسي روابط مهوش، همسر فرهاد پرداختند و دريافتند که مردي به نام شهاب که از دوستان فرهاد بوده بعد از ناپديد شدن او، به خانه وي رفت و آمد زيادي داشته است. از طرفي از زمان ناپديد شدن فرهاد، تلفن همراه شهاب و مهوش به مدت 15 روز خاموش بوده و بعد از اين مدت، تماس‌ها و روابط آنها شروع شده و با هم رفت و آمد داشته‌اند.

با کنار هم قرار دادن مدارک و شواهد پليسي و احتمال دست داشتن شهاب و همسر فرهاد در رابطه با ناپديد شدن مرد جوان، بازپرس گودرزي دستور بازداشت آنها را صادر کرد. شنبه گذشته کارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي پايتخت در دو عمليات همزمان آنها را بازداشت کردند. مهوش و شهاب زماني که در مقابل افسر پرونده‌شان قرار گرفتند راز جنايت را برملا کردند.

طبق اظهارات آنها، متهمان پس از قتل فرهاد، جسدش را به حوالي کن انتقال داده و او را به آتش کشيده بودند.

شهاب در تحقيقات گفت: با فرهاد دوست بودم و به خانه‌شان رفت و آمد داشتم. اين رفت و آمدها باعث شد که با مهوش نيز آشنا شوم و او کم کم سفره دلش را برايم باز کرد. مهوش با همسرش اختلاف داشت. کم‌کم به او علاقه‌مند شدم اما فرهاد سد راه‌مان بود. به همين دليل تصميم گرفتيم که او را به قتل برسانيم.

او ادامه داد: يک شب طبق نقشه قبلي به عنوان ميهمان به خانه آنها رفتم و سر صحبت را با فرهاد باز کردم. به او گفتم چرا با همسرت اختلاف داري و اين رفتارها درست نيست و سر همين مسأله باهم دعواي‌مان شد و با ميله آهني که از قبل تهيه کرده بوديم به سرش زدم. بعد از قتل جسد را پتوپيچ کرده و داخل خودرو قرار داده و در منطقه کن و سولقان به آتش کشيديم.

با اعترافات متهمان به قتل به دستور بازپرس شعبه ششم دادسراي امور جنايي پايتخت آنها در اختيار اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفته و تحقيقات در اين خصوص ادامه دارد.

منبع: روزنامه ايران