عامل قتل عام خونين در ولنجک تهران جنازه هاي پدر و دو خواهرش را سوزاند و اسکلت هايش را در درياچه آهنک فيروزکوه رها کرد.
به گزارش رکنا، يکم مهرماه امسال، زن ميانسالي قدم به اداره چهارم پليس آگاهي تهران بزرگ گذاشت و هنگامي که مقابل افسر پروندهاش قرار گرفت، گفت: از شوهر و سه فرزند (دو دختر و يک پسر) خود جدا زندگي ميکنم. آنها ساکن يک خانه 200 متري واقع در ولنجک هستند و من نيز در لنگرود هستم.
از چند روز گذشته تلفن همراه تمام اعضاي خانوادهام خاموش و آنها ناپديد شدهاند. اين موضوع اصلاً سابقه نداشته است. کمکم کنيد. پس از ثبت شکايت و تشکيل پرونده در شعبه دهم دادسراي ناحيه 27 (امور جنايي، ويژه قتل)، تيمي از کارآگاهان اداره چهارم با دستور بازپرس جنايي وارد عمل شدند و در نخستين گام از بيمارستانهاي تهران و سازمان پزشکي قانوني کشور استعلام گرفتند، اما اثري از اعضاي خانواده پيدا نکردند.
کارآگاهان در گام بعدي براي تحقيقات محلي راهي ولنجک شدند و از همسايهها دريافتند که آخرينبار اعضاي اين خانواده هنگام رفتن به خانه خود مشاهده شدند. همين سرنخ کافي بود تا دستور ورود به منزل صادر شود.
تيم جنايي بهمحض اينکه درِ خانه را باز کردند با رد و لکههاي خونيني مواجه شدند و پرونده خيلي زود وارد فاز جنايي شد. در تمامي اتاقخوابها آثار خون ديده ميشد بهجز اتاق پسر 47 ساله خانواده به نام هيرمان که همين موضوع شک کارآگاهان را برانگيخت.
ردپاي يک دامپزشک با تاکسي زرد رنگ
تحقيقات ابتدايي حکايت از آن داشت که هيرمان، دامپزشک بوده و با تاکسي زردرنگ پژو 405 خود در خط ولنجک-بام تهران مسافرکشي ميکرده است. اين اواخر نيز با خانوادهاش بهويژه دو خواهرش اختلاف پيدا کرده بود؛ در اين مرحله فرضيه وقوع جنايت خانوادگي پررنگتر از قبل شد.
تيم جنايي در ادامه متوجه شدند که هيرمان از چند روز قبل، برخلاف هميشه، ديگر براي مسافرکشي به خط خود نرفته و اين موضوع را نيز با همکارانش در ميان نگذاشته است.
کشف سه اسکلت در درياچه آهنک فيروزکوه
کارآگاهان اداره چهارم در اين شاخه از تحقيقات با اقدامات فني متوجه شدند که هيرمان از يک نانوايي سنگکي واقع در شمال فيروزکوه نان خريده و اکنون در آنجا حضور دارد. تيمهاي عملياتي پليس بيدرنگ راهي محل شدند اما اثري از هيرمان نبود.
تيم جنايي خيلي زود صاحب نانوايي را هدف تحقيق قرار دادند. او پس از مشاهده عکس هيرمان و شناسايي متهم به پليس گفت: بله، مرد جوان اينجا بود و يک نان سنگک خريد، اما رفتار مشکوکي داشت و خيلي زود با خودروي پژو 405 خود از اينجا رفت. البته ناگفته نماند که محليها متهم را در حوالي درياچه آهنک مشاهده کرده بودند که چند ساعت در آنجا ايستاده بود.
تيم پليسي پس از دريافت اين اطلاعات مهم به نزديکي درياچه رفتند و پس از چندين ساعت جستوجو، اسکلت پدر 86 ساله و دختران 45 و 41 ساله را در فاصله تقريبا 500 متري از يکديگر پيدا کردند که قرباني جنايت شده بودند.
طولي نکشيد که اين ماجرا به بازپرس ويژه قتل گزارش داده شد و دقايقي بعد نيز مأموران تشخيص هويت، بازپرس ويژه قتل، متخصصان پزشکي قانوني و عوامل کلانتري در محل حادثه براي نمونهبرداري و تحقيقات حاضر شدند.
بازداشت عامل قتل عام ولنجک
کارآگاهان اداره چهارم پليس آگاهي خيلي زود با اقدامات فني و مخابراتي، تردد خودروي متهم را در حوالي خيابان دروازه دولت رديابي کردند و متوجه شدند که او اکنون در مقابل بيمارستان امير اعلم حضور دارد.
تيم پليسي در آخرين گام، بهصورت نامحسوس به سمت بيمارستان موردنظر رفت و پس از تعقيب و مراقبتهاي دقيق، هيرمان را در يک عمليات ضربتي به دام انداختند.
اعترافات تکان دهنده به قتل پدر و دو خواهرش
متهم پس از انتقال به اداره پليس آگاهي خيلي زود هدف بازجويي قرار گرفت و پس از اعتراف به قتل، ماجرا را اينطور توضيح داد: چند روز قبل از حادثه، پدرم به محضر رفت و خانه 200 متري ولنجک که تنها دارايي خانواده بود را به نام دو خواهرم زد. پس از اينکه ماجرا را فهميدم، موضوع را با پدرم در ميان گذاشتم اما او مدعي شد که چنين چيزي صحت ندارد و در محضر تمام خانه را به نام آنها نزدهاست.
ا مرد جنايتکار گفت: با هم به محضر رفتيم، اما پدرم متوجه شد که تمام خانه را به نام دو خواهرم زده است. به منزل بازگشتيم. پدر به دو خواهرم اعتراض کرد و مدعي شد که شکايت قضايي ثبت ميکند اما خواهرانم او را تهديد به بيرون کردن از خانه کردند.
او ادامه داد: چند ساعت بعد، دو خواهرم از من خواستند براي ماندن در خانه اجاره آن را ماهانه پرداخت کنم. خيلي عصباني شده بودم. همانجا نقشه قتل را طراحي کردم و تصميم گرفتم تا دست به يک جنايت خانوادگي بزنم.
متهم افزود: شب حادثه چاي ريختم و در آن داروي بيهوشي که در دامپزشکي استفاده ميشود اضافه کردم. چاي را به خورد پدر و خواهرانم دادم. آنها پس از مصرف نوشيدني احساس خوابآلودگي کردند و به اتاقخواب خود رفتند. من نيز با يک چاقو بالاي سرشان رفتم و دست به جنايت زدم.
او گفت: پس از ارتکاب جنايت، اجساد را داخل پتو قرار دادم و با خودرو خود به سمت فيروزکوه رفتم. در بيابانهاي آنجا، اجساد را به آتش کشيدم و منتظر ماندم تا کاملاً بسوزند. سپس اسکلتهاي باقيمانده را داخل ماشين گذاشتم و به حوالي درياچه آهنک بردم. به تهران بازگشتم اما خيلي زود دستگير شدم.
پس از اعترافات تکاندهنده متهم، کارآگاهان مأموريت يافتند تا با اقدامات اطلاعاتي، بررسيهاي خود را در رابطه با اين پرونده ادامه دهند.
اجساد براي معاينات دقيقتر به سالن تشريح پزشکي قانوني منتقل شد و متهم جهت روشن شدن زواياي پنهان پرونده در اختيار اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. همچنين اين پرونده در شعبه دهم دادسراي جنايي تهران در حال رسيدگي قضايي است.
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.