«سيطره» قصه جاسوسي که 7 سال در دل کومله و دموکرات زندگي مي‌کرد

به گزارش فارس،  نادر کياني يکي از ميليون‌ها پسربچه ايراني است که با ديدن يک صحنه هيجان‌انگيز پليسي به سرش زده که برود و يک مامور امنيتي نفوذي در قلب دشمن شود و از قضا اين هيجان امنيتي‌اش را عملي کرده است و قصه «سيطره» که کيانوش گلزار راغب آن را نوشته از همين‌جا شروع مي‌شود.

سيطره، روايتگر نفوذ خودسرانه جواني به نام نادر کياني به تشکيلات گروهک‌هاي تروريستي دموکرات و کومله است که تقريبا هفت سال از زندگي‌اش را در بر مي‌گيرد و نادر طي اين مدت موفق مي‌شود به رده‌هاي بالاي امنيتي کومله نفوذ کند. مسؤولان امنيتي که يکي از آن‌ها را در اين کتاب با نام «حاجي» مي‌شناسيم با اين کار نادر مخالفند اما او خودسرانه تصميم مي‌گيرد وارد عراق شده و با نفوذ به کومله آن را متلاشي کند در ميانه اين راه هم «حاجي» همراه نادر شده و به او در ماموريتي که خودش براي خودش تعريف کرده کمک مي‌کند.

نخستين مسأله سيطره همينجا شروع مي‌شود که باورپذيري اين ماجرا براي مخاطب قدري سخت است. ما مي‌دانيم شخصيتي به نام نادر کياني واقعاً وجود دارد و از بيانيه‌هاي گروهک تروريستي کومله در اواخر دهه هشتاد هم مشخص مي‌شود که ماجراي نفوذ او به اين گروهک تروريستي و دستگيري‌اش توسط اقليم کردستان عراق و استردادش به ايران حقيقت دارد.

اما اينکه يک فرد بي‌تجربه خودسرانه بتواند وارد يک گروهک تروريستي شود و چند سال بدون آنکه با هيچ نهادي در ايران مرتبط باشد از آن گروه اطلاعات جمع‌آوري کند قدري نياز به توجيه بيشتر دارد.

کتاب البته مملو از نکات و ديده‌هاي دست اول راوي از اردوگاه گروهک‌هاي دموکرات و کومله است. کياني طي سا‌ل‌هاي نفوذ به اين گروهک‌ها چون از رده‌هاي پايين به سطوح بالاي کومله نفوذ کرده توانسته مشاهدات زيادي از رده‌هاي مختلف داشته باشد و چيزهايي را براي مخاطب نقل کند که در روايت‌هاي رسمي که عمدتاً مبتني بر اخبار آشکار و تحليل‌هاي آن است وجود ندارد.

طبيعتاً اين موضوع يکي از نقاط قوت اين کتاب است که آن را اثري مهم مي‌سازد و در کنار اين مسأله، يکي ديگر از نکات «سيطره» آن است که اين کتاب کاملاً منحصر به‌فرد است و روايتي به خواننده عرضه مي‌کند که در کتاب ديگري وجود ندارد و از اين حيث کتاب کاملاً بکر و تازه است.

سيطره با وجود داشتن يک سوژه جذاب از يک مسأله مهم رنج مي‌برد آن هم ضعف در روايت است. کتاب کياني در موقعيت‌هاي نفس‌گيري قرار مي‌گيرد که با پرداخت بهتر مي‌توانست بسيار جذاب و به‌ ياد ماندني شود. اما گهگاه در حد يک بند تعريف و سپس رها مي‌شود. شخصيت‌پردازي کتاب هم آن‌قدر گيرا و قوي نيست که بتواند کمکي به کتاب کند و به همين دليل اسامي افراد و موقعيت‌ها به‌جز چند نفر مثل حاجي يا عليزاده سرکرده کومله به سرعت از ياد مي‌رود.

کيانوش گلزار راغب با سيطره توانسته جاي پاي خود را در تأليف کتاب با محوريت گروهک تروريستي کومله محکم کند و اين کتاب در کنار شنام، عصرهاي کريسکان و برده‌سور مي‌تواند تصوير ذهني نسبتاً روشني براي مخاطبان از گروهک تروريستي کومله بسازد.

يادداشتي که درباره کتاب «سيطره» جديدترين اثر کيانوش گلزار راغب خوانديم نوشته‌اي از عليرضا ملوندي بود. اين کتاب در سي و چهارمين نمايشگاه کتاب به همت انتشارات سوره مهر روانه بازار نشر شد.