درياچه اروميه بهعنوان يکي از بزرگترين درياچههاي شور جهان و بزرگترين درياچه داخلي ايران و زيستگاه مهم گونههاي مختلف گياهي و جانوري، طي دهههاي اخير به دليل ساخت بيش از 100 در مسير رودخانههايي که به اين درياچه واريز ميشده
تغييرات اقليمي، مديريت نامناسب منابع آبي و بهرهبرداري ناپايدار از حوضه آبريز خود، به تدريج رو به خشکي رفته و در 10 سال اخير تشديد اين روند باعث شده که در حال حاضر تنها 10 درصد درياچه باقي بماند!
به گزارش تسنيم، در حال حاضر درياچهاي که روزي ميزبان ميليونها پرنده مهاجر بود، به صورت تالابي فصلي درآمده که تنها با بارندگييهاي پاييز و زمستان آبگيري ميشود و در تابستان مجدداً خشک ميشود. براساس آخرين آمار اعلامشده از تراز درياچه تراز آن 1270 متر و 10 سانتيمتر است، يعني 3 متر کمتر از تراز استاندارد آن(1274 متر و 10 سانتيمتر) است.
کاهش سطح آب اين درياچه، علاوه بر تأثيرات زيستمحيطي، پيامدهاي اقتصادي و اجتماعي فراواني نيز براي منطقه به همراه داشته است. تغييرات اقليمي، افزايش تبخير آب، کاهش بارندگي و استفاده بيش از حد از منابع آب زيرزميني، از ديگر عوامل موثر در بحران درياچه اروميه محسوب ميشوند.
اما نکتهاي که همواره به عنوان يکي از عوامل اصلي به آن اشاره شده و در هم چندين گزارش مستند در اين مورد منتشر شده، سدسازيهاي گستردهاي است که در دهههاي اخير در حوضه آبريز درياچه اروميه انجام شده است.
23 سد حوضه آبريز درياچه اروميه فاجعه آفريند!
يکي از اصليترين دلايل خشک شدن درياچه اروميه، ساخت 23 سد فعال در حوضه آبريز در استانهاي آذيربايجان غربي، آذربايجان شرقي و کردستان است که بخش عمدهاي از آب اين سدها به مصارف کشاورزي اختصاص دارد. اين موضوع منجر به کاهش چشمگير جريان آب ورودي به درياچه و وخامت بحران خشکي آن شده است.
ساخت سدهاي متعدد در حوضه آبريز درياچه اروميه و بسته شدن مسير ورودي رودخانههاي ورودي به اين درياچه، نقش قطع رگهاي حياتي درياچه اروميه را داشته و با وجود 23 سد فعال در حوضه آبريز درياچه اروميه طي ساليان متمادي و در صورتي که تجديدنظر جدي و قطعي براي اين سدها نشود، مرگ حتمي درياچه اروميه را شاهد خواهيم بود!
فقط يک لحظه تصور کنيد که امروز هيچ سدي در مسير روخانههاي منتهي به درياچه اروميه وجود نميداشت و تمام دبي اين روخانهها بهصورت مستقيم وارد اين درياچه ميشد! آيا در آن صورت حتي شاهد يک متر کاهش سطح آب درياچه اروميه ميبوديم؟!
از مهمترين پيامدهاي سدسازي بيرويه در اين منطقه، کاهش حجم آب ورودي به درياچه است. حوضه آبريز درياچه اروميه که شامل رودخانههاي مهمي مانند زرينهرود، سيمينهرود، گدار، و تلخهرود ميشود، به واسطه سدهايي که روي اين رودخانهها ساخته شده، نميتواند آب کافي را به درياچه برساند. کاهش اين جريانهاي آب، به مرور زمان منجر به خشک شدن بخشهاي وسيعي از درياچه شده و سطح آن به طرز چشمگيري کاهش يافته است.
يکي ديگر از مشکلات ناشي از سدسازي بيرويه، افزايش تبخير آب از سطح درياچه است. با کاهش سطح آب و کم شدن عمق آن، تبخير آب نيز افزايش يافته و در نهايت منجر به تسريع فرآيند خشک شدن درياچه شده است. به علاوه، کاهش حجم آب درياچه، تراکم نمک را در آن افزايش داده و زيستگاههاي طبيعي براي جانوران و گياهان آبزي در معرض خطر قرار گرفتهاند.
سدسازيها به دليل نياز گسترده به آب براي آبياري محصولات کشاورزي، به افزايش بهرهبرداري از منابع آبي در منطقه دامن زده است. کشاورزي بيرويه و استفاده ناکارآمد از آب، از جمله مشکلاتي است که در کنار سدسازي، به تشديد بحران آب در منطقه انجاميده است. اين چرخه معيوب منجر به کاهش تدريجي منابع آب زيرزميني نيز شده و حتي بحران آب در ديگر مناطق حوضه آبريز را نيز رقم زده است.
با اين حال، مسئله فقط به کاهش ورودي آب به درياچه محدود نميشود. يکي ديگر از تبعات سدسازي بيرويه، تخريب اکوسيستمهاي اطراف درياچه و تأثيرات منفي آن بر معيشت ساکنان منطقه است. بسياري از کشاورزان و دامداران که به آب درياچه وابسته بودند، اکنون با بحرانهاي اقتصادي مواجه شدهاند. از سوي ديگر، افزايش گرد و غبار ناشي از خشک شدن بستر درياچه به مشکلات زيستمحيطي و بهداشتي در منطقه دامن زده است.
در نهايت، سدسازيهاي گسترده بدون در نظر گرفتن پيامدهاي زيستمحيطي و نيازهاي درياچه اروميه به منابع آبي کافي، يکي از عوامل اصلي ايجاد شرايط بحراني فعلي است. اکنون که وضعيت درياچه به مرز هشدار رسيده، نياز مبرمي به بازنگري در سياستهاي مديريت آب و کنترل ساخت سدهاي جديد احساس ميشود تا از وخيمتر شدن بحران جلوگيري شود.
توليد محصولات غيراستراتژيک آببر در حوضه آبريز درياچه اروميه
بر اساس آمارهاي مختلف دولتي که براي همه مشهود است، ساخت و بهرهبرداري از اين سدها با هدف تأمين آب براي بخش کشاورزي، نقش مهمي در کاهش منابع آبي ورودي به درياچه اروميه داشته است.
کشاورزي سنتي، کاشت محصولات غيراستراتژيک آببر مانند «سيب و چغندر قند» و استفاده بيرويه از آب براي آبياري مزارع، يکي از معضلاتي است که نه تنها به کاهش سطح آب درياچه منجر شده، بلکه بحران آب در سراسر منطقه را تشديد کرده است. بسياري از اين سدها با هدف توسعه کشاورزي و افزايش سطح زيرکشت احداث شدهاند، اما پيامدهاي منفي آنها بر منابع آبي و زيستبوم درياچه اروميه ناديده گرفته شده است.
شرايط ناگوار اروميه درحالي رقم ميخورد که حقابهاي که قرار بود به اين درياچه داده شود، اکنون به اراضي کشاورزي حوضه آبريز اروميه تعلق ميگيرد که در سالهاي اخير نه تنها طبق وعدههاي دولتي، کاهش نداشته بلکه افزايش 270 هزار هکتاري را نيز داشته است!
بر اساس آمارهاي سازمان حفاظت محيط زيست، يک سوم حقابه سالانه درياچه به کشاورزي تعلق ميگيرد و محصولات آببري از جمله سيب، چغندرقند و يونجه در کنار ميوههاي هستهدار از جمله گيلاس و آلبالو عمده محصولات کشاورزي منطقه هستند.
اين توسعه افسارگسيخته کشاورزي در حوضه آبريز اروميه آن هم براي کشت محصولاتي نظير آلبالو، گيلاس، سيب و ... در حاليست که درياچه اروميه به دليل احداث سدهاي متعدد در حوضه آبريز خود، در شرايط مرگ حتمي قرار گرفته است!
افزايش140000 هکتاري سطوح زيرکشت در حوضه آبريز درياچه اروميه!
يکي از دلايلي که اقدامات احياي درياچه اروميه را در طي اين سالها بياثر کرده است، افزايش اراضي زيرکشت حوضه آبريز اروميه در اين سالها و تخصيص حقابه درياچه اروميه به آبياري اين زمينها بوده است.
عملکرد مديران کشور در دهههاي گذشته در بحث مديريت آب و افزايش بيرويه سطوح کشاورزي، در کنار تعدد چاههاي مجاز و غيرمجازي که در حوضه آبريز اروميه حفر شده، نشان ميدهد که مسئولان وقت اشتباه کردهاند و بايد قبل از اينکه دير شود اين اشتباهات جبران شود.
بر اساس آمارهاي سازمان حفاظت محيط زيست، از سال 1377 که بحران درياچه اروميه شروع شد تا سال 1398، در حوضه آبخيز اروميه حدود 140 هزار هکتار افزايش سطح زيرکشت داشتهايم!
بر اساس اعلام وزارت جهاد کشاورزي مصرف آب بهازاي هر هکتار 10 هزار مترمکعب است و در نتيجه سالانه 1.4 ميليارد مترمکعب فقط مصرف آب حوزه کشاورزي بوده است يعني اين حجم از حقآبه درياچه اروميه کم شده و به کشاورزي اختصاص داده شده است!
همچنين از سال 1394 تا 1398 نيز با وجود اينکه بحران اروميه براي همه آشکار شده بود باز هم 47 هزار هکتار افزايش سطح کشت داشتيم! و متوسط مصرف آب در اين 4 سال 470 ميليون مترمکعب بوده که از درياچه اروميه پرداخت شده است.
مصرف 4.7 ميليارد متر مکعب آب براي محصولات کشاورزي به خوبي نشان ميدهد که در واقع کشاورزي 90 درصد آب حوضه آبريز درياچه اروميه را مصرف ميکند. اين آمار به خوبي نشان ميدهد که کشاورزي در طي اين سالها حقابه درياچه اروميه را بلعيده است و وزارت جهاد کشاورزي بايد رويه خود را اصلاح کند!
فقط به عنوان نمونه، سيبي که در باغات اروميه توليد ميشود و آب مورد نياز اين باغات بهصورت صددرصدي از آب سدهاي حوضه آبريز درياچه اروميه تامين ميشوند، بيکيفيتترين سيب کشور محسوب شده و بخشي عظيمي از آن هر ساله فاسد و کاملا دورريز ميشود! متاسفانه هر ساله شاهد انباشت تپههاي بزرگي از چندين هزار تن سيب در حال فاسد شدن در کنار جادههاي استان آذربايجان غربي و شرقي بوده و هستيم:
در اعتراف به اين فاجعه، سيد سلمان ذاکر؛ نماينده مردم اروميه طي روزهاي اخير در مجلس شوراي اسلامي اعلام کرد: «امسال يک ميليون تُن سيب ممتاز حوضه آبريز اروميه در سردخانهها مانده و در حال فاسد شدن است!!»
وي همچنين گفته است که آذربايجان غربي (حوضه آبريز درياچه اروميه) امسال با توليد 1.5 ميليون تن سيب، رکورد توليد ايران را تصاحب کرده است!!
اين آمار هدررفت سيب در آذربايجان غربي در حاليست که بر اساس آمار «موسسه تحقيقات آب» براي توليد يک ميليون تن سيب بايد سالانه 270 ميليون مترمکعب آب (آب سدهاي حوضه آبريز درياچه اروميه) به سمت باغات رها شود! براي اينکه نقش اين مقدار آب در احياي درياچه اروميه را متوجه شويم، بايد بدانيم که «تونل زاب» که با کلي اميد و آرزو با هدف رساندن مقداري آب به درياچه اروميه و کمک به تاخير انداختن مرگ اين درياچه احداث شد تا به امروز صرفاً حدود 300 ميليون متر مکعب (حدود همان مقدار آب مصرف شده براي توليد يک ميليون سيب) را به درياچه اروميه رسانده است!!
بياييد کمي دقيقتر به اين فاجعه نگاه کنيم؛ مسؤلان مربوطه طي اين سالها به عنوان يکي از راهکارهاي نجات درياچه اروميه و صرفاً براي ساخت «تونل زاب» بيش از 3500 ميليارد تومان هزينه کردهاند که تا به امروز از طريق اين کانال چيزي حدود 300 ميليون مترمکعب آب به درياچه اروميه رسانده شده است؛ اين امر در حاليست که اگر صرفا در حوضه آبريز درياچه اروميه در هر سال زراعي جلوي کاشت 2 ميليون تن سيب گرفته شود و آب مورد نياز کاشت اين ميزان سيب به جاي سراريز شدن به باغات به درياچه اروميه سراريز شود، در هر سال بيش از 2 برابر آبي که قرار بوده با احداث کانال زاب راهي درياچه اروميه شود يعني حدود 600 ميليون مترمکعب آب بيشتر در هر سال نصيب درياچه اروميه خواهد شد!!
اين مسئله وقتي جالبتر ميشود که بدانيم 600 ميليون مترمکعب سهم بيشتر ساليانه درياچه اروميه از آب پشت سدهاي حوضه آبريز اين درياچه فقط با مديرت کشت يک محصول «سيب» حاصل ميشود و اگر همين اتفاق براي ساير محصولات غيراستراتژيکي که در اين منطقه کشت ميشود مانند آلبالو، گيلاس، چغندر، سيبزمين، پياز و ... نيز تکرار شود، ميتوان ساليانه بيش از «3 ميليارد متر مکعب» آب بيشتري به درياچه اروميه رساند و به صورت قطعي جلوي مرگ درياچه اروميه را گرفت!!
بله؛ براي يافتن «علت مرگ درياچه اروميه» نياز به تقلاي فکري خاص و آسمان و ريسمان بافي نيست! ماجرا به همين سادگي و البته تلخيست؛ ما جلوي ورود بخش هنگفتي از حقابه درياچه اروميه که ساليانه حدود 3 ميليارد متر مکعب است و اين ميزان حقابه، شرط حيات اين درياچه بوده را گرفتهايم و اين حقابه را صرف توليد محصولات باغي غيراستراتژيکي مثل سيب کردهايم و آن سيبها را نيز در نهايت به دور ريختهايم و البته در اين ميان با دستان خود «مرگ» درياچه اروميه را نيز رقم زدهايم!!
طرح دولت پزشکيان در قبال فاجعه ملي خشک شدن درياچه اروميه چيست؟
در اين ميان، شينا انصاري؛ معاون رئيسجمهور و رئيس جديد سازمان محيط زيست با تأکيد بر لزوم بازنگري در نحوه مديريت منابع آبي و اصلاح ساختار ستاد احياي درياچه اروميه، به دنبال تغييرات اساسي در سياستها و راهبردهاي اين ستاد است.
معاون رئيسجمهور معتقد است که اقدامات فعلي براي احياي درياچه اروميه کافي نيست و نيازمند يک نگاه جامع و پايدارتر هستيم. رييس سازمان حفاظت محيط زيست در آخرين اظهارات خود درباره درياچه اروميه از احتمال بازنگري در برخي تصميمات ستاد خبر داده و گفته بود: هفته گذشته نخستين جلسه کارگروه ملي نجات درياچه اروميه برگزار شد. مواردي هم درباره ساختار درياچه و لزوم بازنگري در آن و هم درباره پيشرفت 28 پروژهاي که در دستورکار قرار دارد، مطرح شد.
يکي از موضوعاتي که کارشناسان همواره بر آن تأکيد دارند و بايد در سياست دولت چهاردهم در قبال درياچه اروميه در نظر گرفته شود، کاهش مصرف آب در بخش کشاورزي و اصلاح الگوهاي آبياري در اين حوضه آبريز است.
مديريت بهينه منابع آب و استفاده از روشهاي نوين آبياري، ميتواند نقش مهمي در کاهش مصرف آب و حفظ منابع طبيعي ايفا کند. همچنين، تدوين برنامههاي بلندمدت براي حفظ و احياي زيستبوم درياچه اروميه و تعامل بيشتر بين نهادهاي دولتي و محلي از جمله مواردي است که در تغيير ساختار ستاد احيا مورد توجه قرار خواهد گرفت.
در همين راستا، يکي از راهکارهاي پيشنهادي براي بهبود وضعيت درياچه اروميه، تغيير سياستهاي مديريت منابع آبي در بخش کشاورزي و محدود کردن ساخت و بهرهبرداري از سدهاي جديد است. کارشناسان معتقدند که براي جلوگيري از وخيمتر شدن وضعيت، بايد سياستهاي سختگيرانهتري در قبال سدسازي و برداشت بيرويه از منابع آبي اعمال شود.
از سوي ديگر، همکاريهاي بينالمللي نيز ميتواند نقش مهمي در حل اين بحران ايفا کند. مشارکت با سازمانهاي بينالمللي و بهرهگيري از تجربيات کشورهاي ديگر در مديريت منابع آبي و احياي زيستبومهاي مشابه، ميتواند به بهبود وضعيت درياچه اروميه کمک کند. در عين حال، اجراي پروژههاي آموزشي و اطلاعرساني در سطح منطقه براي جلب مشارکت عمومي و افزايش آگاهي مردم نسبت به بحران آب و لزوم حفظ منابع طبيعي نيز از ديگر اقدامات ضروري در اين راستا به شمار ميآيد.
در نهايت، اگرچه تغيير ساختار ستاد احياي درياچه اروميه به عنوان يک اقدام مثبت و ضروري براي بهبود مديريت بحران درياچه تلقي ميشود، اما به گفته کارشناسان، تا زماني که سياستهاي ناپايدار در حوزه مديريت منابع آب، به ويژه در بخش کشاورزي، تغيير نکند، نميتوان به احياي کامل درياچه اميدوار بود. مقابله با بحران خشکي درياچه اروميه نيازمند اقداماتي هماهنگ و جامع از سوي نهادهاي مختلف است تا علاوه بر کاهش فشارهاي زيستمحيطي، توسعه پايدار منطقه نيز تضمين شود.
با توجه به اهميت زيستبوم درياچه اروميه و نقش حياتي آن در حفظ تعادل اکولوژيکي منطقه، اقدامات اصلاحي در ساختار ستاد احيا ميتواند نقطه آغازي براي بازگشت حيات به اين درياچه و کاهش اثرات منفي آن بر محيط زيست و معيشت مردم منطقه باشد. اکنون بايد منتظر ماند و ديد که تغييرات پيشنهادي چگونه به بهبود وضعيت اين ميراث طبيعي کمک خواهد کرد.
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.