اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

بررسي کاروان ورزشي ايران در المپيک 2024 پاريس

کاروان کم اميد؛ چشم انتظار معجزه يک فروغي

به گزارش تابناک ورزشي، نفرات و ليست رشته‌هاي اعزامي ايران به بازي‌هاي المپيک 2024 پاريس به صورت رسمي اعلام شد. سي‌وسومين دوره بازي‌هاي المپيک 5 تا 21 مرداد برگزار مي‌شود که ايران با 40 سهميه در 13 رشته کشتي (آزاد و فرنگي)، تيروکمان، وزنه‌برداري، شمشيربازي، تکواندو، ژيمناستيک، دوچرخه‌سواري، شنا، سنگنوردي، دووميداني، قايقراني، تنيس روي ميز و تيراندازي پاي به فرانسه مي‌گذارد.

کاروان کم اميد؛ چشم انتظار معجزه يک فروغي

رضايت کميته از سهميهها

مناف هاشمي دبير کل کميته ملي المپيک ميگويد پيشبيني مسئولان از سهميه و رشتهها تقريباً هماني است که توسط ورزشکاران به دست آمده است. هاشمي در اين باره گفت: پيشبينيها روي همين عدد يعني 40 سهميه بود. با توجه به شرايطي که فدراسيونها در 4 سال گذشته داشتند و 16 فدراسيون به لحاظ رياست تثبيت شده نبودند و در شرايط سرپرستي اداره ميشدند، همچنين با توجه به شرايطي که در رشتههاي واليبال و بسکتبال داشتيم و سهميه نگرفتند که آن هم به خاطر مباحث مديريتي و پوستاندازي بود، نهايتاً 40 سهميه در قالب 13 رشته داريم.

 

جاي خالي بلندقامتان در کاروان

يکي از مهمترين خلأهاي کاروان ايران در پاريس عدم حضور تيم ملي هاي ملي واليبال و بسکتبال است. در حالي که در 2020 توکيو، ايران براي اولين بار در دو رشته تيمي سهميه داشت، اما پاريس اوضاع بر وفق مراد تيمهاي ايران نبود. با توجه به روند بسکتبال ايران در سالهاي گذشته و البته سهميه 2020 که با خوش شانسي هرچه تمامتر نصيب تيم ملي شد، اين پيشبيني کاملاً صورت گرفته بود که اين رشته جايي در کاروان ايران نخواهد داشت.

اما اوضاع براي واليبال متفاوت است. با وجود اينکه هاشمي از پوستاندازي در اين تيم صحبت ميکند، اما همه کارشناسان تأييد کردند که شرايط امروز واليبال ايران ربطي به تغيير نسل ندارد و به مانند بسکتبال همه چيز از سؤمديريت نشأت گرفته است. در واقع واليبال بايد در پاريس هم حاضر ميشد، اما اشتباه مديران و تصميمهايي که در خصوص انتخاب سرمربيان و نفرات تيم ملي گرفته شد، کار را به جايي رساند که قدرت سالهاي اخير آسيا جايي در المپيک نداشته باشد.

توجيه دبيرکل کميته ملي المپيک در خصوص تغييرات مديريتي هم به هيچوجه منطقي نيست، چرا که به فاصله دو المپيک حتماُ انتخابات يک فدراسيون برگزار ميشود و روند مديريت يک رشته نبايد متکي به فرد باشد که به خاطر جابهجاييها، اينچنين سقوط آزاد داشته باشد. اگر قرار است هرناکامي با اين منطق توجيه شود پس برنامهريزي بلند مدت و نقش مديريت کلان در ورزش چه مي شود؟! بهتر نيست مسئولان ايرادات و نواقص رخ داده در واليبال و بسکتبال و البته هررشته ناکام ديگر را بپذيرند و به جاي فرار از واقعيت آن را بپذيرند و درصدد برطرف کردن آن برآيند؟!

 

شادي براي سهميههاي اهدايي

شنا، دووميداني و دوچرخهسواري که 4 سهميه به ايران اضافه کردند، جزو رشتههايي بودند که نتوانستند از طريق ورودي پاي به بازيها بگذارند. ساميار عبدلي در شنا و علي لبيب در دوچرخهسواري صاحب دو سهميهاي شدند که فدراسيون جهاني با عنوان سهميه سوليداريتي به کشورها اعطا ميکنند.

کميته ملي المپيک پيگير اين موضوع بود که بتواند در جودو هم يک سهميه بگيرد که گفته ميشد اگر اين اتفاق رخ دهد، به مريم بربط ميرسد، اما در نهايت فدراسيون و کميته به هدفشان نرسيدند.

در آن سو ورزشکاران دووميداني هم نتوانستند از طريق وروديهاي تعيين شده به سهميه برسند و خوش شانس بودند که سهميه آنها با رنکينگ فدراسيون جهاني نهايي شد و دو سهميه گرفتند.

 

بررسي رشتههاي ناکام

بوکس ايران که روزي با مظاهري به برنز المپيک چشم داشت، حالا در پاريس نمايندهاي ندارد. در واقع بعد از 8 دوره متوالي که بوکسورهاي ايران در اين بازيهاي مهم حاضر بودند، ناکامي بزرگي نصيب اين رشته شد و هيچ سهميهاي کسب نکرد. با مدال جهاني که شهبخش پيش از اين کسب کرده بود، اين اميدواري ايجاد شده بود که اين رشته در مسير توسعه قرار دارد، اما در رينگ ايران جز ناکامي چيز ديگري ديده نشد.

بدمينتون اما رويه دورههاي قبل خود را ادامه داد و مشخص شد هيچ تلاش و برنامهريزي مناسبي براي حضور اين رشته در المپيک صورت نگرفته است. در سالهاي 2008 و 2020 ايران يک سهميه داشت و حضور نامنظمي را در اين بازيها تجربه ميکرد. در 2024 هم اين روال با غيبت مليپوشان ايران در المپيک ادامه پيدا کرد.

همان طور که پيشتر گفته شد، جودو بعد از رفع تعليق نتوانست سهميه اهدايي را به دست آورد و دومين دوره غيبت خود در المپيک را تجربه کرد. نکته جالب توجه اينکه از سال 1996 تا 2016 ايران حداقل يک جودوکار در المپيک داشت.

 

با ثباتها، جديدها و شانسهاي مدال

تنيس روي ميز ايران روند ثابت خود در بازيها را ادامه داد و هفتمين دوره متوالي در المپيک حاضر است. البته پينگپنگ بازان ايران نسبت به دوره قبل از نظر تعداد سهميه پيشرفت کردند و در حالي که در توکيو فقط نيما عالميان مسافر المپيک شده بود، حالا نوشاد عالميان و ندا شهسواري هم او را در اين بازيها همراهي مي کنند.

براي دومين دوره پياپي، کشتي ايران با کاروان ناقص به بازيها ميرود. در توکيو ايران سهميه کامل فرنگي را از دست داد و حالا در پاريس آزادکاران با يک سهميه کمتر حاضر مي شوند. بدون شک بازهم اميد مسئولان براي مدالآوري به کشتي است؛ تقريباً ميتوان گفت کشتي تنها رشتهاي است که مسئولان از مدالآوري در آن مطمئن هستند و حتي اين اطمينان در وزنهبرداري هم برايشان وجود ندارد.

روئينگ و کانوسواران ايران عملکرد قابل ملاحظهاي در کسب سهميه داشتند و چهار سهميه را نصيب ايران کردند. در قايق دو نفره سبک وزن مهسا جاور و زينب نوروزي يک سهميه به دست آوردند و فاطمه مجلل هم در تک نفره المپيکي شد. نبي رضايي و علي آقا ميرزايي در کانو و کاياک هم سهميه هزار متر را کسب کردند. از نظر سهميه قايقراني نمره قبولي را گرفت، اما بايد منتظر شد و ديد آيا قايقرانان ميتوانند بهترين نتيجه تاريخ را که نازنين ملايي در توکيو ثبت کرد را بهتر کنند يا خير.

شنا رشته پر اهميت و مهم در جهان ورزش در ايران بازهم در جا زد. از سال 1996 تاکنون شناگران ايران با يک سهميه در المپيک شرکت ميکنند و در پاريس هم ترک عادت نکردند! به لطف فدراسيون جهاني ايران در رشتهاي که مدالهاي زيادي توزيع ميشود و جزو رشتههاي پايه است يک سهميه به دست آورد تا همچنان کمبود بزرگ اهميت به شنا، شيرجه و واترپلو در ايران به چشم آيد.

ژيمناستيک ايران در بازيهاي آسيايي هانگژو و در غيبت بسياري از ستارههاي قاره که در رقابتهاي جهاني حاضر بودند، به يک مدال نقره ارزشمند رسيد. مهدي الفتي که نقره تاريخي را به دست آورد حالا بعد از سال 1960 اولين ژيمناست ايران است که پاي به تورنمنت مهم جهان ورزش ميگذارد.

سنگنوردي ايران نيز دوره مهمي در پاريس پشت سر ميگذارد چرا که رضا عليپور طلايي ايران در هانگژو توانست سهميه بگيرد.

دووميداني ايران در توکيو با حسن تفتيان، مهدي پيرجهان، احسان حدادي و فرزانه فصيحي حاضر بود؛ هرچند پيرجهان به دليل ابتلا به کرونا فرصت حضور در بازيها را کسب نکرد. با اين حال در 2024 اوضاع براي دووميداني ايران خيلي خوب پيش نرفت و دو سهميه فقط از طريق رنکينگ کسب شد و رکوردهاي فصيحي و تفتيان به وروديها نزديک هم نشد. طبيعتاً هيچ شانس مدالي هم براي اين دو نفر وجود ندارد و آنها اگر رکورد خوب ثبت کنند ميتوانند خوشحال باشند.

متاسفانه درجا زدن رکابزنان ايران ادامهدار است و اين رشته با مشکلات زيادي دست و پنجه نرم ميکند. شايد از نظر کميت سهميه دوره قبل سعيد صفرزاده تکرار شده و فدراسيون جهاني يک سهميه به ايران داده و علي لبيب مسافر پاريس ميشود، اما کيفيت دوچرخهسواري ايران هيچ فرقي نکرده است. هنوز هم رکابزنان به زحمت راهي المپيک ميشوند و در مسابقات يا به خط پايان نميرسند يا ردههاي پاييني کسب ميکنند.

چهار سهميه شمشيربازي سابر ايران در توکيو در پاريس هم تکرار شد، اما سؤال اينجاست پس فلوره و اپه چه؟! فدراسيون قرار نيست به غير از نمايش با سهميههاي تکراري شمشيربازي که فعلاً هيچکدام به مدال نرسيده به فکر ديگر اسلحهها نيز باشد تا آنها هم حداقل بتوانند سطحي نزديک به کسب سهميه داشته باشند.

به جز تک برنز المپيک 2016 ريو کيميا عليزاده، در الميپکهاي اخير تکواندوکاران ايران به هيچ توفيقي نرسيدند و نتوانستند انتظارات را برآورده کنند. حتي در بازيهاي آسيايي هانگژو نيز عملکرد ضعيف کاروان تکواندو ادامه داشت. در پاريس، ايران يک سهميه بيشتر از توکيو دارد و با 4 تکواندو کار (2 مرد و 2 زن) به مسابقات ميرود. پاريس ميدان مهمي براي فدراسيون هادي ساعي است، چرا که او به خوبي ميداند ورزشکارانش بايد در اين بازيها حداقل يک مدال کسب کنند و به نوعي آبروي گذشته اين رشته مدالآور را بازيابي کند.

به اعتقاد کارشناسان، وزنهبرداري ايران در افت به سر ميبرد، اما اين رشته به مانند کشتي و تکواندو هميشه براي کاروان ايران از جهت مدالآوري اهميت داشته است. در توکيو علي هاشمي و علي داودي سهميه گرفتند و يک نقره داودي به نام کاروان ثبت شد. حالا داودي دومين المپيک خود را در 2024 تجربه ميکند و به جز او ميرمصطفي جوادي نيز روي تخته ميرود. بايد ديد آيا داودي و جوادي ميتوانند برخلاف پيش بينيها با مدال برگردند يا نه.

تير تيراندازان ايران در توکيو برخلاف انتظارات به طلا خورد و يک مدال غير منتظره نصيب کاروان شد، اما حالا هيچ خبري از جواد فروغي نيست و او بعد از المپيک روند نااميد کنندهاي در پيش گرفت. به نسبت 2016 و 2020 ايران به ترتيب يک و 2 سهميه کمتر به دست آورده است. همانطور که الهه احمدي در ريو شانس مدال بود، اما همه را نااميد کرد فروغي در توکيو اميد مدال نبود اما قهرمان شد. بنابراين عملکرد تيراندازان در المپيک و بازيهاي آسيايي بسيار غيرقابل پيش بيني است. در حال حاضر اميد زيادي براي ثبت مدال به نام تيراندازي ايران نيست و بايد ديد در روز مسابقه چه نتيجهاي رقم ميخورد. متأسفانه در سالهاي اخير تيراندازي ايران افت محسوسي داشته و بسياري از ستارهها نتوانستنند آنطور که بايد در ميادين بينالمللي درخشان ظاهر شوند.

ميلاد وزيري در 2020 و حالا مبينا فلاح در 2024 تنها کمانداران ايراني در المپيک بودند و هستند. با وجود مدالهاي پرشمار اين رشته در المپيک، اما در فدراسيون تيراندازي ايران و در رأس آن کميته ملي المپيک و وزارت ورزش، هيچ برنامهريزي خاصي براي کسب سهميه بيشتر در اين رشته صورت نگرفته؛ چه برسد به اينکه شانسي براي مدالآوري وجود داشته باشد. تک سهميه فلاح نيز در روزهاي پاياني به دست آمد و اين ورزشکار نيز فقط براي کسب يک نتيجه آبرومندانه پاي به بازيها ميگذارد؛ نه براي مدال.

با نگاهي اجمالي به وضعيت کاروان ورزش ايران در المپيک 2024 پاريس و شانس ورزشکاران اعزامي براي کسب مدال، نميتوان ورزش ايران را از المپيک 2020 توکيو تا 2024 پاريس موفق دانست. هم به نسبت کميت سهميهها و هم به نسبت کيفيت ورزشکاراني که ميتوانند در المپيک پيشرو شانس رفتن روي سکو را داشته باشند. همچنين برخلاف اظهارات مناف هاشمي که از پوستاندازي صحبت کرده بود، ورزشکار شاخصي که براي اولين بار توانسته باشد سهميه المپيک کسب کند و شانس موفقيت داشته باشد، در کاروان ايران ديده نميشود. بنابراين آنچه در يک نگاه ميتوان به ورزش ايران در فاصله دو المپيک داشت، يک عقبگرد است که شايد بتوان پس از المپيک و مشخص شدن نتايج کاروان ايران، بيشتر درباره آن صحبت کرد و از کميته ملي المپيک و وزارت ورزش و جوانان درباره آن پرسيد.

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.