فضاي مسموم و پرتنش اين روزهاي فوتبال ايران به خصوص آنچه روي سکوهاي ورزشگاهها شاهد هستيم، چيزي نيست که بتوان به سادگي از کنار آن گذشت؛ عادي شدن شعارها و الفاظ زشت، اندک لذت باقي مانده در فوتبال را هم از بين برده است.
در بازي چادرملو و تراکتور بازهم حواشي و جنجال زيادي اتفاق افتاد و حالا بايد عزمي براي مقابله درست با ناهنجاريها شکل بگيرد.
به گزارش تابناک، وضعيت اين روزهاي فوتبال ايران به گونهاي شده که ديگر مدارا جايز نيست. بهتر است کمي تعارف و ملاحظه کاري را کنار بگذاريم و تمام قد با واقعيت روبهرو شويم. بايد بپذيريم در شرايطي ترسناک و سياه قرار گرفتهايم که اگر فوراً با آن مقابله نشود، اتفاقات به مراتب تلختر و بدتري پيش روي فوتبال ايران و فضاي مسموم آن قرار ميگيرد.
پرونده هفته بيستوششم ليگ برتر در حالي بسته شد و يک گام ديگر به پايان ليگ برتر دوره بيستوچهارم نزديک شديم که در حقيقت اوضاع چيزي شبيه نزديکتر شدن به پرتگاه است! ورطه سقوط اخلاقي و تهي شدن از تمام جذابيتهاي مرسوم فوتبال در سراسر جهان. در اين هفته از مسابقات بازهم جنجال و حاشيه بر متن غلبه کرد؛ در هفتهاي که تنها 14 گل در 8 بازي به ثمر رسيد و ميانگين حدود 1.8 گل براي هر بازي ثبت شد.
البته تا دلتان بخواهد شاهد گل به خودي خارج از مستطيل سبز بوديم؛ گل به خوديهايي که روح جذابترين ورزش و از آن مهمتر احترام و اتحاد و لذت را نشانه گرفته است.
در ديدار حساس چادرملو اردکان و تراکتور، شعارهايي با الفاظ زشت و فحاشي به چند بازيکن تيم تبريزي، اکثر خبرهاي اين هفته از بازيها را به خود اختصاص داد. در همين بازي شادي گل جنجالي اميرحسين حسينزاده و تحريک هواداران اتفاق افتاد و دقايقي پس از اتمام بازي هم مصاحبههاي آتشين خداداد عزيزي آغاز شد. مدير تيم فوتبال تراکتور که حسابي فحاشي هواداران ناراحت و عصباني بود، در بخشي از صحبتهايش گفت: «بچههاي مردم مادر و ناموسشان را از سر راه نياوردند. ديگر فحاشيها عادي شده. آقايان رئيس فدراسيون که آن بالا نشستيد اگر نميتوانيد جلوي فحش را بگيريد، درش را تخته کنيد. من يک عده را جمع ميکنم دم فدراسيون به مادر مسئولان فحش بدهند. آقاي تاج عکسالعمل شما چيست اگر 40 نفر به مادرت فحش بدهند؟»
صحبتهاي هشدار آميز خداداد، کاملاً درست، اما نکته عجيب اين است که خود او به عنوان يکي از افراد مسئول و فعال در فوتبال کشورمان، بعضاً از ادبياتي استفاده ميکند که با اعتراضش به وضع بد موجود، منافات دارد. پس از اتمام اين ديدار ويديويي از خداداد منتشر شد که رو به يکي از هواداران تيم ميزبان از کلمهاي زشت استفاده ميکند.
با تمام اين اوصاف آنچه مسئله اصلي است، اينکه فحاشي تبديل به رويهاي عادي و معمول شده؛ يکي از رسانهها در توضيح اتفاقات بازي چادرملو و تراکتور نوشته بود: «هواداران يزدي هم به جمع شعار عليه بيرانوند و فحاشي عليه او، اضافه شدند.» همين يک جمله نشان دهنده عمق فاجعه است. اينکه دامنه فحاشيها و استفاده از الفاظ رکيک، شهر به شهر و ورزشگاه به ورزشگاه در حال توسعه است! اما پرسش اصلي اين است که چطور به چنين نقطهاي رسيديم و چرا شاهد عزمي براي مقابله با چنين وضعيتي از سوي مسئولان نيستيم؟
فحاشي، شعارهاي قوميتي و استفاده از الفاظ رکيک مدتهاست که بسياري از اهالي فوتبال را آزرده خاطر کرده و هيچکس موافق چنين اتفاقاتي نيست و آن را تأييد نميکند؛ بنابراين براي يافتن آدرس ناهنجاري ها، بايد در وهله اول سراغ مسئولان باشگاهها و از آن مهمتر فدراسيون فوتبال رفت. آنهايي که دم از اخلاق، خدمت به فوتبال و توسعه آن ميزنند، اما اعضاي کانون هوادارانشان را با معيارهايي بعضاً غيرفوتبالي انتخاب ميکنند. يا ارکان فدراسيون فوتبال، چون کميته تعيين وضعيت و کميته انضباطي که براي بررسي و به سرانجام رساندن پرونده يک بازيکن، بر حساسيتها و شائبهها ميافزايند و اعتنايي به خواست اهالي فوتبال ندارند. يا افراد و چهرههايي که براي تقبيح شعارهاي زشت، خودشان از کلماتي عجيب و تحريکآميز استفاده ميکنند.
در واقع جايي که عدالت و انصاف ذبح شود، ممکن است اتفاقاتي بيفتد که هيچکس علاقهاي به آن ندارد. وقتي يک مسئول فدراسيون را علناً تهديد ميکند، اما با هيچ واکنش و برخوردي مواجه نميشود؛ وقتي بازيکني به دليل شادي پس از گل محروم ميشود، اما براي بازيکني از تيم ديگر با رفتار مشابه اتفاقي نميافتد. وقتي اظهارات تفرقهافکنانه و تحقيرآميز از زبان مسئولي خارج ميشود و برخوردي با آن صورت نميگيرد، فضاي فوتبال آنقدر مسموم و غبارآلود ميشود که هر هواداري به خودش اجازه ميدهد مرزهاي بي احترامي و فحاشي را پشت سربگذارد تا بلکه به نوعي خود را خالي کند!
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.