اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

چرا «اردوغان» و «ترامپ» به هم نزديک شده‌اند؟

فعلاً، ترامپ 2.0 براي ترکيه بيشتر منافع به همراه داشته تا زيان، اما دوام اين حرکت نه تنها به همگرايي منافع بلکه به ثبات ترامپ و مهارت اردوغان در مديريت اين شراکت پيچيده بستگي دارد.

چرا «اردوغان» و «ترامپ» به هم نزديک شده‌اند؟

به گزارش تابناک، سايت «ام اس ان» در مقالهاي به بررسي روابط آمريکا و ترکيه پرداخته که در ادامه آمده است.

 در منطقهاي درست بالاي ايران، که روسيه آن را حياط خلوت خود ميداند و ترکيه را به درياي خزر متصل ميکند، يک کريدور ترانزيتي بالقوه بسيار سودآور و از نظر جهاني مهم قرار دارد که با نام «مسير ترامپ براي صلح و رونق بينالمللي» يا به اختصار «تريپ» شناخته ميشود.

در ماه اوت، کاخ سفيد چندين توافقنامه امضا کرد که به موجب آن اختيار 99 سالهاي براي نظارت بر ايجاد و بهرهبرداري از «مسير ترامپ» دريافت کرد؛ مسيري که از زمينهاي ارمنستان استفاده ميکند و اين زمينها بهصورت اجاره فرعي در اختيار ايالات متحده قرار گرفتهاند.

اين اقدام مرحلهاي تازه را براي رجب طيب اردوغان، رئيسجمهور ترکيه، رقم ميزند - کسي که رابطه شخصي قابلتوجهي با دونالد ترامپ دارد - و در اين مرحله، او ميتواند در برابر واقعيتهاي در حال تغيير ژئوپليتيکي اوراسيا و چالشهاي پرتنش آن، نفوذ جديدي به دست آورد.

با حضور قراردادهاي نظامي روي ميز، سبک معاملاتي و تجاريگراي رئيسجمهور ايالات متحده، کانالي مستقيم براي تعامل با آنکارا ايجاد کرده است.

در پروندههاي کليدي بينالمللي - از جمله سوريه، قفقاز جنوبي و اوکراين - با بازگشت ترامپ به کاخ سفيد، همسويي راهبردي قابلتوجهي ميان ايالات متحده و ترکيه وجود دارد.

افزون بر اين، ترامپ و اردوغان ديدگاههاي مشابهي درباره قدرت رياستجمهوري دارند پويايياي که به نظر ميرسد باعث ميشود آنها درک مشترکتري نسبت به يکديگر داشته باشند و تفاهمهاي متقابلي در موضوعات مربوط به رهبري شکل گيرد.

با اين حال، تنشها بر سر غزه و نگرانيهاي مداوم آنکارا درباره غيرقابلپيشبيني بودن ترامپ و فقدان تعهد او، خوشبينيها را کاهش داده و نشان ميدهد که اين رابطه ميتواند ناپايدار باشد. از اوکراين تا ايران و يمن، سياست خارجي ترامپ 2.0 شاهد تغييرات ناگهاني بسياري بوده است.

در 25 سپتامبر، ترامپ براي نخستين بار از سال 2019، رئيسجمهور ترکيه را در کاخ سفيد ميزباني کرد. تمرکز ديدار بر موضوعاتي، چون فروش تجهيزات نظامي، تجارت و منازعات جهاني بود. اين ديدار گامي مثبت در جهت گرمتر شدن روابط تلقي شد و ترامپ نقش اردوغان در سوريه را ستود.

اردوغان در خصوص اين ديدار اعلام کرد که اميدوار است اين ديدار به توافقي براي فروش جنگندههاي F-35 به ترکيه و لغو تحريمهاي «کاتسا» (قانون مقابله با دشمنان آمريکا از طريق تحريمها) بر بخش دفاعي ترکيه منجر شود؛ تحريمهايي که در سال 2020 بهدليل خريد سامانههاي پدافند هوايي روسي S-400 اعمال شده بود.

او اظهار داشت: «سفر ما آغازگر عصري جديد در روابط ترکيه و ايالات متحده بوده و گفتوگو و دوستي ميان ما را بيش از پيش تقويت کرده است.»

توافق صلح اوليه ميان جمهوري آذربايجان و ارمنستان که در اوايل ماه اوت به ميانجيگري کاخ سفيد حاصل شد، پيروزي آشکاري براي ترکيه محسوب ميشود.

 

 اگر پروژه «تريپ» تحقق يابد، آنکارا ميتواند به هدف ديرينه خود در گسترش نفوذ در آسياي مرکزي دست يابد، در حاليکه وابستگي خود به مسيرهايي که از گرجستان يا ايران ميگذرد، کاهش داده و چشمانداز گستردهتر «جهان ترک» خود را پيش ببرد.

اهداف ترامپ

 

طرح «تريپ» پيشتر با نامي ديگر از سوي جمهوري آذربايجان مطرح شده بود. «دالان زنگزور» نام بخشي به طول 40 کيلومتر است که جمهوري آذربايجان اصلي را به برونمنطقهاياش، نخجوان، و سپس به ترکيه متصل ميکند.

آنکارا بهطور کلي از کاهش نفوذ روسيه و ايران در قفقاز جنوبي و همچنين احتمال گشايش دالان زنگزور استقبال کرده است، اما نقش ايالات متحده بهعنوان ميانجي، محاسبات راهبردي ترکيه را تا حدي پيچيده ميکند.

همسويي ميان ايالات متحده و ترکيه بدون ملاحظات نيست. غيرقابلپيشبيني بودن ترامپ، همراه با اختلافات شديد بر سر اسرائيل و حماس و افزايش ترديدها درباره نيت واقعي آمريکا در سوريه و قفقاز جنوبي، باعث ميشود آنکارا احتمالاً با احتياط عمل کند.

دکتر سرهات سوا چوبوکچواوغلو، مدير برنامه ترکيه در انديشکده «ترندز ريسرچاند ادوايزري» ابوظبي گفت: «در حالت ايدهآل، آنکارا ترجيح ميداد خود رهبري اين فرايند را بر عهده گيرد تا هويت قفقازي جديدي بر پايه ميراث مشترک و استقلال از رقابت قدرتهاي بزرگ ايجاد کند.»

او افزود: «نگراني آنکارا اين است که واشنگتن نهتنها بهعنوان يک واسطه عمل کند، بلکه از جاي پاي خود براي گسترش نفوذ به شرق استفاده نمايد  براي مثال از طريق ايجاد پايگاههاي نظامي در ارمنستان و بدينترتيب عمق راهبردي ترکيه را محدود کرده و تنها مسير زميني آن به جمهوري آذربايجان، درياي خزر و در نتيجه آسياي مرکزي را مهار کند.»

پروژه «تريپ» ميتواند منافع ملي ترکيه را در جبهههاي گوناگون پيش ببرد، بهويژه از طريق تقويت کريدور شرق- غرب که چين را به بريتانيا متصل ميکند و جايگاه ترکيه را بهعنوان مرکز لجستيکي در چهارراه اروپا و آسيا ارتقا ميدهد. طي دهههاي آينده، انتظار ميرود اقتصاد ترکيه از اين پيوندهاي تقويتشده سود قابلتوجهي ببرد.

«تريپ» همچنين ميتواند با گشودن مسيرهاي جديد براي واردات نفت و گاز از درياي خزر و آسياي مرکزي، آسيبپذيري آنکارا در برابر اختلالهاي تأمين را کاهش دهد.

دوستان نزديک

 

بهطور کلي، سياست خارجي دولت دوم ترامپ تاکنون تا حد زيادي با اهداف راهبردي آنکارا همسو بوده و به ترکيه کانالي انعطافپذير و شخصيتر براي تعامل ارائه کرده است، کانالي که در دوران بايدن وجود نداشت.

دکتر مراد اصلان، دانشيار سياست بينالملل در دانشگاه حسن کاليونجو در جنوب ترکيه گفت: «به جز [غزه]، معتقدم هيچ مسئلهاي وجود ندارد که [واشنگتن و آنکارا] در آن با هم تضاد داشته باشند. ما ميتوانيم ليبي، سوريه، عراق، يا ارمنستان و جمهوري آذربايجان، و همچنين روسيه و اوکراين را مشاهده کنيم معتقدم سياست خارجي هر دو کشور يکديگر را تکميل ميکند و به همين دليل ترامپ مکمل اردوغان است.»

گرمتر شدن روابط با انتصاب توماس باراک، دوست ديرين ترامپ و همراه نزديک او، بهعنوان سفير ايالات متحده در آنکارا برجسته شده است. ترامپ اين سمت کليدي را به فردي سپرده که او به خوبي ميشناسد، به او علاقهمند است و به شدت به او اعتماد دارد.

باراک همچنين بهعنوان فرستاده ويژه ترامپ در سوريه و لبنان فعاليت ميکند و نقشي شبيه به يک معاون وزير دارد، با اين تفاوت که در خاورميانه مستقر است نه واشنگتن.

نقش او اهميت ويژهاي دارد، زيرا اين پروندههاي منطقهاي حساس هستند و رابطه نزديک او با رئيسجمهور، به تلاشهاي ديپلماتيک او وزن بيشتري ميبخشد.

باراک حمايت دولت ترامپ از دولت طرفدار آنکارا به رياست رئيسجمهور جديد سوريه، احمد الشرع، را اعلام کرده است. اردوغان همراه با محمد بن سلمان، وليعهد عربستان، نقش حياتي در متقاعد کردن ترامپ براي رفع تحريمهاي آمريکا عليه سوريه در ماه مه ايفا کردند.

متيو بريزا، سفير سابق ايالات متحده در جمهوري آذربايجان گفت: «به نظر ميرسد ايالات متحده و ترکيه در مورد سوريه نسبت به دولت بايدن که تصميم گرفت با يگانهاي مدافع خلق [YPG]، شاخه حزب کارگران کردستان [PKK]در سوريه همکاري کند، همسويي خوبي دارند.»

با اين حال، در ماههاي اخير باراک نسبت به حضور، تعامل و اظهار نظر درباره سوريه بهطور قابلتوجهي کمتر فعال بوده است، که ممکن است با دخالت نظامي اسرائيل در سوريه مرتبط باشد دخالتي که تحت عنوان دفاع از جامعه دروزي انجام شد، از جمله بمباران وزارت دفاع سوريه در 16 ژوئيه.

ادامه کمپينهاي نظامي اسرائيل - همراه با تقسيمات ريشهدار در سوريه - چالشهاي جدي براي چشمانداز تثبيت بلندمدت دمشق ايجاد ميکند.

اين پوياييها همچنين آزمونهاي مهمي براي انسجام همسويي آمريکا و ترکيه در مورد آينده سوريه پس از اسد ايجاد ميکند. در آنکارا، ترديدهايي درباره تعهد واشنگتن به اصل وحدت ملي سوريه وجود دارد.

دکتر چوبوکچواوغلو گفت که در آنکارا اين شک وجود دارد که آمريکا ممکن است اجازه دهد PG-PKK براي مدت نامحدود بر بخش تصرفشدهاي از خاک حکومت کند، و بدين ترتيب بر دمشق نفوذ پيدا کرده و «تهديدي براي تماميت ارضي و حاکميت ترکيه ايجاد کند».

 

تنشهايي که ممکن است سرايت کند

 

در موضوع اوکراين، ترامپ و اردوغان عمدتاً همسو هستند؛ هر دو خواستار حل سريع ديپلماتيک بوده و ادامه کشتار را غيرسودمند ميدانند. با وجود حمايت نظامي قابلتوجه ترکيه از کييف -بهويژه از طريق صادرات پهپاد - و مخالفت قاطع با تهاجم و الحاق ولاديمير پوتين، اردوغان همواره با تلاشهاي اوکراين براي بازپسگيري تمام سرزمينهاي از دست رفته از طريق جنگ مخالفت کرده است.

موضع اردوغان درباره اوکراين تقريباً همان ديدگاهي است که ترامپ در طول دومين دوره خود اتخاذ کرده بود با استثناي موضع متفاوت او که در 23 سپتامبر در پلتفرم Truth Social خود اعلام کرد، مبني بر اينکه اوکراين شانس بازپسگيري تمام سرزمينهاي خود در مرزهاي شناختهشده توسط سازمان ملل را دارد.

متيو بريزا در خصوص تغيير ناگهاني ترامپ درباره اوکراين که حتي رئيسجمهور اوکراين، ولوديمير زلنسکي، را شگفتزده کرد، گفت: «رئيسجمهور ترامپ بسيار غيرقابلپيشبيني است و رويکرد سياست خارجي او مرتباً تغيير ميکند.»

اردوغان همچنين از حمايت ترامپ از کمپين اسرائيل در غزه ابراز نااميدي عميق کرده است. غزه که همواره يکي از اولويتهاي رهبر ترکيه بوده، بار ديگر در مرکز توجه قرار گرفت، زماني که اردوغان در مجمع عمومي سازمان ملل تصاويري گرافيکي از قربانيان فلسطيني نشان داد و جنگ را بهعنوان جديترين بحران انساني محکوم کرد و مستقيماً از حمايت واشنگتن از اسرائيل انتقاد کرد.

با اين حال، با توجه به اينکه آنکارا رسماً ابتکار «صلح» ترامپ براي غزه را تأييد کرده و حتي رئيس سازمان اطلاعات ترکيه، ابراهيم کالين، را براي حضور در روز سوم مذاکرات در مصر در 8 اکتبر اعزام کرده است، پتانسيل همسويي تا حدي ميان آمريکا و ترکيه در مورد غزه وجود دارد.

با توافق بر سر مرحله اول توافق صلح، فرايندي پيچيده در پيش است و هيچ تضميني وجود ندارد که بهراحتي پيش رود. با اين حال، ستايش ترامپ از نقش کليدي آنکارا در تسهيل پيشرفت ديپلماتيک در 9 اکتبر نشان ميدهد که کاخ سفيد تا چه حد به نفوذ ترکيه بر حماس اهميت ميدهد.

در حالي که اردوغان توانسته مسائل مختلف در روابط آنکارا با واشنگتن را تفکيک کند، غزه همچنان يک موضوع حساس باقي مانده است. علاوه بر اين، اقدامات آينده اسرائيل ميتواند تنشها ميان آمريکا و ترکيه را افزايش دهد، بسته به اينکه دستورکار تلآويو چگونه با اهداف آنکارا در سوريه پس از اسد تداخل داشته باشد.

دکتر چوبوکچواوغلو گفت: «منافع اسرائيل و ترکيه- در سوريه بهطور مستقيم با يکديگر برخورد ميکنند- و اين برخوردها تأثيرات موجي در ساير عرصهها ايجاد کرده و خطر زنجيرهاي شدن درگيريهاي مسلحانه را در صورت سرايت اين تنشها افزايش ميدهد.»

فعلاً، ترامپ 2.0 براي ترکيه بيشتر منافع به همراه داشته تا زيان، اما دوام اين حرکت نه تنها به همگرايي منافع بلکه به ثبات ترامپ و مهارت اردوغان در مديريت اين شراکت پيچيده بستگي دارد.

براي اردوغان، پروژه «تريپ» ممکن است افقهاي ژئوپوليتيکي جديدي بگشايد، اما حفظ اين حرکت بيشتر به طول زماني وابسته است که آنکارا بتواند با جريانهاي غيرقابلپيشبيني سياست خارجي ترامپ همراه شود تا به اشتراک گذاشتن اهداف مشترک.

 

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.