اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

پيامدهاي جنگ غزه بر اقتصاد جهاني

ترس از تورم و سپس رکود اقتصاد جهاني با ادامه جنگ بين نيروهاي اشغالگر اسرائيل از يک سو و مقاومت فلسطين در غزه به ويژه با بالا رفتن احتمال تداوم و گسترش آن با ورود طرف‌هاي ديگر افزايش يافته است.

پيامدهاي جنگ غزه بر اقتصاد جهاني

خبرگزاري بلومبرگ در گزارشي در مورد چشمانداز اقتصاد جهاني در پرتو جنگ کنوني به سه سناريوي مورد انتظار اشاره کرد و افزود: درگيري در خاورميانه مي تواند پسلرزههايي در سراسر جهان داشته باشد، زيرا اين منطقه يک منبع انرژي حياتي و يک کريدور بزرگ حمل و نقل است.

جنگ 1973 ميلادي که منجر به تحريم نفتي و سالها رکود تورمي در اقتصادهاي صنعتي شد، بارزترين نمونه آن به شمار ميرود. ساير درگيريها حتي زماني که تلفات انساني زياد بود، تأثير محدودتري داشتند. اين امر در پرتو ضعفي است که اقتصاد جهاني در حال حاضر تجربه ميکند، زيرا هنوز از دوره تورمي که با تهاجم روسيه به اوکراين در سال گذشته تشديد شد، بهبود کامل نيافتهاست.

جنگ ديگري در يک منطقه توليدکننده انرژي ميتواند تورم را دوباره شعلهور کند و پيامدهاي گستردهتر آن ميتواند از ناآراميهاي مجدد در جهان عرب تا انتخابات رياستجمهوري سال آينده در ايالات متحده امريکا، جايي که قيمت بنزين براي تقويت روحيه رايدهندگان بسيار مهم است، گسترش يابد. همه اين تاثيرات احتمالي به تحولات جنگ طي هفتهها و ماههاي آتي بستگي دارد.

 

سناريوهاي مربوط به تحولات جنگ

 

بلومبرگ 3 سناريو براي جنگ کنوني ارائه کرد که هر سناريو پيامدهاي اقتصادي منفي دارد، در همه اين موارد روند يکسان است: افزايش قيمت نفت، افزايش نرخ تورم و کاهش رشد، اما اندازه آن متفاوت است و هرچقدر که دامنه و چارچوب درگيري گسترش يابد، تاثير آن نه فقط منطقهاي بلکه جهاني خواهد شد.

در سناريوي اول که درگيري محدود به نوار غزه است، تاثير ضعيفي بر قيمت نفت و اقتصاد جهاني پيش بيني ميشود. بر اساس اين سناريو، پيشبيني ميشود که پس از اينکه تهران توليد نفت خود را تا 700 هزار بشکه در روز در سال جاري افزايش داد، ايالات متحده تحريمها را دوباره بر صادرات نفت ايران اعمال خواهد
کرد.

تبادل زندانيان بين امريکا و ايران و اجازه دسترسي به دارايي هاي مسدود شده ايران به ارزش حدود 6 ميليارد دلار موجب آب شدن يخ روابط ميان دو کشور در سال 2023 شد. اگر اين بشکههاي نفت تحت فشار امريکا از بازار حذف شود، باعث افزايش بين 3 تا 4 دلاري در قيمت نفت خواهد شد.

در صورتي که عربستان و امارات با استفاده از ظرفيت مازاد خود، بشکههاي از دست رفته ايران را جبران کنند، تحت اين سناريو تأثير بر اقتصاد جهاني بسيار کم خواهد بود.

«جانت يلن»، وزير خزانهداري آمريکا در مصاحبهاي در جريان نشستهاي سالانه صندوق بينالمللي پول در مراکش گفت که در اين مرحله نشانهاي از «تأثير اقتصادي قابلتوجه» نميبيند و تأکيد کرد که «بسيار مهم است که درگيري گسترش نيابد.»

در مورد سناريوي دوم که يک جنگ نيابتي است، با ورود حزبالله لبنان به صحنه درگيري يا گسترش آن به سوريه، در واقع درگيري به جنگ نيابتي بين ايران و اسرائيل تبديل ميشود و هزينه اقتصادي آن بالا ميرود. تشديد تنش در امتداد اين خطوط، احتمال درگيري مستقيم بين اسرائيل و ايران را افزايش ميدهد که احتمالاً منجر به افزايش قيمت نفت ميشود.

در جنگ کوتاه اما خونين بين اسرائيل و حزب الله در سال 2006، قيمت نفت خام 5 دلار در هر بشکه جهش کرد و علاوه بر شوک ناشي از اين سناريو، هر حرکت مشابهي امروز قيمت را با افزايش 10 درصدي به حدود 94 دلار افزايش ميرساند.

 

ربيع عربي جديد و قابل پيشبيني

 

به نوشته اين خبرگزاري، تنشها ممکن است در منطقه گستردهتري نيز افزايش يابد، زيرا مصر، لبنان و تونس در رکود اقتصادي و سياسي فرو رفتهاند و واکنش اسرئيل به حمله حماس عملا باعث اعتراض تعدادي از کشورهاي منطقه شده است.

در افکار عمومي عربي، فاصله بين راهپيماييهاي ضد اسرائيلي و ناآراميهاي ضد دولتي کم است لذا به نوشته بلومبرگ در اين سناريو ، «تکرار بهار عربي بعيد نيست».

تأثير اقتصاد جهاني در اين سناريو از دو شوک ناشي ميشود: جهش 10 درصدي قيمت نفت، و حرکت بازارهاي مالي به سمت ريسکگريزي، مطابق با آنچه در بهار عربي رخ داد.

به استثناي بحران کوويد 2020 و رکود جهاني در سال 2009، اين ضعيفترين رشد در سه دهه اخير خواهد بود. افزايش قيمت نفت همچنين حدود 0.2 واحد درصد به تورم جهاني اضافه ميکند و آن را نزديک به 6 درصد نگه ميدارد و بر بانکهاي مرکزي فشار ميآورد تا سياستهاي پولي را حتي در سايه رشد نااميدکننده حفظ کنند.

سناريوي سوم و خطرناکترين سناريوي جنگ ايران و اسرائيل است که اگرچه سناريويي کماحتمال است، اما پيامدهاي آن بر اقتصاد جهاني جدي است و ميتواند عاملي براي رکود جهاني باشد.

در اين ميان، قيمت هاي بالاي نفت و کاهش دارايي هاي پرخطر ضربه محکمي به رشد اقتصادي وارد مي کند و تورم را بالاتر مي برد.

حسن الحسن، پژوهشگر موسسه بين المللي مطالعات استراتژيک ميگويد: «هيچکس در منطقه، حتي ايران، نميخواهد شاهد تبديل شدن درگيري بين حماس و اسرائيل به يک جنگ منطقهاي همه جانبه باشد». اين بدان معنا نيست که اين اتفاق نميافتد، به خصوص که احساسات مردمي بالا گرفته است و احتمال اشتباه در محاسبات وجود دارد.

الحسن گفت: در صورت رويارويي بين اسرائيل و ايران، «تهران احتمالاً به دنبال فعال کردن کل شبکه عوامل و شرکاي خود در سوريه، عراق، يمن و بحرين خواهد بود، ايران فهرست بلندبالايي از اهداف سخت و نرم غربي در منطقه براي انتخاب خواهد داشت.»

در اين سناريو، افزايش تنش بين قدرتهاي بزرگ به ترکيب ناپايدار ميافزايد. امريکا متحد نزديک اسرائيل است، در حالي که چين و روسيه در تلاش براي تعميق روابط با ايران هستند.

مقامات غربي ميگويند نگران هستند که چين و روسيه از اين درگيري براي منحرف کردن توجه و منابع نظامي از ساير نقاط جهان استفاده کنند. با توجه به اينکه حدود يک پنجم عرضه نفت جهان از منطقه خليج فارس وارد ميشود، قيمت ها به ميزان قابل توجهي افزايش خواهد يافت.

اما اگر اسرائيل و ايران به يکديگر موشک شليک کنند، قيمت نفت ممکن است مطابق با آنچه پس از حمله عراق به کويت در سال 1990 رخ داد، افزايش يابد.

در اين سناريو، بلومبرگ تخمين ميزند که قيمت نفت ميتواند تا 150 دلار در هر بشکه افزايش يابد و رشد جهاني به 1.7 درصد کاهش يابد، رکودي که حدود يک تريليون دلار از توليد جهاني کم ميکند.

بر اساس اين گزارش، اگر ايران تصميم به بستن تنگه هرمز که يک پنجم ذخاير روزانه نفت جهان از آن عبور مي کند، ظرفيت توليد مازاد در عربستان و امارات ممکن است وضعيت را نجات ندهد.

با افزايش قيمت نفت به 150 دلار، بر اساس سناريوي سوم، بلومبرگ پيشبيني ميکند در سال 2024 رشد جهاني از 1 درصد به 1.7 درصد برسد.

شوک نفتي به اين حجم، تلاشهاي جهاني براي مهار قيمتها را از مسير خود خارج ميکند و تورم جهاني را در سال آينده به 6.7 درصد ميرساند.

در امريکا هدف بانک فدرال در کاهش 2 درصدي تورم دور از دسترس باقي خواهد ماند و بنزين گران قيمت به مانعي در برابر کارزار انتخاب مجدد جو بايدن خواهد بود.

اگرچه ميزان احتمالات همچنان به سمت مهار درگيري متمايل است، و با وجود تلفات بالاي انساني، اما تأثير اقتصادي محدودي دارد، تنها چيزي که مسلم است اين است که اميدها براي خاورميانه باثبات تر از بين رفته است. تهاجم روسيه به اوکراين، جنگ تجاري آمريکا و چين، افزايش تنشها بر سر تايوان و جنگ در خاورميانه نشان مي دهد که ژئوپليتيک بار ديگر محرک نتايج اقتصادي و بازار است و هرگز از بين نرفته است.

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.