دبير کميسيون آموزش و رسانه ديده بان شفافيت وعدالت درباره تحصيل در ايران گفت: در واقع خيلي از کساني که ميروند در دانشگاههاي پزشکي، دندانپزشکي و... اتحاديه روسيه تحصيل ميکنند و به ايران بازميگردند به آنها ميگويند مدرکي که گرفتيد با ديپلم هيچ تفاوتي ندارد و ما شمارا ديپلمه تعريف ميکنيم.
به گزارش فارس، «تا چند سال پيش يک نوجوان پشت کنکوري به تنها مسئلهاي که فکر ميکرد درس خواندن و آوردن رتبه بود؛ چون باور داشت هماني که کاشته را برداشت ميکند. اما امروز واژههايي مانند معدل، امتحانهاي نهايي، کنکور، ادامه تحصيل، دانشگاه و... تبديل به کابوسي ترسناک براي يک نوجوان دغدغهمند و درسخوان شده است چون ميترسد به آنچه که حقش است نرسد! » اينها بخشي از صحبتهاي يک مشاور تحصيلي و کنکور است که ساليان سال به نوجوانهاي پشت کنکوري دهههاي مختلف مشاوره داده است.
مقام معظم رهبري ميفرمايند:« براي اينکه ما بتوانيم به آيندههاي مطلوب برسيم، احتياج به نسل جوان باهمت، پرانگيزه، مؤمن، تلاشگر، کاردان و راه بلد داريم.» اما امروزه ترس از آينده يک تصوير سياه از زندگي براي برخي از جوانان و نوجوانان ما ساخته است. آنها فکر ميکنند که در ايران هيچ آيندهاي ندارند و زندگي کردن در ايران هيچ عايدي جز تباهي نخواهد داشت. تحصيل در ايران پارتي بازي است و فقط بخشي از جامعه ميتوانند درس بخوانند، موفق شوند و زندگي کنند. چه چيزي آينده تحصيلي را براي جوانان ما تيره و تار کرده است؟
گسترش روزافزون مافياي کنکور، تأثير قطعي معدل به صورت دوفوريتي، هزينههاي سنگين تحصيل، ترس از قبول نشدن در کنکور با وجود هزينههاي سنگين و تلاشهاي بسيار، مشکلات اقتصادي، نمايش يک زندگي ايدهآل در خارج از کشور توسط رسانههاي غربي و سوءاستفاده شرکتهاي مهاجرت تحصيلي از نااميدي جوانها و... از جمله عوامل تأثيرگذار در ساخت يک تصور تيره از زندگي در ايران است که مانند خوره روز به روز روحيه و انگيزه جوانان ايراني را ميخورد.
آيا واقعاً زندگي و تحصيل در خارج از کشور به همان اندازهاي که رسانههاي غربي و شرکتهاي مهاجرتي تبليغ ميکنند گل و بلبل است؟ براي پاسخ دادن به اين سؤال با «دکتر هامون سبطي» دبير کميسيون آموزش و رسانه ديده بان شفافيت وعدالت به گفتوگو نشستهايم.
چرا ما در کشور با پديده مهاجرت تحصيلي روبه رو هستيم؟
اولين موضوعي که ما را با اين معضل روبه رو کرده پول و اقتصاد است. اما صرفاً منظورم مشکلات اقتصادي نيست. بلکه مشکل برخي از افراد هستند که براي کسب پولهاي کثيف قصد دارند با ايجاد يک جريان آموزش در ايران، آموزش عمومي را به آموزش طبقاتي تبديل کنند. اين يک جريان سرمايه سالار است که درحال حاضر در همه زمينهها از جمله آموزش رسمي کشور ورود کرده است. اين جريان دست کم از 10 سال پيش شروع به ريشه دواندن کرده؛ در اين دوران شرکتهايي تأسيس شدهاند که در اساسنامه آنها آمده امکان تأسيس دانشگاه علوم پزشکي را دارند! طبق اين اساسنامه اين شرکتها به خودشان اجازه ميدهند در اين امر حياتي، حاکميتي و حساس خودشان را در کنار وزارت بهداشت قرار دهد.
رشتههاي حاکميتي کشور در تصرف بخش خصوصي!
آقاي دکتر! رشتهها و دانشگاههاي علوم پزشکي تحت نظر وزارت بهداشت است. بخش خصوصي چگونه ميتواند در کار وزارت بهداشت دخالت کند؟
از پنج سال پيش زمزمههايي وجود داشت که دانشگاه آزاد شعبههاي ديگري هم داشته باشد که خيلي خصوصيتر و داراي شهريه بالاتري باشد و در کمال تعجب اين موضوع در برنامه هفتم گنجانده شده و در آن ذکر شده که آموزش رشتههاي بسيار حساس و حاکميتي مانند پزشکي به بخش خصوصي سپرده شود. همين الآن که اين رشتهها در تصرف کامل وزارت بهداشت است، ما ميبينيم که بخش نه چندان کمي از صندليهاي دانشگاههاي معتبر توسط افرادي پر ميشود که صلاحيت ورود به آن رشتهها را ندارند. در حال حاضر شخصي با رتبه بالاي 160 هزار کشوري در حال تحصيل در رشته پزشکي است و به ظاهر پذيرشش مبناي قانوني هم دارد! بحث فروش غيرقانوني صندليهاي دانشگاهي نيز يک بحث بسيار جدي است.
هدف بخش خصوصي از پوشش رشتههاي مهم مانند پزشکي چيست؟
دانشجو هرچقدر پولدارتر بهتر! هدف پول است. دقيقاً برخي از همين افراد علاقه شديدي به صادرات دانشجو به خارج از کشور دارند. اين افراد تا الآن به فکر اين بودند که فرزندان خانوادههاي پولدار را صادر و کسب درآمد کنند اما الآن ميگويند:« اين چه کاري است؟ همين کار را در ايران ميتوانيم انجام دهيم و پولي که ميخواهيم به شکل غيرمستقيم از خارجيها بگيريم، مستقيم به خودمان برسد.» حالا بايد با دانشگاههايي روبه رو شويم که زير نظر بخش خصوصياند و به هرشکلي که بخواهند ميتوانند دانشجو بگيرند.در اين ميان ما هم با مشکل آموزشي و هم مشکل فرهنگي روبهرو خواهيم شد.
چرا کنکور در ايران؟ چرا در روسيه و ترکيه درس نخوانيم؟
چه زماني متوجه مسئله صادرات دانشجو شديد؟
اين موضوع در سال 97 همگام با تصويب تأثير قطعي معدل در شوراي سنجش و پذيرش و اصرار وزارت آموزش و پرورش بر آن، عيان شد و بيلبوردهايي در اتوبان همت نصب شد که بر روي آن عباراتي با اين مضمون نوشته شده بود که «چرا کنکور در ايران؟ چرا در روسيه و ترکيه و ... درس نخوانيم؟» اين تبليغات علني صادرات دانشجو براي ما در ديده بان حساسيت برانگيز شد. زماني که پيگيري کرديم متوجه شديم مؤسساتي که با برخي از افراد در ارتباط هستند، تجارت دانشجو انجام ميدهند و با دانشگاههاي خارج از کشور يک سري تفاهم ها و قول و قرارهاي مالي دارند. البته اين افراد کلاهبردار نيستند اما گاهي دانشجو به دانشگاهي ميرود که نه در ايران و نه در هيچ کشور ديگري نميتواند از مدرک آن استفاده کند.
اغلب مدرکهاي علوم پزشکي بلاروس، اوکراين و روسيه مدارک چندان معتبر و قابل پذيرشي در ايران و جهان نيستند، چون که الگوريتم تشخيصي، درماني و داروشناسي کشورهاي اتحاديه روسيه و شرق اروپا تا حدي متفاوت با الگوريتمهاي درماني، دارويي و تشخيصي غرب است. در حال حاضر پايه پزشکي دنيا و ايران پزشکي غرب است و اين نوع از پزشکي خيلي متفاوت و پيشرفتهتر از آن است که در دانشگاههاي اين کشورها به دانشجوها ميآموزند.
هدف دانشگاههاي خارجي از پذيرش دانشجوي ايراني چيست؟
در اغلب موارد هدف آنها ورود ارز و کسب درآمد است. البته مکتب پزشکي آلمان و فرانسه با مکتب پزشکي اروپا، آمريکا، کانادا و... متفاوت است. مثلاً آلمانيها اصرار زيادي براي نگهداشتن مکتب پزشکي خودشان دارند. همچنين علاقه زيادي دارند تا زبان آلماني را به هرشکلي که هست در جهان ترويج دهند. به همين علت امکان تحصيل رايگان در آلمان و فرستادن دانشجو توسط شرکتهاي مهاجرتي وجود دارد.
اگر دانش آموزي زبان آلماني قوي داشته باشد و بتواند از عهده آزمونهاي ورودي اين دانشگاهها که آزمونهاي سختي دارند، بربيايد، دانشگاه با کمال ميل دانشجو ميپذيرد و دانشجو ميتواند مهاجرت کند و نيازي هم به مؤسسهاي براي واسطه شدن ندارد. دانشجو يا دانشآموز ميتواند با تحقيقات لازم شرايط را مهيا کرده و براي تحصيل در آلمان مهاجرت کند. تأکيد ميکنم نيازي به مؤسسه واسط نيست و با جست و جو در اينترنت هم ميتوانند از شرايط مهاجرت تحصيلي آگاه و اقدامات لازم را انجام دهند.
پزشکاني که ديپلمه به کشور باز ميگردند!
آيا وزارت بهداشت مدرک اين دانشگاهها را ميپذيرد؟
فردي که در دانشگاههاي آلمان تحصيل کرده و فارغالتحصيل ميشوند اغلب در آلمان و کشورهايي که از مکتب علمي و پزشکي آلمان استفاده ميکنند ميتوانند کار کنند و به سادگي نميتوانند خودشان را با پزشکي که در سطح جهان مطرح است و براساس مکتب آمريکايي است همراه کنند.
پزشکي روسيه هم پزشکي نيمه منقرضي است و کمتر کشوري از آن استفاده ميکند و کسي که در بهترين دانشگاه پزشکي روسيه هم درس بخواند زماني که به ايران بازگردد بين يک تا سه سال بايد دورههاي کارورزي را بگذراند و در آزمونهايي شرکت کند؛ اگر موفق شد آن گاه به او اجازه فعاليت در ايران ميدهند البته به شرطي که در دانشگاههاي معتبر روسيه که مورد قبول وزارت بهداشت است تحصيل کرده باشد، در غير اين صورت نميتوانند در ايران فعاليت کنند.
متأسفانه اين شرکتها دانشجوها را گاهي به دانشگاههايي ميفرستند که اصلاً وزارت بهداشت به آن دانشجوها اجازه ورود به دورههاي آموزشي کارآموزي و کارورزي در دانشگاهي ايران را نميدهد. در واقع خيلي از کساني که ميروند در دانشگاههاي پزشکي، دندانپزشکي و... اتحاديه روسيه تحصيل ميکنند و به ايران بازميگردند به آنها ميگويند مدرکي که گرفتيد با ديپلم هيچ تفاوتي ندارد و ما شمارا ديپلمه تعريف ميکنيم.
آيا مدرک پزشکي دانشگاههاي ايران مورد قبول مراکز درماني و دانشگاههاي خارج از کشور است؟
بله. دانشجوهاي ايراني به دليل اينکه در ايران با موردها و بيماران بسيار متنوع روبهرو شده و کارکردهاند، زماني که در رشتههاي پزشکي و دندانپزشکي فارغالتحيل ميشوند و به آمريکا يا اروپا مهاجرت و در آنجا کار ميکنند، گهگاه مراکز درماني آن کشورها از ميزان مهارت و سرعت عملي که متخصصان ايراني دارند متحير ميشوند. زيرا اين افراد دورههاي باليني و کارورزي بسيار پرباري را در بيمارستانهاي امام، طالقاني و... ميگذرانند و اين بيمارستانها در تهران و مرکز برخي استانها نظير شيراز و ... مراکزي هستند که از کل کشور و منطقه مراجع دارند. بنابراين کساني که در دانشگاهکشورهايي مانند روسيه، اوکراين يا بلاروس تحصيل کرده و به کشور ميآيند نميتوانند مانند کساني که در ايران تحصيل کردند کار کنند و بايد حداقل 72 واحد در ايران بگذرانند کنند تا شايد بتوانند در ايران فعاليت کنند.
چرا برخي از جوانهاي ايراني گول شرکتهاي مهاجرتي را ميخورند؟
يکي از علتهاي اين مسئله ناآگاهي است. با يک جستوجوي ساده در اينترنت متوجه ميشويم بسياري از حرفهاي اين اشخاص دروغ است. هرساله وزارت بهداشت و علوم دانشگاههاي معتبري را که مدرک آن مورد تأييد اين وزارتخانه است معرفي ميکند. اما متأسفانه بعضي از افراد حتي زحمت يک جستوجو ساده را هم به خودشان نميدهند.
آينده تحصيلي و پزشکي کشور را چگونه پيش بيني ميکنيد؟
من نسبت به آينده آموزش و بهداشت در کشور بسيار احساس خطر ميکنم. راه رهايي از اين مشکل آگاهي رساني به مسؤولان بلند پايه در زمينه آموزش است. وزارت آموزش و پرورش، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي و وزارت علوم بايد به دنبال راه حلي براي جلوگيري از طبقاتي شدن آموزش در کشور باشند. چند ترم تحصيل خارج و سپس نشستن بر صندلي معتبرترين دانشگاه هاي ايران، خطر ديگري است که پزشکي و رشته هاي کليدي دانشگاهي را تهديد مي کند.
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.