اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

همت مردانه

شعر از صائب تبريزي

همت مردانه

جانِ عرشي، فرشِ در زندانِ تن باشد چرا؟

شعله جواله در قيدِ لگن باشد چرا

 

لفظ ميسازد جهان بر معنيِ روشن سياه

يوسفِ سيمينبدن در پيرهن باشد چرا

 

تا تواند ترکِ تن کرد آدمي با اين شعور

زنده چون کرمِ بريشم در کفن باشد چرا

 

ميتواند تا شدن فرمانروا جانِ عزيز

همچو ماهِ مصر در چاهِ وطن باشد چرا

 

ميتوان از سوختن گرديد واصل تا به شمع

آدمي پروانه هر انجمن باشد چرا

 

تا دلِ پرخون تواند شد ز غربت نامدار

چون عقيق از سادهلوحي در يمن باشد چرا

 

ميتواند تا معطر ساخت مغزِ عالمي

مشکِ در نافِ غزالانِ خُتن باشد چرا

 

دل به همت ميتواند چون برون آمد ز پوست

همچو خونِ مرده در زندانِ تن باشد چرا

 

پيرِ کنعان با دليلي همچو بوي پيرهن

معتکف در گوشه بيتالحزن باشد چرا

 

تا تواند آدمي هموار کردن خويش را

در شکستِ بيستون چون کوهکن باشد چرا

 

بِگُسَل از طولِ امل سررشته پيوندِ دل

گردنِ آزاده در قيدِ رسن باشد چرا

 

دخترِ رَز کيست تا سازد تو را بياختيار؟

همتِ مردانه در فرمانِ زن باشد چرا

 

شد به لب وا کردني گنجينه گوهر صدف

در تلاشِ رزق، آدم بيدهن باشد چرا

 

سر نميپيچد به ترکِ سر ز تيغِ آبدار

اين قدر کس چون قلم عاشقسخن باشد چرا

 

چون ز شبنم گوشِ گل صائب ز سيماب است پر

بلبلِ خوش نغمه ما در چمن باشد چرا

 

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.