حجت الاسلام عليرضا پناهيان در سلسله مباحثي با عنوان «انحطاط متحجّرانه؛ انعطافپذيري متفکّرانه» در هيئت ميثاق با شهدا، دانشگاه امام صادق(ع) شرحي از ابعاد تحجر و انعطاف پذيري را بيان کرد.
برنامه دين براي افزايش دائم انعطافپذيري انسان
دين از ما يک انعطافپذيري فوقالعاده، بينهايت و نامحدود در برابر خداوند متعال ميخواهد. هر جا اين انعطافپذيري در مقابل پروردگار عالم نباشد، انسان دچار تصلّب، تحجّر، گاهي تکبّر و .... ميشود. خميرماية عبوديت و امتحانات، انعطافپذيري در برابر مقام ربوبي است. برنامة امتحانات الهي در مسير دينداري اين است که درجه به درجه انعطافپذيري ما را بالا ببرد. اين برنامة دين است. دين، امري پويا است و يکي از مصاديق تحجر اين است که دين را امري پويا ندانيم.
عدم سلامت نفس و انانيت، يکي از ريشههاي تحجر
يکي از ريشههاي تحجر، عدم سلامت نفس است. اين عدم سلامت نفس که در نهايت عامل تسليم نشدن انسان در مقابل پروردگار عالم است، موجب ميشود که انسان يکجاهايي متوقف شود و سر حرف و برداشت غلط خودش بايستد. به عنوان مثال با زمان حرکت نکند و متناسب با امتحانات، انعطاف نشان ندهد. اگر خواستيد براي مسائل ديني، معنوي و روحي خودتان مشورت بگيريد، پيش آدمهاي متحجر نرويد که يک قانون ثابت را در مقابل خود گذاشتهاند و در همه شرايط با همان قانون ثابت، مشورت ميدهند؛ اينطوري با حرفهاي به ظاهر ديني بدبخت ميشويد.
عامل اصلي تحجر قساوت قلبي است که باعث ميشود انسان در مقابل پروردگار عالم انعطاف نداشته باشد. يک پيشنهاد براي دوري از انانيت و قساوت قلب، استغفار است. پيشنهاد ديگر قرائت قرآن است که باعث دوري از قساوت قلب ميشود. نفس انسان، نفس اماره به سوء است. نفس اماره به سوء اينطور است که اگر جلويش بايستي و مبارزه با هواي نفس بکني، نفس که بيکار نمينشيند و طراحي ديگري برايت انجام ميدهد. مثلاً به جاي وقت تلف کردن، ميروي هيئت و سينه ميزني، و از هواي نفست عبور ميکني، بعد يک هواي نفسِ تازهاي در آن هيئت برايت درست ميشود. در آن هيئت يکدفعهاي کسي به شما بياحترامي ميکند و يک امتحان ديگر براي مبارزه با نفس برايت پيش ميآيد. آيا تمام عشقت به امام حسين(ع) را زير پا ميگذاري و به آن عزادار بياحترامي ميکني يا باز هم مبارزه با نفس را ادامه ميدهي؟ نفس اينطوري است. انسان بايد در مقابل خدا خيلي انعطافپذير باشد. قساوت قلب نميگذارد در جريان امتحانات الهي، انسان عبوديت خودش را حفظ بکند.
سطحينگري، عامل ديگري براي تحجر
غير از دليل قلبي و نفسي، تحجر علت ديگري هم دارد که گرايش انسان به سطحينگري است، گرايش به سادهسازي است. تأمل و تفقه در دين مهم است ولي انسان موجودي است که دوست دارد با همه چيز سطحي برخورد کند. اگر دو کلمه دربارة تقوا شنيده باشد، وقتي به او که ميگويند در مورد تقوا يک دورة آموزشي هست، ميگويد: «من همه چيز را در مورد تقوا ميدانم، تقوا همان خوب بودن است ديگر!». ولي تقوا با خوب بودن فرق ميکند. ميگويد: «تقوا يعني از خدا بترسيد ديگر!». تقوا با ترسيدن هم فرق ميکند، يک کمي عميقتر از اين حرفها است.
مطالعه، يکي از راههاي دور شدن از سطحينگري
بعضيها در برخورد با معارف دين، سطحينگر هستند و براي عميقترشدن هم کاري نميکنند. قرآن ميفرمايد اينها اهل تعقل، تدبر و تعمق نيستند در حالي که دين يک امر عميق است. ما حزباللهيها و شيعيان اهل بيت(ع) نبايد آموزش ديدن را تعطيل کنيم. ما به شنيدن تحليل جديد نياز داريم. فکر نکنيد نيازهاي جديد با داراييهاي گذشته تأمين ميشود.
تحجر از سطحينگري ايجاد ميشود و علامت سطحينگري، مطالعه نکردن و گفتگوي علمي نداشتن است. علامت سطحينگري بيخبري از تحليلهاي امام و رهبري، تاريخ نخواندن و سادهانگارانه با مسايل برخورد کردن است.
ضرورت اطلاع از سخنرانيها و تحليلهاي مقام معظم رهبري براي دوري از سطحينگري
وقتي که مقام معظم رهبري به عنوان يک حکيم فرزانه سخنراني ميکند و تحليلي ارائه ميدهد، متأسفانه برخي از حزباللهيها هستند که اين سخنان را پيگيري نميکنند. چطور ميتوان از آخرين تحليلهاي کسي که سخنرانيهاي پنجاه سال قبلش با آن دقتهاي عميقي که در بين علماي شيعه بينظير است، بيتفاوت گذشت در حالي که بعد از آن تحليلها، ايشان پنجاه سال رشد و مطالعه بيشتر کردهاند. تو چطور ميتواني از خير اين حرفها بگذري؟! مقام معظم رهبري يک آدم تاريخدان و قرآندان است که تحليلهاي عميقش براي دور شدن از سطحينگري مورد نياز مذهبيها است.
سه ويژگي مهم در مقام معظم رهبري
ما مقام معظم رهبري را به چند صفت و ويژگي مهم ميشناسيم. يکي اينکه ايشان يک عالم ديني هستند که اشرافشان به معارف ديني را پنجاه سال پيش، قبل از انقلاب اسلامي در درسهايي که داشتند، نشان دادهاند. ويژگي ديگر ايشان اطلاع دقيق و فراگير از شرايط جامعه، افکار عمومي و وضعيت فرهنگي، فکري و معنوي کشور است. ويژگي ديگر اين است که ايشان بسيار دلسوز جامعه بوده و هميشه سعي ميکنند نکات مثبت جامعه را برجسته کنند و حتيالمقدور به نکات منفياي که در جامعه هست، زياد نپردازند که روحيهها ضعيف بشود.
نگراني مقام معظم رهبري در مورد جريان تبليغ ديني در کشور
با توجه به ويژگيهايي که ذکر شد، مقام معظم رهبري سال گذشته در ديدار مبلغين و طلاب حوزههاي علميه سراسر کشور فرمودند: «واقعاً با اطّلاعاتي که به من ميرسد از جهات مختلف، نسبت به تبليغ نگرانم، ..... امروز نگاه رايج در حوزههاي علميّه اين است که تبليغ در مرتبهي دوّم قرار دارد. مرتبهي اوّل چيزهاي ديگر است [مانند] مقامات علمي و امثال اينها؛ تبليغ در مرتبهي دوّم است. ما از اين نگاه بايد عبور کنيم. تبليغ، مرتبهي اوّل است.»(21/4/1402)
اين کلام که صريحاً در مقابل همة مردم گفته شده و به نقد عملکرد حوزه هم ميپردازد، بسيار مهم است چرا که نشان ميدهد ايشان از وضع تبليغ دين در جامعه ناراحت هستند. يعني اين تبليغ، درست نيست. در ميان برخي از جوانهايي که از دين فاصله دارند، سوءتفاهمهايي ايجاد شده و کار به جايي رسيده که بعضاً نفرت از دين دارند و اين نه به خاطر عملکرد دينداران است، بلکه به خاطر معرفيهايي است که از دين شنيدهاند و خيلي از اين معرفيها در همين کتابهاي درسي است. در تبليغ دين، اِشکال وجود دارد.
آثار و نتايج عدم معرفي صحيح دين در عرصة سياست و اجتماع
مشکل ديگر در عدم معرفي صححيح دين، خودش را در انتخابات نشان ميدهد که دين نقش اول را در آن بازي نميکند. مشارکت حدود سي درصد در دوره اول انتخابات نشان ميدهد که يک دين متحجرانه به مردم معرفي شده که اين وضعيت مشارکت در انتخابات، حاصل شده است. مشارکت بالا در انتخابات، مهمتر از اين است که چه کسي رأي ميآورد. ديني که صحيح به معرفي ميشود، تعيينکنندهترين عامل در انتخابات است. دين در مقابل حساسترين حادثة تعيينکننده در يک جامعه ساکت نيست و به سرنوشت انسانها اعتنا دارد.
چرا بعد از انتخابات، در مورد تحجر صحبت ميکنيم؟
چرا بعد از انتخابات، در مورد تحجر صحبت ميکنيم؟ چون اين تحجر است که نگذاشته نقش تعيينکننده به دين در انتخابات داده شود. حتماً از دين برداشت غلطي شده است. دين اخلاقفردي، اعتقاداتفردي، عرفانفردي و احکامفردي است که به مردم تزريق شده؛ اين دين در انتخابات تعيينکننده نيست. اين دين، نه در انتخابات اصلح را معرفي کند و نه انگيزة شرکت در انتخابات ايجاد ميکند.
تقدير از نحوه حضور آقاي جليلي در انتخابات؛ دين يعني آبادکننده دنياي ما
البته انتقاد من از عدم مشارکت حداکثري عليرغم اين مطلب است که اين انتخابات بهتر از تمام انتخاباتهاي گذشته بوده است؛ از جهت اينکه نامزدهاي انتخاباتي به ويژه آن نامزدهايي که چهرة ديني و انقلابي بيشتري داشتند از ادبيات درستتري استفاده کردند. شايد اولينبار بود که شخصي که در اين انتخابات بيشتر گفتمان ديني و انقلابي را نمايندگي کرد (آقاي جليلي)، بيشتر از همه عملگرايانه حرف زد. آقاي جليلي بيشتر از همه براي آبادي صنعت و کشاورزي حرف زد تا اين تصور درستي در مردم ايجاد بشود که دين، يعني آبادکنندة دنياي ما. ايشان نيامده بود که فقط ارزشي حرف بزند.
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.