نکوهش ترک ازدواج در گفته هاي ائمه (ع)

با توجه به مطلب فوق آنان که از ترس نداري، تن به ازدواج نمي دهند؛ يا توکلشان به خدا کم و يا اساسا باور ندارند که خدا روزي رسان است و يا به مفهوم زندگي و فراز و نشيب آن، پي نبرده اند.

خداوند کفيل روزي زن و فرزند است.

امام حسين (ع) فرموند: «من ترك التزويج مخافة العيلة فقد أساء بالله الظنّ.» هرکس ترک ازدواج کند به خاطر ترس از عيال باري و فقر و نداري، به يقين برخدا بد گمان است!

محمد بن جعفر، از پدرش (ع) گفت: رسول اللَّه (ص) فرمود: «من ترك التزويج مخافة العيلة فقد ساء ظنّه با اللَّه عزّ و جلّ إن اللَّه عزوجل يقول: (ان يکونوا فقراء يغنهم اللَّه من فضله).»

هرکس به خاطر ترس از نداري، ترک تزويج کند، گمان بد به خداي عزّ و جلّ برده، در حالي که خداي عزّ و جلّ (در قرآن) مي فرمايد: اگر (ازدواج کنندگان) فقير باشند، خداوند آن ها را از فضل و کرم خود بي نياز مي سازد.

روايتي هست که مردي با امام حسين (ع) درباره ازدواج با زني ثروتمند، مشورت نمود، مرد خود نيز مال زياد داشت.

امام حسين (ع) به آن مرد فرمود: من دوست ندارم، ولي آن مرد با امام مخالفت نمود و با آن زن ازدواج کرد و در مدت کمي به فقر و نداري افتاد.

حضرت به او فرمود: من به تو اشاره کردم (ولي تو نپذيرفتي) حالا او را رها کن خداوند بهتر از او را به تو عوض مي دهد، سپس فرمود: بر تو باد فلان زن (آن شخص) با او ازدواج کرد يک سال نگذشت وضع مالي اش خوب شد و بچه به دنيا آورد و آنچه را که دوست داشت، به آن رسيد.

فرد مجرد يعني مرغ بي آشيانه! از حکمت هاي محيّر العقول خداوند آفرينش نر و ماده و ايجاد محبت و عشق در ميان آن ها و تشکيل خانواده است.

تا قانون ازدواج و تشکيل خانواده، درباره کسي و يا جامعه اي اجرا نشود؛ دختر و پسر مرد و زن؛ همه ويلان و سرگردان و در جايي بند نمي شوند؛ نه آرامش روحي دارند و نه آرامش و سکون جسمي.

خداوند در جاهاي متعدد قرآن مجيدش به اهميت اين مطلب اشاره فرموده است که همسران شما مايه آرامش شما هستند. پس تنهايي شما باعث آرامش تان نمي شود.

البته افراد بايد در انتخاب همسر و اينکه با چه کسي مي خواهند پيوند زناشوئي ببندند و مال و اولاد خويش را در آينده به دست کهِ بسپارند دقت کامل نمايند که ندامت و پشيماني در پي نداشته باشند.

رسول خدا (ص) فرموند: بيشتر اهل آتش مجرّدها هستند.

پي نوشت ها و منابع:

1- قرآن کريم

2- نهج البلاغة: سيّد رضي.

3- اصول کافي: محمد بن يعقوب کليني.