ناگفته‌هايي از بدعهدي آمريکا

با روي کار آمدن دولت جديد درآمريکا نيز گمانه‌زني‌ها درخصوص مذاکرات مجدد ودستيابي به توافق‌هاي جديد شدت گرفت اما يادداشت دونالد ترامپ و اعلام فشار حداکثري درکنار مطرح کردن موضوعات هسته‌اي،منطقه‌اي و موشکي منجر به آن شد تا کارشناسان بسياري از بسته شدن درهرگونه گفت‌وگو از سوي آمريکا سخن بگويند. جمهوري اسلامي ايران نيز باتوجه به تجربه‌هاي طولاني‌مدت خود در مذاکره و توافق با آمريکا، نسبت به هرگونه مذاکره با واشنگتن بدبين است.

 در گفت‌وگوي اختصاصي باعلي‌اکبر احمديان نماينده رهبر معظم انقلاب و دبير شوراي‌عالي امنيت ملي کشور، به موضوع خط قرمزهاي جمهوري اسلامي درمذاکرات بين‌المللي وتاريخچه بدعهدي‌هاي آمريکا در تعامل با ايران اشاره شده است.دبير شوراي‌عالي امنيت ملي، در اين مصاحبه ضمن تأکيد بر تجارب تکراري ايران در مذاکرات با آمريکا، به‌شدت از رويکردهاي زورگويانه و بدعهدي‌هاي مکرر واشنگتن انتقاد کرد.او مي‌گويد که استثنا بودن آمريکا در موضوع مذاکره، به‌واسطه تجارب تاريخي و عدم وفاداري اين کشور به تعهدات بين‌المللي بوده است.اين موضوع نشان مي‌دهد که جمهوري اسلامي ايران، با تکيه بر تجربه‌هاي گذشته و با شناخت دقيق از ماهيت سياست‌هاي آمريکا، سياستي هوشمندانه را اتخاذ کرده است. احمديان معتقد است دوگانه‌سازي مذاکره و بدعهدي از سوي آمريکا، يک ترفند و استراتژي براي فروپاشي انسجام و وحدت کشورها و ملت‌ها و ابزار سلطه آنها بوده است.

متن کامل اين مصاحبه را در ادامه مي‌خوانيم:

يکي از موضوعاتي که در ماه‌هاي اخير به‌خصوص با روي کار آمدن دولت جديد آمريکا داغ شده، موضوع مذاکره با آمريکاست، خط‌قرمزهاي جمهوري اسلامي در روابط و مذاکرات بين‌المللي چيست؟

جمهوري اسلامي ايران ازابتدا تاکنون همواره اهل مذاکره بوده وفقط دوممنوعيت اعتقادي براي ارتباط و مذاکره باکشورها قائل بوده است. يکي باند ظالم اشغالگر سرزمين فلسطين وديگري رژيم نژادپرست و ظالم سابق آفريقاي‌جنوبي، درزماني که کشور دوست و برادر و انقلابي فعلي آفريقاي‌جنوبي درچنگال آپارتايد ظالم واقليت‌ نژادپرست گرفتاربود.پس از پايان عمررژيم آپارتايد آفريقاي‌جنوبي تا امروز به‌جز اسرائيل غاصب، هيچ‌گاه محدوديت ايدئولوژيک براي ارتباط و مذاکره باساير کشورهاي جهان وجود نداشته است واگرآمريکا استثنا شده به دلايل منطقي، علمي و تجارب مکرر بوده است و نه اعتقادي، زيراعلم بشري و مادي، چيزي جز تجربه‌ متراکم تکرارپذير نيست.

تجارب جمهوري اسلامي ايران در ارتباط با آمريکا چگونه بوده است؟

تجارب مکرر ايران اسلامي و امروز بسياري از کشورهاي جهان، نشان داده که مذاکره با آمريکا نتيجه‌بخش نبوده و عبث است و هيچ فرد عاقل و هوشمندي کار عبث انجام نمي‌دهد و از يک سوراخ ده‌ها بار گزيده نمي‌شود. پس اگر امروز آمريکا در مذاکره استثنا است به دليل تکرار تجربه زورگويانه قبل از مذاکره و حين مذاکره و بدعهدي پس از توافق است، نه به دليل اعتقادي. رهبر معظم انقلاب هم در اين مورد از موضع تجربه سخن گفته‌اند نه از جايگاه اعتقادي، همچنان‌که در آخرين فرمايشات تاکيد مي‌کند که‌ از باند اشغالگر سرزمين فلسطين که‌ يک دولت نيست، با همه کشورها مذاکره مي‌کنيم و فقط يک استثنا وجود دارد؛ آمريکا. به چه دليل؟ به دليل تجربه.در اوايل انقلاب هم که حضرت امام (ره) قائل به مذاکره با آمريکا نبودند به‌واسطه تيزبيني و شناخت منحصر‌به‌فرد ايشان از ماهيت آمريکا بود و در بيان علت آن مي‌فرمودند: «مذاکره با آمريکا، مذاکره گرگ با ميش است و اگر روزي آمريکا آدم شود، مانعي ندارد.» اما آمريکا در عمل ثابت کرده که هيچ فرقي نکرده و نخواهد کرد. تجربه جهاني نيز همين است. آمريکا تاکنون به هيچ پيماني در جهان وفادار نمانده است؛ حتي پيمان‌هاي عمومي بشري مانند پيمان آب و هوايي پاريس، سازمان بهداشت جهاني، پيمان آسمان‌هاي باز، يونسکو، شوراي حقوق‌بشر سازمان ملل، پيمان تجاري اقيانوس آرام، قرارداد تجارت آزاد آمريکاي شمالي (نفتا)، پيمان مهاجرتي سازمان ملل (نيويورک)، پيمان عدم گسترش ناتو به اقمار شوروي سابق، روسيه و حتي پيمان با دوستان و متحدان نزديک خود مانند کانادا و کشورهاي اروپا.

با وجود سابقه مذاکرات با آمريکا در برجام، آيا مي‌توان تصور کرد در اين مقطع که ترامپ گفته آماده مذاکره با رئيس‌جمهور ايران بوده و همزمان دستور فشار حداکثري عليه ايران را داده، رويکرد متفاوتي از آمريکا شاهد باشيم؟

اين‌گونه به نظر نمي‌رسد، چون همزمان با همين اظهارات ترامپ، سخت‌ترين تحريم‌ها عليه ايران در قالب يادداشت رئيس‌جمهور ابلاغ و به‌سرعت اجرا شده است. در چند سال گذشته نيز پس از نقض برجام، آمريکا با وساطت و از طريق عمان، توافقاتي با جمهوري اسلامي ايران انجام داد که به عمده آنها پايبند نماند.يکي ازآن موارد، پول ايران درقطر است و علي‌رغم اين عدم پايبندي، اصرار داشت که ايران به توافقات پايبند بماند و به تعهدات جديدي نيز تن دهد. تکرار اين تجارب از زمان دولت مصدق تاکنون و نيز رفتار مشابه با جهان، ثابت مي‌کند که «دوگانه مذاکره و بدعهدي»، يک ترفند و استراتژي آمريکا براي فروپاشي انسجام و وحدت کشورها و ملت‌ها و ابزار سلطه‌ بر آنها بوده و در بهترين شرايط، ابزار دوشيدن ملت‌هاست که رئيس‌جمهور آمريکا به‌صراحت آن را اعلام مي‌کند.