در حاليکه آمار رسمي از جمعيت بيش از 91 ميليون نفر در ايران سخن ميگويد، خروج دو ميليون ايراني در ده سال گذشته، ساختار حقيقي توسعه را تهي کرده و آينده کشور را با تهديد جدي کاهش سرمايه انساني روبهرو ساخته است.
        بر پايه دادههاي منتشرشده در رسانههاي داخلي ايران از جمله «رکنا» و برآوردهاي «آمار فکت» از شوراي عالي ايرانيان، طي ده سال اخير حدود دو ميليون نفر از ايرانيان از کشور مهاجرت کردهاند.
در ميان اين جمعيت، حضور گسترده پزشکان، مهندسان، استادان دانشگاه، پژوهشگران و کارآفرينان ديده ميشود که 60 تا 80 درصد آنان را نيروي انساني متخصص تشکيل ميدهد؛ گروهي که ستون فقرات توسعه و دانايي هر جامعهاي به شمار ميآيد.
اين مهاجرت گسترده که نوعي «خروج خاموش سرمايه انساني» توصيف ميشود، نه تنها به کاهش قدرت نوآوري، رکود بازار کار و فرسايش اميد اجتماعي دامن زده، بلکه هزينهاي جبرانناپذير بر پيکره کشور تحميل کرده است.
طبق گزارشهاي رسمي، آموزش هر پزشک متخصص در ايران حدود 5 ميليارد تومان هزينه در پي دارد.
با خروج اين افراد، سرمايهاي معادل يک مؤسسه توليدي متوسط از کشور خارج ميشود؛ سرمايهاي که نه قابل بازگشت است و نه جايگزيني آن آسان است.
از سوي ديگر، آمارهاي جهاني نشان ميدهد مقصد بسياري از اين مهاجران، کشورهايي چون امارات متحده عربي، آمريکا و کانادا بوده است؛ کشورهايي که با صدور ويزاهاي جذب استعداد، بهدنبال تقويت زيرساخت دانايي خود هستند.
اين در حالي است که در ايران، نه نظام آموزشي به نگهداشتن نخبگان ميانجامد، نه بازار کار ظرفيت جذب تخصصهاي نوين را دارد، و نه سياستهاي دولتي برنامهاي پايدار براي بازگشت متخصصان ترسيم کرده است.
کارشناسان معتقدند که «مهاجرت نخبگان» امروز ديگر صرفاً انتخاب فردي نيست؛ واکنشي طبيعي در برابر ساختارهاي غيرشفاف، بيثباتي حرفهاي و کمبود چشمانداز شغلي به شمار ميرود.
و اين همان زنگ خطري است که بايد شنيده شود؛ چرا که هيچ توسعهاي بدون سرمايه انساني متخصص، امکانپذيرنيست.
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.