اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

مهاجرت دانش‌آموزان آرزومند پزشکي و کمبود پزشک در کشور!

هر سال افراد زيادي با روياي پزشک شدن سعي در عبور از سد کنکور دارند اما با توجه به محدوديت‌ها و ظرفيت کم اين رشته در کشور، بسياري از انجام آن ناتوان مانده و چاره را در مهاجرت براي تحصيل مي‌بينند. اين در حالي است که کشور هم با کمبود پزشک مواجه است و هم اين اتفاق به نوعي خروج سرمايه براي کشور محسوب مي‌شود، هم سرمايه انساني و هم سرمايه ارزي.

مهاجرت دانش‌آموزان آرزومند پزشکي و کمبود پزشک در کشور!

کمبود پزشک

چندي پيش محمد رئيسزاده، رئيس کل سازمان نظام پزشکي کشور در گفتگو با خبرگزاري مهر عنوان کرد که سرانه پزشک به جمعيت کشور نزديک 15 به ده هزار نفر است. اين در حالي است که کشور تا چند سال آينده دچار بحران سالخوردگي جمعيت خواهد شد. بررسي ساير کشورها نشان ميدهد که سالخوردگي جمعيت با سرانه پزشک نسبت مستقيم دارد  و نياز به خدمات درماني و در راس آن نياز به پزشک در اين کشورها بيشتر از سايرين است. همين امر باعث شده تا در کشورهايي که جمعيت سالخوردهتري دارند، سرانه پزشک بالاتر باشد و به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، سرانه پزشک در اين کشورها حدود 38 به ده هزار نفر است. اين فاصله نياز اساسي کشور به تربيت پزشک را نشان ميدهد.

 

مهاجرت در آرزوي پزشکي

حال اما عدهاي از دانشآموزان کشور وجود دارند که هم توانايي و علاقه لازم به تحصيل در اين رشته را دارند و هم حاضر هستند تا براي اين هدف هزينه کنند. اما مسئلهاي که وجود دارد ظرفيت محدود اين رشته در دانشگاههاي کشور است که باعث ميشود افرادي که هم استعداد و هم علاقه به رشته پزشکي دارند، از تحصيل در اين رشته بازبمانند. در حال حاضر ظرفيت پذيرش پزشکي در کشور در سال 1403 حدود 13 هزار نفر اعلام شده است. اين در حالي است که سال گذشته مديرکل سازمان بورس و اعزام دانشجويان کشور در مصاحبه با فرهيختگان گفت: «جالب است بدانيد 50 هزار نفر از داوطلبان رشته تجربي معدل پايه دوازدهم آنها بالاي 19/75 داشتند، يعني ما يقين داريم که آنها نخبه هستند اما نميتوان پاسخگوي آنها بود. همانطور که گفته شد، جامعه با گروهي از داوطلبان روبهروست که عليرغم ميل و استعداد به تحصيل پزشکي، به دليل ظرفيت کم اين رشته حتي در دانشگاههاي آزاد کشور هم توانايي تحصيل ندارند و به عنوان آخرين گزينه مهاجرت را انتخاب کرده و در ساير کشورها به تحصيل اين رشته ميپردازند و با توجه به سختگيريهاي شديدي که در تاييد مدرک و ارائه مجوز فعاليت در کشور به اين افراد وجود دارد، عموما مهاجرت خود را دائمي ميکنند. اين يعني خروج سرمايه از کشور؛ در وهله اول خروج سرمايه انساني و فرار پنهان نخبگان و در وهله دوم خروج سرمايه ارزي که ميشد در داخل خود کشور  هزينه شود.

 

افسانه مهاجرت پزشکان

در فضاي فعلي کشور اما تمام توجهات معطوف به مهاجرت پزشکان است. موضوعي که تا به امروز هيچ آمار دقيق و رسمي از کم و کيف آن منتشر نشده و اظهار نظرها صرفا با استناد به منابع غير معتبري مثل گواهي عدم سوپيشينه انجام ميگيرد. گواهي که علاوه بر مهاجرت، چندين کاربرد ديگر نيز دارد. اين درحالي صورت ميگيرد که در هردو مورد ما خروج سرمايه انساني و ارزي را شاهد هستيم، اما بازوان صنفي پزشکان به حدي مهاجرت پزشکان را ضريبدار کردهاند که تمام توجهات به اين موضوع معطوف شده است. مسئلهاي که تاکنون مشخص نشده تا چه حد به واقعيت نزديک است و آيا واقعا نيازمند اين همه توجه است؟

اگر دغدغه اصلي خروج نخبگان از کشور است چرا صاحبنظران در اين مورد صحبتي نميکنند و مهاجرت براي پزشکي را فراموش کرده و تنها به مهاجرت پزشکان ميپردازند؟

منبع: الف

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.