مرگ مشکوک نوعروس 40 روز بعد از عروسي

شاکي در جريان تحقيقات گفت: دخترم با مردي آشنا شده و به او علاقه‌مند بود، اما ما به اين وصلت رضايت نداشتيم. سرانجام دخترم بدون اجازه ما عقد کرد و به تهران آمد. وقتي موضوع را فهميديم، خيلي ناراحت شديم، اما بعد ديگر مخالفتي نکرديم. چند مرتبه تلفني با دخترم حرف زدم، اما وقتي شوهرش متوجه شد، با او جروبحث کرد و ديگر اجازه نداد با ما تماس داشته باشد.

وي ادامه داد: دل‌نگران دخترم بوديم و نمي‌دانستيم با شوهرش در کدام محله تهران زندگي مي‌کند و چه سرنوشتي در انتظارش است. چند مرتبه به تهران آمديم، اما او را پيدا نکرديم. 40 روز از ازدواج آنها گذشته بود که مردي به من زنگ زد و گفت دخترم بدحال شده و در يکي از بيمارستان‌هاي اطراف شهرمان بستري شده است، اما وقتي به آنجا رفتم او را نديدم. با شماره مرد غريبه تماس گرفتم تا اين‌که سرانجام بعد از چند ساعت پاسخ داد و اين‌بار گفت دخترم فوت شده و براي تحويل جسد به جاده‌اي در حوالي شهرمان بروم.

شاکي ادامه داد: با شنيدن اين حرف‌ها شوکه شدم. باورم نمي‌شد دختر جوانم که بيماري خاصي هم نداشت و سالم بود يکباره فوت کرده باشد. شوکه شده بودم و نمي‌توانستم حرف‌هاي آن مرد که مي‌گفت از طرف دامادم تماس مي‌گيرد را قبول کنم. به جاده‌اي که مرد غريبه گفت رفتم. او در آنجا پيکر دخترم را تحويلم داد.

وي افزود: باورم نمي‌شد دختر نازنينم که تا چند هفته قبل با من حرف مي‌زد، حالا فوت شده است. آن مرد رفت و درباره علت مرگ دخترم حرفي نزد. من حال درستي نداشتم. جسد را در خودرو گذاشتم و راهي خانه‌ام در شهرستان شدم. پليس در جاده جسد را ديد و به من مشکوک شد.

مرد ميانسال گفت: ماجرا را به پليس گفتم و بعد جسد دخترم را به پزشکي قانوني منتقل کردند که بعد از چند روز فهميديم بر اثر مصرف متادون فوت شده است. دخترم معتاد نبود. شوهرش گفت دخترم خودش متادون مصرف کرده و در مرگ او هيچ نقشي ندارد، اما من به حرف‌هاي دامادم مشکوکم، چراکه اگر دخترم خودش فوت کرده بود، چرا جسد را به مرد غريبه‌اي داد تا تحويلم دهد؟ از او بابت قتل عمد دخترم شکايت دارم.

محسن اختياري بازپرس شعبه اول دادسراي جنايي تهران با تاييد اين خبر گفت: با توجه به شکايت اين مرد، قرار شد از داماد خانواده در اداره دهم پليس آگاهي تهران نيز تحقيق شود.

منبع: روزنامه جام جم