سال آبي 1404 ـ 1403 براي ايران، سال فرورفتن عميقتر در بحران آب بود، تابستاني که پشتسر گذاشتيم، خشکترين فصل دو دهه اخير لقب گرفت و نشانههاي آن در جايجاي کشور نمايان شد؛ از رودخانههايي که به شيارهايي بيجان بدل شدند تا تالابهايي که تنها نامشان بر نقشه باقي مانده است.
به گزارش تسنيم، در همين تابستان، 9 درياچه و تالاب بزرگ ايران از جمله درياچه اروميه، بختگان، پريشان، جازموريان، گاوخوني، هامون، مهارلو، طَشک و حوضسلطان قم بهطور کامل يا بخش عمدهاي خشک شدند.
در حالي که کارشناسان از سالها پيش نسبت به تبعات کاهش بارش، افت شديد منابع زيرزميني و مديريت نادرست آب هشدار داده بودند، آمار رسمي وزارت نيرو از سال آبي گذشته نشان ميدهد کشور اکنون وارد مرحلهاي شده است که «خشکسالي» ديگر پديدهاي موقتي نيست؛ بلکه به واقعيتي پايدار در جغرافياي ايران تبديل شده است.
افت ميانگين بارش در اغلب مناطق کشور
در حالي که کشور وارد پاييز 1404 شده است، گزارش تازه معاونت آب و آبفاي وزارت نيرو نشان ميدهد سال آبي گذشته يکي از خشکترين سالهاي دو دهه اخير بوده است. بر اساس اين دادهها، ميزان کل بارش کشور بهطور ميانگين 36 ميليمتر کمتر از دوره درازمدت ثبت شده است و اغلب حوضههاي آبريز با کاهش قابلتوجهي در ورودي آب مواجه شدهاند.
بر اساس گزارش رسمي، ميانگين بارش تجمعي سال آبي 1404 ـ 1403 حدود 20 درصد پايينتر از ميانگين بلندمدت و 2 درصد کمتر از سال قبل بوده است.. استانهاي جنوبي از جمله سيستان و بلوچستان، هرمزگان و بوشهر با افتي بين 70 تا 90 درصد نسبت به ميانگين چندساله در صدر مناطق بحراني قرار دارند، در مقابل، تنها چند استان شمالي از جمله گيلان و مازندران بارشي نزديک به ميانگين تجربه کردهاند که البته اين مقدار نيز براي جبران کمبود منابع در ساير نقاط کشور کافي نيست.
حوضههاي آبريز در وضعيت قرمز
بر اساس تحليل رسمي دفتر اطلاعات و دادههاي آب کشور، هر 9 حوضه آبريز اصلي ايران در سال آبي گذشته با افت شديد بارش روبهرو بودهاند. در حوضه درياي خزر که شامل رودخانههاي سفيدرود، گرگانرود و مرداب انزلي است، ميانگين بارش بين 47 تا 50 درصد کمتر از دوره بلندمدت ثبت شده است.
در حوضه درياچه اروميه نيز کاهش بارش حدود 40 درصد گزارش شده و ورودي سدهاي اين حوضه به پايينترين سطح پنجساله اخير رسيده است.
در حوضه مرزي غرب شامل کرخه و کارون بزرگ، افت بارش بين 45 تا 55 درصد بوده و مخازن سدهاي دز و کرخه در پايينترين حد تاريخي خود قرار گرفتهاند.
در حوضه خليج فارس و درياي عمان که رودخانههاي جراحي، زهره، مند، کاريان و خنج را دربر ميگيرد، ميزان بارش 48 تا 60 درصد کاهش يافته و استانهاي بوشهر، فارس و هرمزگان کمبارشترين مناطق کشور بودهاند.
در حوضه فلات مرکزي شامل گاوخوني، کوير مرکزي، ابرقو ـ سيرجان و درانجير، بارشها 40 تا 50 درصد کمتر از نرمال ثبت شده و فرونشست زمين در اين محدوده رکورد زده است.
حوضه کوير لوت نيز با افت حدود 55درصدي نسبت به ميانگين درازمدت، کمبارشترين سال دهه اخير را در استانهاي کرمان و يزد تجربه کرده
است.
در شرق کشور، حوضه هامون شامل هامون هيرمند، جازموريان و مشکين با کاهش 60 تا 90 درصدي بارشها، خشکترين منطقه ايران در سال آبي گذشته بهشمار ميرود.
در حوضه درياي عمان و بلوچستان نيز بارش سالانه تا 85 درصد پايينتر از ميانگين بلندمدت بوده است و جريانهاي سطحي و رودخانههاي فصلي تقريباً متوقف شدهاند.
در نهايت، حوضه قرهقوم و شمال شرق کشور با کاهش 35 تا 45 درصدي بارش روبهرو بوده و ورودي سدهاي گلستان و بوستان بهشدت کاهش يافته است.
سدها خاليتر از هميشه
مطابق آمار وزارت نيرو، حجم ذخيره فعلي سدهاي کشور در پايان سال آبي گذشته حدود 39 ميليارد مترمکعب بوده است که نسبت به سال قبل حدود 15 درصد کاهش نشان ميدهد. از ميان 180 سد مهم کشور، بيش از 60 درصد زير 50 درصد ظرفيت خود آب دارند و سدهاي بزرگي مانند دز، کرخه، کارون3، زايندهرود و درودزن در شرايطي نزديک به کف عملکردي هستند.
ورودي آب سدها نيز در سال آبي 1404 ـ 1403 حدود 30 درصد کمتر از سال پيش ثبت شده است، اين يعني نهتنها بارش کاهش يافته، بلکه سهم وروديها هم بهشدت پايين آمده است.
تالابهايي که ديگر نفس نميکشند
خشکسالي پيدرپي باعث شده است تالابهاي کشور هم در وضعيت بحراني قرار گيرند. طبق برآوردهاي سازمان حفاظت محيط زيست، بيش از 60 درصد از تالابهاي ايران يا خشک شدهاند يا کمتر از نيمي از ظرفيت آبي خود را دارند، از جمله تالابهاي بحراني ميتوان به گاوخوني، هامون، بختگان، پريشان و جازموريان اشاره کرد که عملاً از چرخه حيات طبيعي خارج شدهاند. نبود ورودي آب، برداشتهاي بيرويه و افت سطح آب زيرزميني از مهمترين دلايل اين وضعيت است.
بحران آب، بحران مديريت
آنچه امروز با آن مواجهيم صرفاً «کمبارشي» نيست، بلکه بحران حکمراني آب است. ايران در دهههاي اخير نهتنها خود را با تغيير اقليم سازگار نکرده، بلکه با سياستهاي نادرست توسعهاي، حفر بيرويه چاهها، انتقالهاي بينحوضهاي و سدسازيهاي غيرضروري، منابع محدود آبي خود را نيز از بين برده است.
تا زماني که اصلاح جدي در الگوي مصرف، مديريت منابع و هماهنگي بين نهادهاي مسئول صورت نگيرد، هر سال عميقتر در گرداب کمآبي فرو خواهيم رفت.
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.