اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

مرگ آتشين پسر جوان به دست نامزدش

دختر جواني به اتهام آتش زدن خانه نامزدش که به مرگ او منجر شده بود، دستگير و محاکمه شد و در دادگاه ادعا کرد مقتول خودش خانه را آتش زده است.

مرگ آتشين پسر جوان به دست نامزدش

5 سال پيش وقوع آتشسوزي در يک خانه به آتشنشانان شرق تهران اعلام شد. امدادگران پس از خاموش کردن آتش پيکر مرد جواني را که دچار سوختگي شده بود، بيرون کشيده و به بيمارستان منتقل کردند. اما چند ساعت وي که بابک نام داشت، به خاطر شدت سوختگي تسليم مرگ شد.

با بررسي آتشنشانان درباره علت حادثه مشخص شد که آتش گرفتن خانه با بنزين رخ داده است، از اين رو فرضيه آتشسوزي عمدي قوت گرفت. در ادامه پدر و مادر بابک با مراجعه به پليس از بهاره نامزد بابک شکايت کردند و مدعي شدند که وي به خاطر اختلاف با پسرشان خانه او را به آتش کشيده است.

 

اظهارات شاهد آتشسوزي

بعد از اظهارات پدر و مادر قرباني، دوست وي نيز احضار شد و به مأموران گفت: روزي که خانه بابک آتش گرفت، من در خانهاش بودم. چند دقيقه قبل از حادثه بهاره با يک گالن بنزين به آنجا آمد. من در حمام بودم که به يکباره با صداي داد و فرياد آنها در حمام را باز کردم و ديدم خانه آتش گرفته است.

وي ادامه داد: بلافاصله از حمام بيرون آمدم و به دنبال راه فرار ميگشتم که ديدم بابک در بالکن ايستاده و نگران بهاره است. من از آپارتمانش خارج شدم، اما بعد فهميدم که بهاره همزمان با بالا گرفتن شعلههاي آتش از خانه فرار کرده است.

 

بازداشت دختر جوان به اتهام قتل عمد

از آنجا که اظهارات پدر و مادر بابک و دوست او فرضيه عمدي بودن حادثه را پررنگ کرده بود، بهاره به اتهام قتل عمد بازداشت شد، اما اتهامش را نپذيرفت.

با تکميل تحقيقات، پرونده براي رسيدگي به شعبه 2 دادگاه کيفري يک استان تهران فرستاده شد.

در ابتداي اين جلسه اولياي دم درخواست قصاص کردند.

 

مقتول به الکل اعتياد داشت/ وسايل توليدش را هم خريده بود!

سپس بهاره به جايگاه رفت و گفت: چند سال پيش در فضاي مجازي با بابک آشنا شدم. او به من ابراز علاقه کرد و ارتباط مان به صورت تلفني و پيامکي بيشتر شد تا اينکه بابک از ايران رفت و يک سال بعد وقتي برگشت، با من تماس گرفت و اظهار کرد که دلتنگ شده و ميخواهد ارتباطمان را بيشتر کنيم. من هم پذيرفتم و نامزد شديم.

وي افزود: از آنجا که بابک به مصرف مشروبات الکلي اعتياد داشت و پزشکان هم بارها به او اخطار داده بودند در صورتي که شيوه زندگيش را عوض نکند مشکلات حادي برايش پيش خواهد آمد، من نگرانش بودم و مدام سر همين موضوع با او اختلاف و مشکل داشتم. اما او اصلا توجهي به حرفها و خواستههايم نميکرد و نهتنها دست از مصرف الکل برنداشت، بلکه ابزار توليد آن را هم خريده بود تا خودش توليد و مصرف کند.

 

پاي يک دختر ديگر در ميان بود

متهم اظهار کرد: تا لحظهاي که بابک فوت کرد، ما اغلب مواقع با هم بحث و جدل داشتيم. از آنجا که مدام در حالت غيرطبيعي بود، ديگر به سلامتيش اهميتي نميداد. تا اينکه متوجه شدم با دختري به نام سميرا آشنا شده است. آنقدر از کارش ناراحت شدم که ترجيح دادم رابطهام را تمام کنم. به همين خاطر روز حادثه به خانهاش رفتم و هر وسيلهاي را که متعلق به خودم بود برداشتم و رفتم.

وي ادامه داد: 2 ساعت بعد بابک با من تماس گرفت و اعتراض کرد که چرا با سميرا تماس گرفتي و رابطهام را با او خراب کردهاي؟ تو که ميخواستي از زندگيم بروي چرا کاري کردي که سميرا هم با من قطع ارتباط کند و ناراحت شود.

 

مقتول خودش خانه را آتش زد

متهم ادامه داد: مکالمه آن روز ما بيش از 2 ساعت طول کشيد و در آخر او مرا قانع کرد که به خانهاش بروم و با هم حرف بزنيم. بعد هم گفت چون ماشينم بنزين ندارد، يک گالن بنزين بگير و بيار. من هم گرفتم و وقتي به خانهاش رسيدم، بنزين را پشت در آپارتمانش گذاشتم و وارد خانه شدم.

بهاره گفت: چند دقيقه بعد بابک دوباره به خاطر سميرا دعوا را شروع کرد و گفت چرا زندگيم را نابود کردي و بعد با عصبانيت گالن بنزين را برداشت و روي فرش و مبلها پاشيد و خانه را آتش زد. من از ترسم خودم را به پنجره اتاق رساندم و از مردم خواستم با آتشنشاني تماس بگيرند. بعد هم از همان جا خودم را نجات دادم.

 

انتقال بيماري مقاربتي؛ انگيزه قتل؟

در ادامه وکيل اولياي دم گفت: متهم در بازجوييها مدعي شده بود مقتول بيماري مقاربتي داشته و او را نيز مبتلا کرده است و به نظر ميرسد او قصد داشته با آتشافروزي انتقام بگيرد.

اما متهم در جواب او گفت: من نه بيماري گرفتم و نه به بيماري خاصي مبتلا هستم.

با پايان جلسه دادگاه، قضات براي صدور رأي وارد شور شدند.

 

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.