ساعت 7 شب شنبه 6 اسفند مرد جوان از سر کار به خانهاش در يکي از خيابانهاي منطقه فلاح برگشت اما هر چه در زد کسي جواب نداد.
زماني که با کليد وارد خانه شد، ناگهان با خانهاي به هم ريخته روبهرو شد و از همسرش نيز خبري نبود. با نگراني و وحشت به جستوجوي همسرش پرداخت و در کمال ناباوري جسد خونين زن جوان را زير پتو در حالي پيدا کرد که به قتل رسيده بود. دست و پاي زن جوان با سيم بسته و رگ دست راستش نيز بريده شده بود.
با اعلام ماجرا به پليس، دقايقي بعد بازپرس محمدمهدي براعه و تيم بررسي صحنه جرم وارد محل شدند. با توجه به بههم ريختگي خانه اين فرضيه مطرح شد که زن جوان قرباني سرقت شده است.
چهره آشنا
در نخستين گام تيم جنايي به بازبيني دوربينهاي مداربسته ساختمان پرداختند؛ دوربينهايي که تنها در راهروي ساختمان کار گذاشته شده بودند و عامل اين جنايت از وجود آن بيخبر بود.دوربينها تمامي تصاوير را ضبط کرده بودند که نشان ميداد مرد جواني در حالي که با ماسک و کلاه، صورتش را پوشانده وارد ساختمان شده و بستهاي به دست داشته و به نظر ميرسيد خود را پيک معرفي کرده است چراکه مقتول در حالي که لباسهاي بيرون به تن داشته در را براي او باز کرده که ناگهان از سوي او مورد حمله قرار ميگيرد.
با توجه به تصاوير ثبت شده مرد نقابدار با تهديد جسم تيزي که در دست داشت وارد آپارتمان شد و يک ساعتو10 دقيقه بعد از خانه خارج شد اما اينبار ماسک به چهره نداشت و زماني هم که از آپارتمان خارج ميشد بسيار وحشتزده و هراسان بود. با به دست آمدن تصوير عامل جنايت، از همسر مقتول خواسته شد وي را شناسايي کند که به محض مشاهده مرد جنايتکار، بلافاصله او را شناسايي کرد و گفت او ميثم همکارم است.
با ميثم در مغازه پيچ و مهرهفروشي کار ميکنم و حتي امروز با هم ناهار خورديم. او بعد از خوردن ناهار مرخصي گرفت و حدود دو ساعت بعد هم دوباره به مغازه برگشت. او به من گفت ميخواهد براي همسر و بچهاش خريد کند و بايد زودتر برود. خانه ميثم دو خيابان بالاتر از خانه ما است و پيشنهاد داد مرا به خانه برساند و چون هممسير بوديم و کارم تمام شده بود، سوار خودرواش شدم و مرا مقابل خانه پياده کرد، غافل از اينکه سوار خودروي قاتل همسرم شدهام و او در مدتي که مرخصي گرفته بود همسرم را به قتل رسانده است.
با اطلاعاتي که مرد جوان در اختيار تيم جنايي قرار داد، کارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي راهي خانه ميثم شدند و مرد جوان را بازداشت کردند. گرچه متهم منکر جنايت بود اما در مواجهه با مدارک به قتل اعتراف کرد. به دستور بازپرس شعبه سوم دادسراي امور جنايي تهران، متهم در اختيار کارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار داده شد و تحقيقات در اين خصوص ادامه دارد.
گفتوگو با متهم
آثار چنگ روي صورت و زير چشمش به خوبي قابل مشاهده است، ميگويد با مقتول درگير شده است.
چرا زن جوان را کشتي؟
نميخواستم او را به قتل برسانم. همسرش همکارم بود و به من گفت 500 ميليون تومان طلا براي سرمايهگذاري خريده و مبلغ قابلتوجهي هم براي تولد همسرش طلا خريده بود. من از اين ماجرا با خبر بودم و وسوسه شدم تا طلاها را سرقت کنم، آنهم به خاطر شرايط مالي بدي که داشتم.
چطور وارد خانه شدي؟
همکارم تازه ازدواج کرده بود و همسرش خانهدار بود. روز حادثه قبل از ساعت 4 مرخصي گرفتم و راهي خانه همکارم شدم. از قبل يک بسته تهيه کردم و بهعنوان اينکه پيک هستم زنگ خانه را زدم. زن جوان مقابل در آمد تا بسته را بگيرد اما من با کاتري که داشتم او را تهديد کرده و وارد شدم. دست و پاي زن جوان را با سيم بستم که در اين حين فتانه به صورت من چنگ کشيد و ماسک از صورتم افتاد. فکر کردم ممکن است مرا شناخته باشد. به همين دليل با پتو او را خفه کردم و براي اطمينان با کاتر رگ دست راستش را بريدم.
چرا 70 دقيقه در محل جنايت ماندي؟
دنبال پول و طلا ميگشتم اما چيزي پيدا نکردم و فقط قاتل شدم.
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.