قتل جوان ايراني در ترکيه

مأموران با حضور در کارگاه، ضارب به نام سامان را شناسايي کردند. او در تحقيقات مدعي شد: حامد و ديگر کارگران در حال رقص و شادي بودند که يکي از آنها با حامد شوخي کرد و باعث عصبانيت او شد. قصد ميانجيگري داشتم که حامد به سمتم آمد و من هم با چاقو زدمش. چاقو را داخل چاه انداختم.

مأموران با بررسي چاه 2 چاقو را خارج کردند. با اعلام ماجرا به خانواده حامد، آنها در ترکيه جسد را تحويل گرفتند و شکايتي عليه سامان مطرح کردند.

سامان در دادگاه ترکيه محاکمه و به 13 سال زندان محکوم شد که با اعتراض به اين رأي و بررسي دوباره پرونده، مجازاتش به 8 سال کاهش يافت و بعد از 5 سال آزاد شد و به ايران بازگشت. با شکايت خانواده حامد و درخواست قصاص براي قاتل پسرشان، سامان دستگير و در شعبه دهم دادگاه کيفري يک استان تهران محاکمه شد.

برادر حامد در جريان دادگاه گفت: سامان در يک کارگاه خياطي در ترکيه کار مي‌کرد. افرادي را که خياطي بلد بودند با خود به ترکيه مي‌برد تا کار کنند. او برادرم را کشت، اما دستگاه قضايي ترکيه آزادش کرد.

سپس سامان در جايگاه ايستاد و گفت‌: سرکارگر يک کارگاه خياطي توليد شلوار جين بودم. شب کريسمس کارگران در حال خوشگذراني بودند که يکي از آنها با حامد شوخي ناجوري کرد و دعواي‌شان شد. حامد يک کاتر در دست داشت. خواستم آرامش کنم‌. وقتي سمت من آمد، با چاقو ضربه‌اي به پايش زدم.

وي ادامه داد: درخواست آمبولانس کردم اما 45 دقيقه طول کشيد تا آمبولانس بيايد. جلوي چند تاکسي را گرفتم که به دليل خونريزي شديدي که داشت، راننده‌اي سوارمان نکرد. ضربه‌اي که زدم کشنده نبود، اما دير رساندن او به بيمارستان و خونريزي باعث مرگش شد. از زندان ترکيه آزاد شدم، اجازه نداشتم بمانم و به ايران آمدم. اگر قاتل بودم به ايران نمي‌آمدم که خودم را به دردسر بيندازم.

قضات دادگاه پس از رسيدگي به اين پرونده، سامان را به قصاص محکوم کردند.

با اعتراض متهم، پرونده به شعبه 32 ديوان عالي کشور ارسال شد که قضات ديوان عالي کشور حکم را نقض کردند و پرونده را براي محاکمه دوباره به شعبه هم‌عرض ارسال کردند.

بي‌اطلاعي افراد جامعه از کشنده بودن ضربه به پايين‌تنه، علت نقض اين حکم بود.