اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

سرکوب سيستماتيک هويت مذهبي شيعيان آذربايجاني

* مهدي سيف تبريزي کارشناس مسائل روسيه و قفقاز

سرکوب سيستماتيک هويت مذهبي شيعيان آذربايجاني

جمهوري آذربايجان به عنوان يک کشور اکثريت شيعه، در سالهاي اخير شاهد روندي نگرانکننده از «شيعهزدايي و شيعه ستيزي» بوده است. اين روند، که به دستور مستقيم الهام علياف، رئيسجمهور اقتدارگرا، و با دستان اللهشکور پاشازاده، شيخالاسلام رسمي کشور، پيش ميرود، نه تنها هويت مذهبي ميليونها شيعه را تهديد ميکند، بلکه با حمايت ضمني اسرائيل، به ابزاري براي تضعيف نفوذ ايران در منطقه تبديل شده است.

اين سياستها، که از اوايل دهه 2000 شدت گرفته و تا 2025 ادامه يافته، فراتر از کنترل امنيتي، به سرکوب فرهنگي و اجتماعي شيعيان منجر شده و هزاران نفر را به زندانها و تبعيد کشانده است. گزارشهاي سازمانهايي مانند عفو بينالملل و فوروم 18 (Froum18)، اين روند را به عنوان «نقض سيستماتيک حقوق مذهبي» توصيف کردهاند، جايي که بهانههاي امنيتي براي نابودي جنبشهاي شيعي بومي به کار گرفته ميشود.

ريشههاي اين سرکوب را ميتوان در اواخر دهه 2000 جستوجو کرد. در سال 2009، دستگيري دکتر محسن صمداف، رهبر حزب اسلامي آذربايجان، نمادي از آغاز اين روند بود. اين دستگيري، که در پي اعتراضات به حکم تخريب مسجد حضرت زهرا (س) رخ داد، با واکنش شديد علماي شيعه ايران همراه شد. آيتاللهالعظمي ناصر مکارم شيرازي و آيتاللهالعظمي صافي گلپايگاني، با صدور بيانيههاي تند، دولت آذربايجان را به «تخريب اماکن مقدس شيعي» متهم کردند و حتي تهديد به صدور فتوا کردند.

اين رويداد، که منجر به توقف موقت تخريب در 2010 شد، نشاندهنده نقش علياف در استفاده از قدرت براي سرکوب رهبران شيعي بود. صمداف، که به اتهامات ساختگي «براندازي» محکوم شد، سالها در زندان ماند و اين امر بذر ناآراميهاي آينده را کاشت.

اين سياست ضدشيعي، به سرعت به حوزه آموزش کشيده شد. در سال 2010، وزارت آموزش باکو دستورالعمل لباس متحدالشکل را صادر کرد که عملاً حجاب اسلامي را از پوشش دختران دانشآموز حذف ميکرد. اين دستور، که به بهانه «يکسانسازي» توجيه شد، اعتراضات گستردهاي در ميان شيعيان برانگيخت و هزاران دختر را مجبور به انتخاب بين آموزش و اعتقادات مذهبي کرد.

اين اقدامات علياف به قدري اشکارا اتفاق افتاد که حتي وزارتخارجه ايالاتمتحده در گزارشهاي مربوز به سال 2011، اين سياست را بخشي از «محدوديتهاي جديد بر اسلام» توصيف کرد، جايي که دولت علياف، با حمايت پاشازاده، شيعيان را به شدت تحت فشار و محدوديت قرار ميداد. اين اقدام، نه تنها نقض آزادي مذهبي بود، بلکه نمادي از ضديت سيستماتيک با نمادهاي شيعي، مانند حجاب، که ريشه در هويت فرهنگي شيعيان آذربايجان دارد.

در سال 2012، اين روند با برگزاري مسابقات پرحرف و حديث يوروويژن در باکو به اوج رسيد. اين رويداد، که با شايعات برگزاري جشن همجنسگرايان همزمان بود، در تقابل کامل با دينداري شيعيان قرار گرفت. علياف، با حمايت اسرائيل که آذربايجان را به عنوان متحد ضدايراني ميديد، اين مراسم را به ابزاري براي ترويج ارزشهاي سکولار غربي تبديل کرد. شايعات درباره رژه همجنسگرايان، که حتي مورد اعتراض ايران هم قرار گرفت، منجر به تنشهاي ديپلماتيک شد و اعتراضات مردمي شيعيان را برانگيخت. در نهايت، بخشهايي از برنامههاي حاشيهاي، مانند رژه پيشنهادي، به دليل تهديدات و اعتراضات کنسل شد، اما خود يوروويژن برگزار گرديد و نمادي از تلاش علياف براي «غربيسازي» جامعه شيعي جمهوري آذربايجان شد. اين رويداد، که با سرکوب معترضان همراه بود، نقش اسرائيل را در حمايت از رژيم علياف برجسته کرد.

روايت اين سرکوب را ميتوان از ماجراي حاج طالع باقرزاده، روحاني برجسته شيعه و رهبر جنبش وحدت مسلمانان آذربايجان، ادامه داد. باقرزاده، که در نوامبر 2015 در جريان حمله نيروهاي امنيتي به روستاي نارداران دستگير شد، نماد مقاومت شيعيان در برابر نفوذ سکولاريسم دولتي است. اين حمله، که همزمان با مراسم اربعين حسيني رخ داد، با خشونت پليس همراه بود: تيراندازي به معترضان، کشته شدن شش نفر از جمله دو پليس و دستگيري دهها نفر از دينداران آذري. نارداران، به عنوان يکي از مراکز سنتي شيعه در نزديکي باکو، شاهد درگيريهاي خونين بود که سازمانهاي حقوق بشري آن را «عمليات پليسي خشونتآميز» توصيف کردند.

باقرزاده و يارانش متهم به «تروريسم» و «براندازي دولت» شدند، اتهاماتي که دادگاههاي نمايشي به 20 سال زندان براي او و حبس طولانيمدت براي بيش از 80 نفر ديگر تبديل کرد. اين دستگيري، بخشي از موج گستردهاي بود که از 2015 تا 2025، صدها روحاني و فعال شيعه را هدف قرار داد. باقرزاده، که پيش از اين به دليل اعتراض به «توهين سيستماتيک به مقدسات شيعه» در رسانههاي دولتي، بارها بازداشت شده بود، در زندان با شکنجههاي متفاوتي از از ضربات کابل تا انزواي طولاني روبهرو شد.

اعتصاب غذاي خشک او در 2022، که بيش از 12 روز طول کشيد، فرياد اعتراضي بود به «کفرگوييهاي پليس» جمهوري آذربايجان که توجه نهادها و رسانههاي بينالمللي را جلب کرد.

اين سرکوب، به ويژه عليه مبارزان شيعه آذربايجاني در سوريه، عمق بيشتري مييابد. تيپ حسينيون، گروهي از داوطلبان شيعه آذربايجاني که از 2013 در سوريه عليه داعش جنگيدند، قرباني مستقيم اين سياست هستند. اين مبارزان، که بيش از 200 نفر از آذربايجان را شامل ميشدند، در خطوط مقدم حلب و ديرالزور ايستادند و صدها تروريست داعشي را از پاي درآوردند. با اين حال، بازگشت آنها به آذربايجان با دستگيريهاي دستهجمعي همراه بود. دولت علياف، آنها را «مزدور ايران» خواند و از 2023، دهها عضو تيپ را به اتهام «تروريسم» و «ارتباط با نهادهاي ايراني» بازداشت کرد. گزارشهاي بينالمللي نشان ميدهد که اين اتهامات، بخشي از استراتژي گسترده براي قطع پيوندهاي شيعيان آذربايجان با محور مقاومت بوده است، جايي که مبارزان حسينيون نه تنها عليه داعش، بلکه نماد وحدت شيعي منطقه بودند.

علياف، که رژيمش بر پايه سکولاريسم اجباري بنا شده، اين مبارزان را تهديدي براي «ثبات ملي» ميبيند و پاشازاده را مأمور سرکوب آنها کرده است. اين رويکرد، که از 2023 شدت گرفت، به زندانهاي طولاني و حتي اعدامهاي فراقضايي منجر شده و خانوادههاي اين مبارزان را به حاشيه رانده است.

در ادامه اين روند شيعهزدايي، دولت به ساخت مراکز فساد در نارداران روي آورده است. اين شهر مذهبي و مقدس براي شيعيان، که نماد مقاومت ديني است، شاهد احداث اماکني مانند کلوپهاي شبانه و مراکز تفريحي نامناسب بوده که هدف آن تضعيف بافت مذهبي جامعه است. اين اقدامات، که از اواسط دهه 2010 آغاز شد، بخشي از تلاش سيستماتيک براي «سکولاريزه کردن» مناطق شيعينشين است.

در اين ميان، نقش اسرائيل به عنوان حامي پنهان اين روند، نميتواند ناديده گرفته شود. تلآويو، که آذربايجان را «دروازه ضدايراني» در قفقاز ميبيند، از 2012 بيش از 5 ميليارد دلار سلاح به باکو فروخته و 40 درصد نفت آذربايجان را مصرف ميکند. اين روابط، که بر پايه دشمني مشترک با ايران استوار است، به تضعيف شيعيان آذربايجان دامن زده. اسرائيل، با لابيگري در واشنگتن و باکو، شيعيان مستقل را «پروکسي تهران» جلوه ميدهد و دستگيريهايي مانند مورد باقرزاده را توجيه ميکند.

در نوامبر 2024، گزارشهايي از همکاري اطلاعاتي موساد با خدمات امنيتي آذربايجان براي رديابي «شبکههاي شيعي-ايراني» منتشر شد، که منجر به بازداشت 19 نفر در 2025 گرديد. اين مداخله، که به بهانه «امنيت منطقهاي» صورت ميگيرد، در واقع هويت شيعي آذربايجان را قرباني اهداف ژئوپليتيکي ميکند. علياف، با تکيه بر پاشازاده و حمايت اسرائيل، مراسم عاشورا را محدود کرده است.

علياف و پاشازاده، با اين سياستها، نه تنها ميراث شيعي آذربايجان را نابود ميکنند، بلکه جامعه را به سمت قطبيسازي سوق ميدهند. در 2025، با افزايش تنشهاي ايران-آذربايجان، اين سرکوب تشديد شده و زنان شيعه نيز قرباني شدهاند شش زن در اوت 2025 به دليل «اعتراض مذهبي» بازداشت شدند.

در نهايت، شيعهزدايي در آذربايجان، روايتي تلخ از خيانت به هويت ملي است. علياف، با تکيه بر پاشازاده و حمايت اسرائيل، شيعيان را قرباني جاهطلبيهاي ژئوپليتيکي کرده. اين روند، که تا هم اکنون هم ادامه دارد، نه تنها حقوق بشر را نقض ميکند، بلکه بذر ناآراميهاي آينده را در فضاي سياسي، اجتماعي و مذهبي منطقه قفقازجنوبي ميکارد.

 

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.