سايه 95 هزار رزمنده حزب‌الله بالاي سر صهيونيست‌ها

برخي از اين تحليل‌ها به فرضيه تضعيف و عقب‌نشيني حزب‌الله، به ويژه پس از ترور فرماندهان و رهبران صف اول حزب و در رأس آنها، شهيد سيد حسن نصرالله روي آوردند.

حتي برخي از تحليلگران برجسته و کهنه‌کار پا را از اين فراتر گذاشته و ادعا کرده‌اند که حزب‌الله برنامه‌اي براي روز بعد ندارد، به همين دليل در مرحله آينده، به ويژه پس از تحولات سوريه و سقوط دمشق، شاهد عقب‌نشيني‌هاي بيشتري از آن خواهيم بود.

آنها در اين خصوص به چشم‌پوشي حزب از «سليمان فرنجيه»، کانديداي‌اش براي تصدي پست رياست جمهوري و تن دادن به «ژوزف عون»، فرمانده ارتش لبنان استناد مي‌کنند که گزينه مورد حمايت و پيشنهادي عربستان سعودي و آمريکاست.

اقدامات 60 روزه حزب‌الله

در برابر همه اين تحليل‌ها که روزنامه‌ها و صفحه‌هاي شبکه‌هاي بزرگ تلويزيوني را فراگرفته و تصريحات رسمي مقامات رژيم صهيونيستي و در رأس آنها، نتانياهو و وزراي جنگ پيشين و کنوني‌اش، حزب‌الله ترجيح داده سکوت اختيار کند و ديگران را به حال خود بگدارد تا هرآنچه مي‌خواهند بگويند و بنويسند و خود در کنار رصد و تحليل روند رخدادها، به گفته منابع آگاه، آمادگي در سطوح مختلف بالا ببرد.

در اين راستا حزب از يک‌سو، اقدام به ارزيابي خسارات وارده و ارائه کمک‌هاي لازم به متضررين از تجاوزات رژيم صهيونيستي کرد و تا جاي ممکن تلاش نمود، غرامت بخشي بزرگي از خسارات وارده را پرداخت کند و از سوي ديگر، اقدام به ترميم ساختار سياسي، نظامي، امنيتي، رسانه‌اي و اجتماعي خود کرده، به نحوي که همه چالش‌هايي که مانعي در مسير بازگشت فعاليت‌هايش به شکل و سياق قبل بودند، را از پيش رو برداشته است.

هم اکنون فرصت 60 روزه آتش‌بس پايان يافته و بر اساس توافق، رژيم صهيونيستي بايد به طور کامل از روستاها و شهرک‌هايي که در جنوب لبنان آنها را اشغال کرده، خارج شود و در اين زمينه کشورهايي که مسئوليت ضمانت اجرايي اين آتش‌بس را برعهده گرفته‌اند، بايد در قبال رفتارهاي اسرائيل در جنوب لبنان پاسخگو باشند.

اما اظهارات و تصريحات اسرائيلي و آمريکايي و برخي خبرهاي به بيرون درز يافته از تل‌آويو و واشنگتن، حکايت از آن دارد که مرحله آينده آبستن رخدادها و غافلگيري‌هايي است که بسياري نه در لبنان و نه در منطقه خواهان آن نيستند.

با توجه به آنچه گفته شد و شناختي که از اسرائيل وجود دارد، به ويژه همزمان با به قدرت رسيدن ترامپ که صهيونيست‌ها به وي به عنوان دوستي ديرينه و مورد اعتماد مي‌نگرند، حزب‌الله خود را براي هر سناريويي آماده کرده است.

گزينه‌هاي پيش‌روي حزب‌الله در برابر نقض توافق

در صورت عقب‌نشيني اسرائيل از اجراي تعهدات خود بر اساس آنچه در توافق آتش‌بس به آن اشاره شده، به نظر مي‌رسد، 3 گزينه اصلي در مرحله آينده پيش روي حزب‌الله خواهد بود.

يک: انداختن توپ در ميدان دولت لبنان و ميانجي‌ها

برخي از طرف‌هاي منطقه‌ و غربي از جمله آمريکا و همچنين بخشي از محافل لبناني از جمله معارضان حزب‌الله و در رأس آنها 14 مارس خواهان دادن فرصت به دولت لبنان براي اداره امور کشور به دور از سلاح مقاومت و دادن فرصت کافي به ارتش لبنان براي فرض حاکميت خود بر سرتاسر جغرافياي لبنان از جمله مناطق جنوب هستند.

درحالي که براي همه آشکار شده که اين گفته‌ها، ادعاهايي بيش نيستند، به همين ترتيب، آنها بيش از هرکسي مي‌دانند که اسرائيل به هيچ توافق و پيماني پايبند نيست و زباني جز زبان زور نمي‌فهمند، به ويژه هم اکنون که صهيونيست‌ها به زعم خويش حمايت ترامپ به عنوان اولين دشمن مقاومت اسلامي و حزب‌الله را کنار خود دارند.

با اينکه حزب‌الله بيش از هرکسي مي‌داند که دولت در لبنان ضعيف است و منافع کشورهاي بزرگ روي تصميم‌گيري‌ نيروهاي سياسي آن سايه افکنده است، اما براي از بين بردن باب هرگونه بهانه‌جويي و توجيهات برخي طرف‌ها درباره دادن فرصت زماني بيش از 60 روز  مقرر در آتش‌بس و انداختن توپ به زمين ارتش و دولت و همچنين کشورهاي ميانجي، تصميم‌گيري در اين زمينه را به اين سه بازيگر محول کرده است، در عين حال که فشارهاي خود را براي ملزم کردن رژيم صهيونيستي به توافق آتش‌بس افزايش مي‌دهد.

دو: از سرگيري درگيري‌ها در مناطق باقي‌مانده اشغالي

اين گزينه، گزينه‌اي بسيار محتمل به ويژه در محافل داخلي و بين‌المللي است. در صورتي که اسرائيل عقب‌نشيني از همه اراضي لبنان را تأخير بياندازد، همانند آنچه که اکنون شاهد آن هستيم و به دنبال تحميل حقايق جديد سياسي يا ميداني به حزب‌الله باشد، حزب آن را خروج از توافق و عدم اجراي بندهاي آن تلقي مي‌کند.

در نتيجه، حزب‌الله و همه نيروهاي مقاومت لبناني در کنار در آن، ديگر خود را ملزم به توافق آتش‌بس نخواهند ديد، در اين صورت هر لحظه را که به صلاح و مناسب ببيند، وارد عمل خواهند شد و آن را حق خود به شمار خواهند آورد.

در صورت روي آوردن حزب‌الله به اين گزينه انتظار مي‌رود، درگيري‌ها و رويارويي‌ها با دشمن صهيونيستي فقط شامل مناطقي شود که همچنان تحت اشغال رژيم صهيونيستي باقي مانده است.

رسانه‌هاي اسرائيلي و آمريکايي مي‌گويند که سه منطقه همچنان براي اسرائيل در جنوب لبنان حائز اهميت بسيار است. اهميت اين مناطق به دليل اشراف آنها بر شهرک‌ها و پايگاه‌هاي نظامي رژيم صهيونيستي در نزديکي مرزهاي شمالي فلسطين اشغالي است.

آنچه باز هم احتمال اين گزينه را تقويت مي‌کند، اظهارات «محمود قماطي»، نايب رئيس دفتر سياسي حزب‌الله است که در روزهاي اخير تصريح کردند: «عدم عقب‌نشيني اسرائيل از جنوب لبنان براساس توافق 60 روزه بين دو طرفين به اين معناست که اين مناطق همچنان تحت اشغال هستند و حزب‌الله با آنها بر اين اساس تعامل خواهد کرد.»

سه: گزينه جنگ جامع و فراگير

از آنجايي که کابينه راست افراطي اسرائيل در راستاي برنامه‌هاي توسعه‌طلبانه و اهداف خود از يک‌سو و منافع نتانياهو از سوي‌ديگر به دنبال ادامه درگيري‌هاي منطقه‌اي است، دور از انتظار نيست که اگر حزب‌الله گزينه دوم را انتخاب کند، اسرائيل در مقابل به گزينه گسترش دامنه درگيري‌ها روي بياورد و در اين زمينه به برآوردهاي خود مبني بر ضعيف شدن حزب‌الله به دليل متحمل شدن برخي زيان‌ها در دور اول درگيري‌ها و از دست دادن سوريه به عنوان مهم‌ترين پشتيبان خود تکيه کند.

در چنين شرايطي حزب‌الله به سمت ورود به جنگ تمام عيار خواهد رفت، همانند آنچه در مرحله پيشين شاهد آن بوديم و شهرک‌هاي اسرائيلي بار ديگر و اين بار بيشتر تخليه خواهند شد، اگرچه تاکنون نيز بسياري از شهرک‌نشينان راضي نشده‌اند، از بيم بازگشت مجدد درگيري‌ها به خانه‌هاي خود برگردند.

در هر صورت، صرف نظر از گزينه‌اي که حزب‌الله به آن متوسل مي‌شود، اگر دشمن توافق را نقض کند و از پايبندي به آنچه در آن آمده، خودداري کند، و يا به يکي از گزينه‌هاي ذکر شده در بالا يا گزينه‌هاي ديگري متوسل شود، منطقه را بار ديگر به سمت يک رويارويي گسترده و انفجار سوق خواهد داد و در اين انفجار آنچه مورد تأکيد است، آمادگي حزب‌الله براي آغاز دور جديد رويارويي‌ها با رژيم صهيونيستي است.

95 هزار رزمنده آماده نبرد

اين رويارويي بالقوه با لبنان چه گسترده باشد يا محدود، اسرائيل در هر صورت پيروز ميدان نخواهد بود و آنچه درباره کاهش قدرت رزمي حزب‌الله و از هم‌پاشيدگي ساختارهاي آن اشاعه مي‌دهد، ادعاهايي با مصرف داخلي هستند.

شهيد سيد حسن نصرالله در يکي از سخنراني‌هاي خود، تعداد نيروهاي آموزش ديده و آماده مبارزه حزب‌الله در هر شرايطي را 100 هزار رزمنده اعلام کرد.

با فرض اينکه حزب‌الله بعد از حملات پيجر 4 هزار نيرو و در بدبينانه‌ترين برآوردها هزار رزمنده خود را طي رويارويي‌هاي اخير از دست داده باشد، هنوز داراي 95 هزار رزمنده آموزش ديده و آماده مبارزه در هر شرايط به گفته دبيرکل شهيد آن است.

 به اين عدد بايد ده‌ها هزار رزمنده از ديگر نيروهاي مقاومت را هم اضافه کرد که در کنار بازسازي ساختاري و زيرساختي به حزب‌الله توان و قدرت دو چندان براي ورود به هرگونه رويارويي با رژيم صهيونيستي مي‌بخشد.