با گسترش روزافزون فناوري هوش مصنوعي در آموزش و تربيت نيروي انساني، بسياري از کشورها برنامههاي جامع و ساختاريافتهاي براي آموزش اين مهارتها در مدارس خود تدوين کردهاند.
به گزارش تسنيم، در ايران نيز در سالهاي اخير، مجموعهاي از اظهارنظرها و برنامههاي مسئولان نشان ميدهد که ضرورت ورود رسمي هوش مصنوعي به نظام آموزشي کشور مورد توجه قرار گرفته است؛ هرچند هنوز اين روند نيازمند يک نقشهراه ملي و منسجم است.
بر اساس اعلام معاونت علمي و فناوري رياستجمهوري، قرار است آموزش و پرورش از سال تحصيلي آينده، مفاهيم پايه هوش مصنوعي را براي حدود يک ميليون دانشآموز 7 تا 15 سال آموزش دهد؛ آموزشي که بهصورت بازيمحور و متناسب با سن طراحي شده تا دانشآموزان بدون ايجاد پيچيدگي، با مهارتهاي اوليه مرتبط با AI آشنا شوند.
وزير آموزشوپرورش نيز اخيراً اعلام کرده است که اين وزارتخانه برنامههاي توسعهاي هوش مصنوعي را در سه سطح پيگيري ميکند:آموزش مفاهيم پايه در کلاس درس، آموزش دهها هزار معلم و توليد محتوا با کمک فناوريهاي هوش مصنوعي.
در همين زمينه، لطيفي، رئيس سازمان پژوهش و برنامهريزي آموزشي توضيح داد که مسير آموزش هوش مصنوعي در کشور، نيازمند برنامهريزي دقيق و فهم درست از اهداف آموزشي است.
وي گفت: وقتي درباره هوش مصنوعي در آموزشوپرورش صحبت ميکنيم، بايد تفکيک کنيم بين بخشهايي که مرتبط با سازمان و برنامه درسي هستند و بخشي که مربوط به مهارتها و دانش دانشآموزان است. ما پژوهشي در اين زمينه انجام دادهايم و وضعيت آموزش هوش مصنوعي در کشورهاي مختلف جهان را بررسي کردهايم. اين تحقيق يافتههاي بسيار قابل توجهي دارد که بخشي از آن ظرف يک ماه آينده منتشر خواهد شد.
لطيفي به برنامههاي آموزش و پرورش در زمينه هوش مصنوعي اشاره کرد و گفت: براي سال جاري، يک کتاب آموزشي هوش مصنوعي براي کاردانش آماده و چاپ شده است. اين کتاب به صورت انتخابي در اختيار دانشآموزاني قرار ميگيرد که علاقهمند به يادگيري هستند و شامل مفاهيم پايه AI، ملاحظات اخلاقي، کاربردهاي انساني و برخي مهارتهاي ضروري مانند پرامپتنويسي است.
وي ادامه داد: علاوه بر اين، بخشهايي از مفاهيم پايه هوش مصنوعي در کتابهاي درسي پايه ششم به بعد وارد شده تا آموزشها به صورت يکپارچه و مستمر ارائه شود. همچنين در سازمان در حال پيگيري تشکيل کارگروه شايستگي ديجيتال هستيم تا چارچوب گستردهاي براي توانمندسازي معلمان و طراحي برنامههاي آموزشي فراهم شود.
اقداماتي که آموزش و پرورش در زمينه هوش مصنوعي انجام داده است، نشان ميدهد که نگاه مسئولان براي ارتقاي توان معلمان و آمادهسازي مدارس براي ورود فناوري جديد جدي است.
از سوي ديگر، دولت نيز در سطح کلان، با تصويب ايجاد سازمان ملي هوش مصنوعي و تدوين طرح ملي توسعه هوش مصنوعي، بر ضرورت تحول آموزشي و تربيت نيروي انساني متخصص تأکيد کرده است.
طبق اين طرح، يکي از محورهاي اصلي توسعه، «تحول آموزش و ايجاد برنامههاي رسمي براي آموزش مهارتهاي هوش مصنوعي» است.
البته اين تحول همراه با چالشهايي است که رئيس سازمان پژوهش و برنامهريزي آموزشي به آن اشاره کرده است.
لطيفي درباره دستيارهاي آموزشي هوش مصنوعي گفت: بحث استفاده از AI بهعنوان دستيار آموزشي هنوز با چالشها و ابهامهاي جدي همراه است و نميتوان به آن به عنوان ابزاري قابل اعتماد و مستقل اتکا کرد. توسعه مدلهاي بزرگ زباني (LLM) نيز مستلزم سرمايهگذاري سنگين و همکاري با مجموعههاي خارج از وزارت آموزشوپرورش است، اما در صورت تحقق ميتواند اقدامي مؤثر باشد.
توانمندسازي معلمان، اولويت اصلي
رئيس سازمان پژوهش و برنامهريزي آموزشي تأکيد کرد:يکي از مهمترين اقدامات آغازين در آموزش هوش مصنوعي، توانمندسازي معلمان است. يک معلم آگاه و توانمند ميتواند AI را به عنوان ابزار کمکي به بهترين شکل در کلاس به کار گيرد، در حالي که صرف دسترسي دانشآموزان به ابزارها، بدون آموزش صحيح، مفيد نخواهد بود.
وي افزود: اولويت آموزش ضمن خدمت معلمان بسيار بيشتر از فراهم کردن ابزار هوش مصنوعي براي دانشآموزان است؛ زيرا دانشآموزان ممکن است نتوانند يافتههاي واقعي را از يافتههاي نادرست يا توهمي تشخيص دهند. توانمندسازي معلمان، کليد موفقيت هر برنامه هوش مصنوعي در مدارس است.
الگوهاي جهاني در حوزه هوش مصنوعي در نظام آموزشي
کشورهاي مختلف براي آموزش هوش مصنوعي از مدلهاي استاندارد استفاده ميکنند. در ميان آنها، طرح AI4K12 يکي از جامعترين الگوهايي است که آموزش AI را براي دانشآموزان از پايه تا پايان دبيرستان استانداردسازي کرده است.
چارچوبي که با همکاري انجمن مربيان علوم کامپيوتر آمريکا، بنياد ملي علوم و گروههاي تخصصي تعليموتربيت طراحي شده است و هدف آن استانداردسازي آموزش هوش مصنوعي براي دانشآموزان در مقاطع مختلف تحصيلي است.
اين پروژه دقيقاً مشخص ميکند که دانشآموزان هر گروه سني چه مفاهيمي از هوش مصنوعي را بايد درک کنند، چگونه آنها را بياموزند و چه نگرش اخلاقي نسبت به فناوري داشته باشند.
در چارچوب AI4K12، مجموعهاي از مهارتها در پنج حوزه اصلي تعريف شده است: نمايش دانش، يادگيري ماشيني، پردازش زبان طبيعي، ادراک هوشمند و اخلاق و پيامدهاي اجتماعي هوش مصنوعي. اين چارچوب تلاش ميکند مفاهيم پيچيدهاي مانند شبکههاي عصبي، الگوريتمهاي تصميمگيري يا سوگيري دادهاي را به زباني قابلفهم و متناسب با سن دانشآموزان ارائه کند.
در کنار AI4K12، مجموعههاي بينالمللي ديگري مانند AI4ALL، Code.org و Microsoft Educator AI نيز برنامههاي ساختيافتهاي براي آموزش مهارتهاي هوش مصنوعي ارائه کردهاند.
بررسي عملکرد اين مجموعهها نشان ميدهد که کشورها با يک نقشهراه منظم، توانستهاند آموزش هوش مصنوعي را به بخشي از نظام آموزشي رسمي تبديل کنند.
اين موضوع دغدغه مسئولان آموزش و پرورش نيز است. به گفته لطيفي رئيس رئيس سازمان پژوهش و برنامهريزي آموزشي متأسفانه در کشور ما هنوز يک فهم عوامانه از آموزش هوش مصنوعي وجود دارد. برخي فکر ميکنند آموزش AI صرفاً به آموزش کار با چتباتها يا پرامپتنويسي محدود ميشود؛ در حالي که دانشآموزان پيش از آموزش رسمي، بسياري از اين مهارتها را تجربه کردهاند. بنابراين بايد مشخص شود که ما ميخواهيم دانشآموز را صرفاً کاربر و استفادهکننده آموزش دهيم يا ميخواهيم او را به توسعهدهنده هوش مصنوعي تبديل کنيم. بدون اين فهم درست، برنامههاي آموزشي اثرگذار نخواهند بود.
کارشناس علوم تربيتي نيز در اظهارنظرهاي خودشان بر همين اساس با تاکيد بر اين موضوع، پيشنهاد دادهاند که اگر نظام آموزشي کشورمان قصد دارد آموزش هوش مصنوعي را در مدارس بهصورت پايدار اجرايي کند، لازم است اقدامات زير را در قالب يک برنامه ملي طراحي و اجرا شود:
بهعنوان نخستين گام، آموزش و توانمندسازي معلمان بايد در اولويت قرار گيرد. تجربه کشورهايي که از مدل AI4K12 استفاده کردهاند نشان ميدهد بدون افزايش مهارت معلمان، ورود مفاهيم جديد به کلاس درس با موفقيت همراه نخواهد بود.
در گام دوم، محتوا و واحدهاي درسي ويژه هر گروه سني بايد طراحي شود. استانداردهاي جهاني تأکيد ميکنند که دانشآموزان دوره ابتدايي، متوسطه اول و متوسطه دوم بايد سطح متفاوتي از مفاهيم هوش مصنوعي را بياموزند.
گام سوم، توسعه پلتفرمهاي بومي يادگيري تطبيقي است؛ پلتفرمهايي که عملکرد دانشآموز را تحليل کرده و بر اساس ميزان پيشرفت، محتواي جديد توليد کنند. بسياري از کشورها براي افزايش کيفيت آموزش از چنين ابزارهايي استفاده ميکنند.
از ديگر نيازهاي قطعي کشور، ايجاد آزمايشگاههاي هوش مصنوعي ويژه دانشآموزان است؛ فضاهايي که امکان تجربه عملي، اجراي پروژههاي ساده و شبيهسازي الگوريتمها را فراهم ميکند و به گفته مسئولان، در برنامه توسعهاي وزارت آموزشوپرورش نيز جايگاه ويژهاي خواهد داشت.
در نهايت، تدوين چارچوب اخلاقي و حقوقي استفاده از هوش مصنوعي در مدارس ضروري است. موضوعاتي مانند حريم خصوصي دانشآموزان، حفاظت از دادهها، سوگيري الگوريتمي و ضوابط استفاده از ابزارهاي هوشمند بايد بهصورت شفاف مشخص شود تا از آسيبهاي احتمالي جلوگيري شود.
بررسي اظهارنظرهاي مسئولان و روندهاي جهاني نشان ميدهد که ايران در آغاز راه تحول آموزشي مبتني بر هوش مصنوعي قرار گرفته است. با اين حال، براي تبديل اين تلاشها به يک برنامه پايدار و نظاممند، اجراي دقيق و بهنگام نقشهراه ملي آموزش هوش مصنوعي ضروري است.
لازم به ذکر است که در صورت تعلل در اجراي صحيح برنامه هاي تدوين شده در اين بخش، شکاف مهارتهاي AI ميان دانشآموزان ايراني و نسلهاي آينده در جهان به سرعت افزايش خواهد يافت؛ شکافي که جبران آن در سالهاي آينده بهمراتب دشوارتر خواهد شد.
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.