«يافتههاي پيمايش سال 1401 بهعنوان آخرين پيمايش انجامشده درباره اختلالات روانپزشکي در ايران منتشر شد؛ پيمايشي که به دليل بعضي ملاحظات منتشر نشده بود. در سال 1391 نيز ما چنين پژوهشي را انجام داديم و تا تغيير دولت نتوانستيم نتايج آن را منتشر کنيم.
در دولت قبل نيز هر چقدر تلاش کرديم مسئولان را توجيه کنيم که در بسياري از شاخصها وضعيت ما خيلي بد و باعث سرشکستگي نيست، نتوانستيم». اينها را «آفرين رحيميموقر»، استاد روانپزشکي دانشگاه علومپزشکي ايران و از متخصصان روانپزشکي اعلام کرد.
او مجري همايش سالانه انجمن روانپزشکان هم هست. نتايج اين پژوهش شايان تأمل است؛ مثل آمار ابتلاي يک نفر از هر چهار نفر در کشور به اختلالات روانپزشکي. براساس آنچه در همايش انجمن روانپزشکان عنوان شد، اين عدد رشد درخور توجهي نسبت به پژوهش مشابهي که در سال 1391 انجام شده بود، دارد.اما علت اين افزايش چيست؟ آنطور که متخصصان اين حوزه توضيح دادند، حوادث متعدد يک دهه اخير ازجمله همهگيري کرونا و تلاطمهاي اقتصادي و اجتماعي در اين آمارها نقش داشته است.
رشد اختلالات روان در مردان
طبق آمار بهدستآمده از اين پيمايش، 16 درصد افراد اختلالات خلقي، 13.7 درصد افراد اختلالات اضطرابي و چهار درصد اختلالات مصرف مواد يا الکل داشتند. همينطور نسبت به پيمايش سال 1391، رشد درخور توجه شيوع اختلالات روانپزشکي در مردان و کاهش مختصر اختلالات در زنان قابل مشاهده
است.
طبق نتايج اين پژوهش، 9.2 درصد جامعه مبتلا به اختلال رواني شديد به معناي ابتلا به سايکوز يا اختلال دوقطبي يا وابستگي فيزيکي به مواد مخدر هستند، 7.3 درصد اختلال رواني متوسط به معني اختلال در يک يا دو عملکرد دارند و 8.6 درصد داراي اختلال روان خفيف هستند. از نزديک به 28 درصد از افراد داراي اختلال روانپزشکي، 15 درصد تنها به يک اختلال مبتلا هستند، حدود پنج درصد دو اختلال و چهار درصد هم بيش از دو اختلال دارند.
براساس اعلام رحيميموقر، جمعآوري دادههاي اين پژوهش به صورت خانه به خانه با کمک شرکت ملي پست و با استفاده از روانشناسان آموزشديده انجام شد. در اين پيمايش، از دو شکل مصاحبه چهره به چهره و تلفني استفاده شد: «براي ما بسيار مهم بوده که مصاحبهها با دقت و توسط افراد متخصص انجام شود. در پروتکل نيز پرسشگران بايد جمعيت هدف را جذب ميکردند و امکان رفتن سراغ فرد جايگزين نداشتند».
خودکشي در ايران 3 برابر ميانگين ديگر کشورها
براساس نتايج اين پژوهش، شش درصد از جامعه در سال 1401 داراي افکار خودکشي هستند، 3.7 درصد از افراد براي خودکشي برنامهريزي کردهاند، 1.1 درصد اقدام به خودکشي کردهاند و 0.9 درصد نيز اقدام جدي به خودکشي داشتهاند.
طبق گفته «آفرين رحيميموقر»، مجري اين پژوهش، اين اعداد بيش از سه برابر ميانگين جهاني است. «محمد قديريوصفي»، فوقتخصص روانپزشکي و دبير علمي همايش سالانه انجمن روانپزشکي که ديروز برگزار شد، درباره شيوع اختلالات رواني در ايران ميگويد: «در سه تا چهار دهه اخير با روند رشد اختلالات و بيماريهاي رواني مواجهايم. پديدههايي مثل جنگ 12روزه يا بحرانهاي ديگر به اين روند شيب بيشتري داده و در حال حاضر اختلالات افسردگي، اضطراب و مصرف مواد مخدر بيشترين افزايش را در طول سالهاي اخير داشتهاند».
اين روانپزشک با تأکيد بر اعلامنشدن نرخ خودکشي به علت سياستها در سالهاي اخير، به رشد اين شاخص اشاره ميکند: «چهار دهه قبل حدود چهار خودکشي در هر صد هزار نفر داشتيم؛ اما آماري رسمي که اخيرا انجمن پيشگيري از خودکشي اعلام کرده، به عدد هشت خودکشي در هر صد هزار نفر اشاره ميکند. اين فرايند رشد نرخ خودکشي در ايران در حالي است که در بسياري از کشورها، مثل کشورهاي اسکانديناوي، براي کاهش اين نرخ برنامهريزيهاي موفقي انجام شده است».
قديريوصفي درباره علت رشد اين نرخ ميگويد: «بدون ترديد علتهاي اجتماعي و اقتصادي وجود دارد. ما در ايران دارو، روانپزشک و روانشناس به ميزان کافي داريم، ولي همچنان نرخ خودکشي در حال افزايش است».
به گفته او، براي حل اين مشکل دولت بايد برنامه داشته باشد که زندگي را براي افراد قابل پيشبيني کند: «بايد براي افراد قابل پيشبيني باشد که براي مثال خرج روزانه بليت مترو و خوراکشان ثابت ميماند يا به ميزاني مشخص رشد ميکند؛ در اين حالت زندگي قابل پيشبيني ميشود و اضطراب افراد جامعه کاهش مييابد». با توجه به آمار، جمعيت ايران در دو دهه اخير با رشد 21درصدي مواجه بوده، اما ميزان رشد نزاع در جامعه در همين دو دهه 600 درصد بوده است: «ميزان خشونت بالا رفته است. اين نيز يک روند رو به افزايش است».
اعتياد به الکل جاي ترياک را گرفت
از مهمترين تغييرات قابل مشاهده در اين پژوهش نسبت به پژوهشهاي قبلي، کاهش شيوع اختلالات اضطرابي است. همچنين براي اولين بار شاخص رشد اعتياد به الکل از رشد اعتياد به ترياک جلو افتاده است. هرچند مصرف الکل در ايران عدد نزديک به دو درصد را نشان ميدهد که نسبت به ميانگين هشتدرصدي در جهان، عدد پاييني است، اما در يک سال 1400 تا 1401.25 درصد مردم اعلام کردهاند مصرف الکل داشتهاند که اين آمار نسبت به پژوهش انجامشده در سال 1391 رشد دوبرابري را نشان ميدهد.
همينطور طبق اين پژوهش، جايگزيني الکل با ترياک به معني کاهش کلي مصرف مواد مخدر نيست؛ زيرا اگر مواد افيوني و مواد محرک را در کنار يکديگر قرار دهيم، با شيوع 2.5درصدي آن مواجه خواهيم شد؛ درحاليکه اين عدد در جهان 1.5 است.
در نتايج پيمايش شيوع اختلالات روانپزشکي در ايران از طلاق يا مرگ همسر، بيکاري و وضعيت اقتصادي و اجتماعي پايين بهعنوان عوامل مؤثر بر اختلالات روانپزشکي نام برده شده است. افرادي که داراي تحصيلات دانشگاهي هستند يا در طبقه اقتصادي و اجتماعي بالايي قرار دارند، از سلامت رواني بيشتري برخوردارند. 27.7 درصد افراد خود را مايل به استفاده از خدمات رواندرماني ميبينند.
در سال گذشته 35 درصد از جمعيت ايران به مراکز خدمات درماني و بهداشتي مرتبط با روان مراجعه کردهاند، اما طبق اين پژوهش 27.7 درصد از افراد احساس نياز به استفاده از خدمات روانپزشکي ميکنند؛ از اين عدد 62.5 درصد داراي اختلالات روان هستند و 15.9 درصد بدون هيچ بيماري در خود نياز به حضور در مراکز درماني را ميبينند.
از کل افرادي که تمايل به استفاده از خدمات روانپزشکي دارند، 24.9 درصد بهجاي استفاده از خدمات درماني تخصصي، به مراکز مرتبط با طب مکمل و طب سنتي مراجعه کردهاند. طبق آمار نيز افرادي که يکي از شاخصهاي مرد بودن، مجرد بودن، بيسوادي، شاغل بودن يا زير 20 سال بودن را داشتند، معمولا ميل به استفاده از خدمات رواندرماني براي آنها نزديک به صفر است.همينطور بيش از 80 درصد افراد درگير اعتياد، برخلاف آمار وجود مراکز متعدد ترک و درمان اعتياد، از حضور و استفاده از مراکز درماني خودداري ميکنند، درحاليکه برخلاف آنها بيشتر افراد مبتلا به سايکوز سايکوتيک بيشترين استفاده از خدمات درماني را دارند.
ترک درمان 80 درصد بيماران
در اين پژوهش يکي از مهمترين عوامل مراجعه به مراکز درمان، مسئله هزينه و بيمه نام برده شده است. 35 درصد از افرادي که از خدمات درماني در يکساله 1400 تا 1401 استفاده کردهاند، مجبور به فروش يکي از اموال يا سرمايههاي خود براي تأمين مخارج درمان شدهاند. براساس آنچه در اين پژوهش آمده، هزينههاي بالاي استفاده از خدمات رواندرماني، مانع بزرگي براي دسترسي بخش زيادي از گروههاي آسيبپذير است.
طبق قوانين فعلي، بيمههاي پايه مانند تأمين اجتماعي و سلامت، 70 درصد هزينه درمان تنها سرپايي (رواندرماني فردي يا گروهي) در مراکز دولتي را تقبل ميکنند و براي اختلالات حاد منجر به بستري يا نيازمند درمان طولاني تا 50 درصد هزينهها را پوشش ميدهند.
بيمه تکميلي نيز فقط در برخي شرکتها تا سقف 10 درصد، آنهم موارد خاص مثل توانبخشي را در فهرست خدمات خود قرار داده است. اين شرايط باعث شده تا طبق آمار منتشرشده در «مجله سلامت و جامعه» در سال 1400، بيش از 80 درصد بيماران مبتلا به اختلالات رواني، ترک درمان کنند.
منبع: شرق
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.