اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

حس تبعيض و خشم از VAR در فوتبال ايران

نيم فصل اول رقابت‌هاي ليگ برتر فوتبال در شرايطي به پايان رسيد که بيش از هر چيز تحت تأثير دو موضوع بود. نخستين مساله، ورود VAR به سيستم فوتبال کشور و مساله دوم هم خارج شدن ورزشگاه آزادي از چرخه برگزاري مسابقات بود.

حس تبعيض و خشم از VAR در فوتبال ايران

اهميت اين دو مساله در دو چيز نهفته است. VAR باعث شد فوتبال ايران گامي به سمت مدرن شدن بردارد و به استانداردهاي فيفا و کنفدراسيون فوتبال آسيا نزديک بشود. اما در عين حال، مسئله کند بودن اين سيستم، نبود دوربينهاي باکيفيت و دقيق و از همه مهمتر، پوشش فقط برخي از ديدارها موجب ايجاد حواشي پيرامون اين موضوع شد.

نبود ورزشگاه آزادي هم موجب شد دهها هزار هوادار، فرصت تماشاي بازي تيمهاي محبوب خود را از دست بدهند و دو تيم پر طرفدار ايراني از حضور تماشاگرانشان در ديدارهاي خانگي محروم باشند.

محمدعلي منصوري جوزاني، روانشناس باليني، پژوهشگر و مشاور حوزهي فوتبال به بررسي تأثير اين دو پديده بر نيم فصل اول فوتبال و اثرات کوتاه مدت و بلند مدت آن از ديدگاه روانشناسي پرداخت و بازتابهاي آن را مورد ارزيابي قرار داد.

وي در اين گفتگو، بر اين مساله تاکيد کرد که شکل اجراي VAR در ايران مشکلاتي دارد که ميتواند تبعاتي به لحاظ روانشناختي روي بازيکنان، مربيان و هواداران داشته باشد که در نهايت به شکل اعتراض و خشم بروز ميکند. اين روانشناس، همچنين غيبت ورزشگاه آزادي را هم نوعي تبعيض معرفي کرد و يکي از تبعات اين مساله را از ميان رفتن پيوند ميان هواداران و فوتبال عنوان نمود.

 

دو هدف اصلي VAR

 

سيستم VAR از سال 2018 به طور رسمي وارد و پيش از آن هم به شکل گام به گام وارد فوتبال شد تا از يک سو، فوتبال عدالت محور تر باشد و از سوي ديگر هم اعتراضات به داوري کمتر بشود. اما با اين حال انتقادات زيادي از آن ميشود. براي مثال، کاهش هيجان فوتبال يکي از اين انتقادات بود.

 

VAR با آموزش به فوتبال جهان وارد شد

 

وقتي فوتبال روز دنيا را نگاه ميکنيم شاهد هستيم که بازيکنان دچار افت هيجان نميشوند و هيجانات آنها به هم نميريزد و نشان ميدهد که ورود VAR با آموزش همراه بوده است. ضمن اينکه سرعت بررسي صحنهها به شکلي است که در سريعترين زمان ممکن از اين تکنولوژي استفاده ميشود تا کمترين تأثير را بر کاهش هيجان بازي ايجاد کند.

 

استفاده از VAR در فوتبال ايران

 

در فوتبال ايران به نظر ميرسد آموزشي به بازيکنان داده نشده است و شاهديم که مدت زمان بررسي صحنهها گاهاً به پنج دقيقه هم ميرسد. ضمن اينکه از اين فناوري در تمام مسابقات هم استفاده نميشود و تيمها به طور نامتوازن از حضور VAR بهره مند شده اند.

داوران نسبت به VAR هيجان زده اند

 

شاهديم که در فوتبال ايران، اعتراض به سوتهاي داور، بعد از آمدن سيستم کمک داور ويدئويي بسيار بيشتر از فوتبال روز دنيا است به اين شکل است که بازيکنان به جاي تمرکز روي کار خودشان، علاوه بر داور ميخواهند در کار VAR هم دخالت کنند. اين مساله به اين معنا است که نه تنها نتوانسته ارتباط بين بازيکنان با داورها را بهبود ببخشد بلکه در مواردي اين طور به نظر ميرسد که داوران هم تحت تأثير هيجان استفاده از VAR قرار ميگيرند و برخوردهاي هيجان زده اي نسبت به استفاده از آن دارند.

 

ايجاد حس تبعيض

 

علاوه بر اين، در هر هفته، همه بازيها با VAR برگزار نميشود و ديدارهاي بعضي از تيمها بيش از تيمهاي ديگر با اين سيستم برگزار شد. اين کار، علاوه بر اينکه اساساً نوعي بي عدالتي است، روي بازيکنان نوعي فشار رواني و يا خشم ايجاد ميکند و حس تبعيض را در بعضي از بازيکنها بر ميانگيزاند. در نتيجه، اين حس تبعيض به شکلهاي مختلفي مانند اعتراض يا خشم نمود پيدا ميکند. براي مثال، گفتههاي سعيد دقيقي در نشست خبري پيش از بازي با پرسپوليس و گفتههاي سعيد اخباري پيش از بازي با ملوان حاکي از همين احساس تبعيض است.

اين مسئله باعث شد که ورود VAR به لحاظ روانشناسي نتواند کمک لازم را به فوتبال ما داشته باشد. اعتراضات و هجمهها به داور همچنان وجود دارد و علاوه بر آن، يک حس تبعيض و خشم را هم به برخي از بازيکنان و مربيان وارد آورد.

اين تبعيض نادانسته است

 

ممکن است اينگونه به نظر برسد که تبعيضي به سود يا ضرر برخي از تيمها رخ ميدهد اما اساس اين تبعيض، نه بر اساس طرفداري از تيم خاص، بلکه بر اساس نوعي ندانستن رخ ميدهد و تصميم گيران در اين موضوع، تبعات تصميم خود را در نظر نميگيرند.

 

از بين رفتن پيوند هوادار و فوتبال

 

چرا که وقتي به موضوع ورزشگاه آزادي نگاه کنيم ميبينيم، اين بار تبعيض ديگري عليه دو باشگاه استقلال و پرسپوليس رخ ميدهد. شاهد بوديم که بسياري از پيشکسوتان نسبت به اين مساله معترض بودند و به اين دو تيم آسيب وارد شد. ورزشگاه آزادي همواره بخشي از دو باشگاه پرسپوليس و استقلال بوده است و بازيکنان اين دو تيم سالها در آن جا بازي کرده اند. هواداران زيادي هر هفته براي بازي اين دو تيم به ورزشگاه ميرفتند و استفاده نکردن از ورزشگاه آزادي موجب شد پيوند بسياري از هواداران با فوتبال از ميان برود.

 

بروز حس خودتحقيري

 

در سطح وسيعتر، نبودن ورزشگاه آزادي دستمايه شوخيهايي در فضاي مجازي نسبت به ورزشگاه قلعه حسن خان، حضور رونالدو در ايران و يا مقايسه با ورزشگاههاي مدرن برخي کشورها شد که منجر به نوعي حس خودتحقيري شده است.

ورزشگاه شهداي شهر قدس، حتي اگر کيفيت بسيار بالايي داشته باشد و در بهترين منطقه قرار داشته باشد و تمام استانداردها را هم داشته باشد باز هم يک دهم ورزشگاه آزادي ظرفيت دارد و هزاران نفر را از حضور در ورزشگاه محروم کرد و به حذف تماشاگر از فوتبال منجر شد.

 

لزوم اصلاحات از سوي فدراسيون

 

اين دست اتفاقات اگر تداوم داشته باشد در نهايت به افزايش خشم در فوتبال منجر ميشود و وظيفه فدراسيون فوتبال است که با برنامه ريزي، مانع از بروز چنين تبعيضهايي بشود.

در دسترس نبودن ورزشگاه آزادي، روي مواردي مانند هيجان فوتبال، ارتباط فوتبال با هواداران و هيجان هواداران تأثيرگذار بود و تفريح هزاران نفر که براي تماشاي فوتبال به ورزشگاه ميرفتند از بين رفت. ورزشگاه آزادي رؤياي بسياري از بازيکنان است و در مجموع، آسيب بزرگي به استقلال و پرسپوليس وارد کرد.

جايي براي تخليه هيجان هواداران وجود ندارد. هواداران در ورزشگاه ميتوانستند با تيم ارتباط برقرار کنند و از نزديک، اعتراض يا حمايت خود را نشان بدهند و وقتي اين امکان وجود نداشته باشد يا به بروز خشم منجر ميشود و يا به قطع پيوند با فوتبال ميانجامد.

اين روزها صحبت از انتخابات فدراسيون فوتبال است و اين مسائل بايد مورد توجه فدراسيون قرار بگيرد چرا که چنين مسائلي در فوتبال بايد از بالا به پايين پيگيري بشود و اصلاحات از عاليترين مرجع فوتبال کشور بايد صورت بگيرد.

منبع: مهر

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.