اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

جمهوري اسلامي نقش مهمي در پيروزي ارتش سودان در برابر RSF ايفا کرد

در حالي که سودان پس از سال‌ها درگيري داخلي نفس راحتي مي‌کشد، نقش جمهوري اسلامي ايران به عنوان يک بازيگر کليدي در پيروزي ارتش اين کشور بر نيروهاي واکنش سريع (RSF) برجسته شده است.

جمهوري اسلامي نقش مهمي در پيروزي ارتش سودان در برابر RSF ايفا کرد

دکتر سيد رضا صدرالحسيني در گفتوگو با رجانيوز، به تشريح آرايش پيچيده قدرتهاي منطقهاي و بينالمللي در اين بحران پرداخته و تأکيد ميکند که حمايت ايران چگونه توانست تعادل قوا را به نفع دولت قانوني سودان تغيير دهد و فصل جديدي را در تحولات اين کشور رقم بزند. اين پيروزي، اگرچه گامي مهم به شمار ميرود، اما چالشهاي عميقتري را پيش روي سودان قرار ميدهد؛ مشروح اين گفتوگو به شرح ذيل است:

 

پس از چندسال درگيري، بالاخره ارتش سودان موفق به بازپسگيري پايتخت شد. شروع درگيريها و علت اين اتفاق را چه ميدانيد؟

درگيريهاي اخير سودان به طور رسمي از آوريل 2023 شروع شد، اما ريشههاي آن به سالهاي قبل بر ميگردد. در سال 2019، بعد از اعتراضات مردمي گسترده، عمر البشير، رئيسجمهور وقت، با يک کودتاي نظامي سرنگون شد. بعد از اين اتفاق، يک شوراي انتقالي نظامي به رهبري ژنرال عبدالفتاح البرهان تشکيل شد که قرار بود قدرت را به يک دولت مدني تحويل بدهد. اما در اکتبر 2021، البرهان با همکاري نيروهاي  واکنش سريع (RSF )به رهبري ژنرال محمد حمدان دقلو (معروف به حميدتي )، يک کودتاي ديگر انجام داد و دولت انتقالي را منحل کرد. اين حرکت تنشها را بيشتر کرد.  تا اينجا، البرهان و حميدتي با هم همکاري ميکردند؛ ولي آرام آرام اختلافاتشان شروع شد. در آوريل 2023، اين اختلافات به درگيري مسلحانه کشيده شد. RSF توانست بخشهاي زيادي از خارطوم و مناطق ديگر را بگيرد و جنگ به يک جنگ داخلي کامل تبديل شد.

 

علت اين درگيريها را ميشود چند تا عامل اصلي خلاصه کرد:

رقابت براي قدرت: البرهان و حميدتي هر دو ميخواستند قدرت را در دست خودشان داشته باشند و هيچکدام حاضر نبودند ذيل ديگري کار کنند.

  کنترل منابع: سودان منابع طبيعي زيادي دارد، مثل طلا. RSF خيلي از معادن طلا را کنترل ميکرد و اين به آنها قدرت اقتصادي و نظامي زيادي داده بود. 

نفوذ قدرتهاي منطقهاي و بينالمللي: کشورهاي ديگري نيز در اين درگيريها دست داشتند. مانند امارات که از RSF حمايت ميکرد؛ ولي ارتش سودان به خصوص در زمينه تسليحات و پهپاد، از کشورهايي ديگر کمک ميگرفت.

تنشهاي قومي: سودان يک کشور با تنوع قومي و مذهبي زياد بوده و اين تفاوتها هميشه باعث بيثباتي سياسي شده است. RSF که بيشتر از شبهنظاميان عرب تشکيل شده، در مناطقي مثل دارفور با گروههاي غيرعرب درگيريهايي داشت که تنشها را بيشتر کرد.

 در کل، درگيريهاي سودان از رقابت قدرت، منابع، و نفوذ خارجي شروع شد. بازپسگيري  پايتخت توسط ارتش يک قدم بزرگ بود؛ ولي هنوز مشکلات زيادي مثل آوارگي ميليونها نفر و تنشهاي قومي باقي مانده است. براي صلح دائمي، بايد راه حلي پيدا شود که ريشه مشکلات را بطور ريشهاي حل کند.

 درگيريهاي سودان صحنه درگيري همزمان چند قدرت بود. درباره آرايش سياسي- نظامي کشورها در اين درگيري توضيحي ميفرماييد؟ جمهوري اسلامي تا چه حد در پيروزي اين ارتش نقش داشت؟

درگيريهاي داخلي بين ارتش سودان (به رهبري ژنرال عبدالفتاح البرهان) و نيروهاي واکنش سريع (RSF) (به رهبري ژنرال محمد حمدان دقلو، معروف به حميدتي) شاهد حمايتهاي مختلفي از سوي کشورهاي منطقهاي و حتي فرامنطقهاي بود.

 اين آرايش به شرح زير است:

 

حاميان ارتش سودان 

ايران: ايران يکي از حاميان کليدي ارتش ملي و دولت سودان به دليل غيرقانوني بودن اقدام حميدتي و خطر تجزيه مجدد سودان و نفود بيشتر رژيمصهيونيستي بود.

روسيه: روسيه با تأمين سوخت و سلاح، از ارتش سودان پشتيباني کرد. اين کمکها به بازپسگيري بخشهايي از خارطوم و ديگر مناطق توسط ارتش منجر شد.

ترکيه: ترکيه بيشتر در نقش ديپلماتيک و ميانجيگري عمل کرد و از دولت برهان حمايت سياسي کرد. لذا به صورت مستقيم در زمينه نظامي حضور نداشت. 

 

حاميان نيروهاي واکنش سريع (RSF)

امارات متحده عربي: امارات يکي از بزرگترين حاميان RSF بود و با ارائه حمايت مالي و لجستيکي، به اين نيروها کمک کرد تا در برابر ارتش مقاومت کنند. امارات به دنبال گسترش نفوذ خود در آفريقا و مقابله با سياستهاي ايران و ترکيه در منطقه بود. 

قطر: قطر به طور غيرمستقيم در درگيريها حضور داشت و بيشتر بر ميانجيگري متمرکز بود. هرچند حمايت مستقيم نظامي از RSF نداشت، اما به دليل روابط تاريخي با برخي گروهها، گاهي به عنوان حامي غير مستقيم RSF تلقي ميشد.

 

ساير بازيگران

فرانسه: برخي گزارشها حاکي از حمايت غير مستقيم فرانسه از RSF به دليل منافع اقتصادي است. اما اين حمايت به وضوح امارات نبود. 

چين: چين به عنوان يک قدرت اقتصادي، رويکرد بيطرفي را در پيش گرفت و تمرکز خود را بر حفظ منافع اقتصادي در سودان قرار داد. 

 

نقش جمهوري اسلامي ايران در پيروزي ارتش سودان

 

جمهوري اسلامي ايران نقش مهمي در پيروزي ارتش سودان در برابر RSF ايفا کرد.  مقامات ارشد دولت سودان تأييد کردهاند که اين حمايت ايران تعادل قوا را به نفع دولت قانوني تغيير داد و به بازپسگيري کنترل پايتخت (خارطوم) کمک کرد. با اين حال، پيروزي دولت سودان تنها به حمايت ايران وابسته نبود. عوامل ديگري نيز در اين موفقيت دخيل بودند: 

 

استراتژي نظامي ارتش: برنامهريزي دقيق و استفاده مؤثر از منابع، به ارتش سودان برتري تاکتيکي داد.

حمايت ساير کشورها: کمکهاي روسيه (سوخت و سلاح) و تلاشهاي ديپلماتيک ترکيه  نيز به تقويت  موقعيت ارتش کمک کرد. 

ضعفهاي : RSF اختلافات داخلي و مشکلات لجستيکي درRSF به نفع ارتش عمل کرد.

 

سودان در دهه 1990 يکي از پايگاههاي مهم مقاومت اسلامي بود. وضعيت کنوني اين کشور چگونه است؟

در دهه 1990، سودان تحت رهبري عمرالبشير و با حمايت ايدئولوژيک حسن الترابي، به عنوان يکي از مراکز کليدي مقاومت اسلامي در آفريقا و خاورميانه شناخته ميشد. در آن زمان:

 

سودان از گروههايي مانند حماس و حزبالله، ميزباني و حمايت ميکرد. 

اين کشور پايگاهي براي آموزش و سازماندهي گروههاي اسلامگرا بود و نقش مهمي در شبکههاي  مقاومت منطقهاي داشت. 

اما اين سياستها هزينههايي داشت: سودان در انزواي بينالمللي قرار گرفت و تحت تحريمهاي شديد، بهويژه از سوي ايالات متحده، دچار مشکلات اقتصادي و سياسي شد.

  اين دوره، اوج فعاليت سودان به عنوان پرچمدار مقاومت اسلامي بود؛ اما در اواخر دهه 1990 و اوايل 2000، سودان به تدريج  از اين سياستها فاصله گرفت و بهدنبال بهبود روابط با کشورهاي غربي رفت.

 

وضعيت کنوني سودان (2025)

 امروز، سودان در شرايطي کاملا ً متفاوت قرار دارد: 

 

بحرانهاي داخلي: ارتش ملي سودان به رهبري عبدالفتاح البرهان به تازگي توانسته پايتخت، خارطوم، را از نيروهاي واکنش سريع (RSF) بازپس گيرد. اما کشور همچنان با مشکلات عميقي روبروست:

 

- اقتصاد به دليل جنگ و تحريمها ويران شده و زيرساختها آسيب جدي ديدهاند. 

- بيش از 12 ميليون نفر آواره شدهاند و تنشهاي قومي و منطقهاي، بهويژه در دارفور و کردفان، ادامه دارد.

روابط خارجي: دولت فعلي در تلاش است روابط خود را با کشورهاي غربي و عربي بهبود دهد. سودان در سالهاي اخير اقداماتي براي عاديسازي روابط با اسرائيل و همکاري با ايالات متحده آمريکا انجام داده، هرچند بيثباتي  داخلي اين تلاشها را کند کرده است و چشمانداز ملموسي نيز از اين روابط وجود ندارد.

حمايتهاي خارجي: دولت سودان در جنگ داخلي اخير از کشور روسيه سوخت و سلاح کمک گرفته، اما اين حمايتها بيشتر نظامي و تاکتيکي است تا ايدئولوژيک و براي سرپا شدن و نقش آفريني موثر در آينده منطقه هنوز راه زيادي براي پيمودن در مقابل اين کشور وجود دارد.

 

آيا ارتش امروز سودان ميتواند دوباره عضوي از محور مقاومت باشد؟ 

 براي پاسخ به اين سئوال، چند عامل کليدي را بررسي ميکنيم: 

 

1. اولويتهاي دولت کنوني 

دولت البرهان در حال حاضر بر ثبات داخلي و بازسازي کشور تمرکز دارد، نه حمايت گسترده از گروههاي مقاومت اسلامي. 

با توجه به بحرانهاي اقتصادي و انساني (ميليونها آواره و تخريب زيرساختها)، سودان به دنبال جلب کمکهاي بينالمللي است. حمايت از گروههاي مقاومت ميتواند اين تلاشها را به خطر بيندازد و تحريمهاي جدي را بهدنبال داشته باشد؛ اما ذات مردم اين کشور حتما موضوع حمايت از مقاومت را خواستار خواهد شد.

 

2. تغييرات ژئوپليتيکي 

محيط منطقهاي و بينالمللي امروز با دهه 1990 تفاوت زيادي  دارد:

- تعدادي از کشورهاي عربي، مانند امارات و عربستان، روابط خود را با اسرائيل عادي کرده و يا در آن مسير قرار دارند و با سياستهاي محور مقاومت دهه 1990 زاويه بيشتري پيدا نمودهاند.

- ايران، که زماني متحد نزديک سودان بود بهدليل تغيير مواضع سودان نسبت به غرب و رژيم صهيونيستي از اين کشور دور شد، اما در بحران اخير عليرغم وجود مشکلات داخلي در حوزه اقتصادي و وجود چالشهاي منطقهاي و افزايش تحريمهاي ظالمانه آمريکا و غرب، دست دوستي و حمايت خود را از ملت سودان عقب نکشيد و از ارتش ملي اين کشور در مقابل کودتا و تجزيه مجدد حمايت نمود؛ بر اين اساس ملت سودان ميتوانند بر روي حمايتهاي ملت و دولت ايران حساب باز نمايند.

در اين شرايط، احياي نقش سودان به عنوان پايگاه مقاومت اسلامي ميتواند با مخالفتهاي منطقهاي و بينالمللي مواجه شود.

 

3. چالشهاي داخلي

 ارتش سودان، با وجود پيروزي در خارطوم، هنوز با تهديدات داخلي مانند فعاليتهاي RSF در مناطق ديگر و تنشهاي قومي روبروست. 

اين چالشها منابع دولت را محدود کرده و امکان تخصيص بودجه و انرژي به حمايت از گروههاي خارجي را کاهش داده است. 

 

4. امکان حمايت محدود

با اين حال، ممکن است سودان به صورت محدود و پنهاني از برخي گروههاي مقاومت حمايت کند، بهويژه اگر اين حمايت با منافع ملياش همسو باشد. 

براي مثال، حمايت تاکتيکي از گروههايي که در برابر نفوذ کشورهاي رقيب (مثل امارات) در منطقه فعاليت ميکنند، ميتواند در دستور کار قرار گيرد. اما اين اقدامات بعيد است به گستردگي و علني بودن دهه 1990 باشد.

 

آينده سياسي سودان رو چگونه پيشبيني ميکنيد و آيا ثبات به اين کشور برميگردد؟

آينده سياسي سودان در سال 2025 موضوعي پيچيده و وابسته به عوامل متعدد داخلي و خارجي است. با توجه به تحولات اخير، بهويژه پيروزي ارتش سودان در بازپسگيري پايتخت، ميتوان سناريوهاي مختلفي را براي آينده اين کشور پيشبيني کرد. در ادامه، اين موضوع از چند زاويه بررسي ميشود:

 

1. وضعيت کنوني و پيروزي ارتش 

ارتش ملي سودان به رهبري ژنرال عبدالفتاح البرهان پس از دو سال جنگ داخلي، توانسته است کنترل کامل خارطوم و مناطق کليدي اطراف آن را دوباره به دست آورد. اين پيروزي، که با حمايتهايي حاصل شده، موازنه قدرت را به نفع ارتش تغيير داده است. با اين حال، نيروهاي واکنش سريع (RSF) به رهبري ژنرال حميدتي همچنان در مناطق غربي مانند دارفور و اومدورمن فعال هستند و حتي اقدام به تشکيل يک دولت موازي کردهاند. اين نشان ميدهد که جنگ داخلي هنوز پايان نيافته و درگيريها ممکن است ادامه پيدا کند. براين اساس پيشبيني دقيقي از آينده پيشرو وجود ندارد.

 

2. نقش دخالتهاي خارجي 

 سودان به دليل موقعيت استراتژيک خود در نزديکي درياي سرخ و کانال سوئز، به ميدان رقابت قدرتهاي منطقهاي و بينالمللي تبديل شده است. بعضي از حمايتها، جنگ داخلي را به يک درگيري نيابتي بدل کرده است. با توجه به موقعيت جغرافيايي و سياسي اين کشور به احتمال قوي از اين به بعد دخالتها از کشورهاي فرامنطقهاي در سودان افزايش مييابد. رژيمصهيونيستي حتما از شکست حميدتي ناراضي است، آمريکا در تجزيه منطقه شکسته خورده، فرانسه علاقهمند به حضور در گستره آفريقاست و اين دخالتها ميتواند تنشها را تشديد کرده و مانع از دستيابي به يک توافق سياسي پايدار شود. کاهش اين مداخلات خارجي براي ايجاد ثبات ضروري است.

 

3. شرايط بازگشت به ثبات

هرچند بازگشت ثبات به سودان در کوتاهمدت بعيد به نظر ميرسد، اما در ميانمدت امکانپذير است؛ به شرط تحقق چند عامل کليدي:

روند سياسي فراگير: دولت بايد مذاکراتي جامع با همه گروههاي سياسي و قومي، حتي بخشي از RSF، آغاز کند تا يک توافق سياسي پايدار شکل بگيرد.

حل بحران انساني: جلب حمايتهاي بينالمللي براي کمکهاي بشردوستانه و بازسازي زيرساختها ضروري است.

کاهش دخالت خارجي: سودان نياز به فضايي مستقل براي تصميمگيري سياسي دارد که با کاهش رقابتهاي منطقهاي و بينالمللي ممکن ميشود.

کتر صدرالحسيني در آخر تصريح کرد: آينده سياسي سودان در سال 2025 همچنان مبهم و غيرقابل پيشبيني است. پيروزي ارتش در خارطوم و بازپسگيري کاخ رياست جمهوري گامي مهمي به سوي کنترل اوضاع است؛ اما ادامه حضور و فعاليت RSF، بحران انساني عميق و دخالتهاي خارجي، چالشهاي جدي پيش روي ثبات اين کشور هستند.

اگر دولت بتواند يک روند سياسي فراگير را آغاز کند، بحران انساني را مديريت کند و مداخلات خارجي را کاهش دهد، شانس بازگشت ثبات افزايش مييابد. در غير اين صورت، سودان ممکن است وارد چرخه جديدي از بيثباتي و خشونت شود. بنابراين، ثبات کامل در کوتاهمدت بعيد است؛ اما با اقدامات مناسب، ميتوان به بهبود تدريجي اوضاع اميدوار بود.

منبع : رجانيوز

 

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.