اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

تحرکات تحريک آميز در قفقاز

تاثيرات جنگ در اوکراين موجب تغييرات مهمي در ژئواستراتژي محور اورآسيايي شده و اولويت روسيه به رسيدگي به عمليات ويژه در اوکراين برخي کشورها را تهييج کرده تا طراحي هايي براي دستيابي به روياهاي ديرينه خود داشته باشند.

تحرکات تحريک آميز در قفقاز

در همين راستا تحرکات باکو که قطعا با حمايت محور ترکي عبري همراه است شرايط منطقه را به سوي شکنندگي سوق مي دهد و به نظر مي رسد دولتمردان باکو از فريب خوردن رئيس جمهوري اوکراين و وجه المصالحه قرار دادن کشور و منافع ملي اش درسي نگرفته اند. شکي نيست که چنانچه رهبران کييف از درايت و کاريزماي سياسي و مديريتي لازم برخوردار بودند حتما اجازه نمي دادند جغرافياي غني و رو به رشد کشورشان به عرصه اي براي رقابت روسيه و محور يورآتلانتيک تبديل شود.

بحران جديد در منطقه قفقاز در سال 1400 با حمله دولت باکو به ارمنستان شروع شد. هدف غايي در اين رقابت بين محور ترکي آذري و ارمنستان داشتن سهم بيشتر در تسلط بر منطقه اورآسياست که داراي اهميت ژئوپلتيک و ژئواکونوميک است. در شرايط جديد که شاهد بروز و شکوفايي نشانههاي جنگ گرم و سرد جديد بين روسيه و غرب هستيم، قفقاز جنوبي بهعنوان کانون مهمي مورد توجه طرفين است و روسها تلاش ميکنند که نقش و توانمندي خود را در منطقه در رقابت با آمريکا، ترکيه و حتي چين افزايش دهند و بهگونهاي تمامعيار تحرکات کشورهاي همسايه که گرايشي به ناتو را داشته کاملا تحت نظر بگيرند. البته هر کدام اهداف خود را تأمين امنيت و مقابله با تروريسم و مهاجرت و.. اعلام ميکنند. از طرفي روس ها به گونه کلي اعتقاد دارند که منطقه نبايد به کانوني اساسي و مرکز تحرکات ناتو تبديل شود و از طرف ديگر ناتو، امريکا و کشورهاي غربي هم معتقدند اگر به منطقه وارد نشوند، روسها با بهرهگيري از اهرمهاي اساسي خود مانند بحرانهاي فريز شده در کشورهاي منطقه و ظرفيت ها و توانمندي هاي اقتصادي و انرژي به اين کشورها فشار بيشتري آورده و نفوذ خود را در اين کشورها توسعه خواهند داد.

بر کسي پوشيده نيست  که منطقه قفقاز و با قرار گرفتن در چهارراه اروپا - آسيا و خاورميانه ميخواهد به يکي از مراکز ساختار جهاني مدرن بويژه در دو موضوع حياتي انتقال انرژي و مبارزه با تروريسيم تبديل شود. البته منطقه اورآسيا بحران هاي نهفته زيادي ازجمله ترانس نيستر، اوستياي جنوبي، قره باغ، نزاع مرزي تاجيکستان و قرقيزستان و غيره در درون دارد که پديده جدايي طلبي را در منطقه تقويت کرده است و رسيدگي به اين بحران ها و دستيابي به راه حل درازمدت از اولويت هاي جمهوري اسلامي ايران و ديگر قدرت هاي منطقه اي و حتي مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپاست. موضوع مهم اين که در بحران جديد قرباني اصلي ملت ها و کشورهاي منطقه خواهند بود و واقعيت مهم اين است که چنانچه رهبران باکو و ايروان و ديگر کشورهاي منطقه از درايت و کفايت سياسي و حکمراني قوي برخوردار باشند به راحتي ميتوانند از بروز فاجعه عظيم و ويرانگر پيشگيري کنند.پ

تحولات منطقه توجه قدرت هاي مهم از جمله اروپا را به خود جلب کرده است. اتحاديه اروپا خوب مي داند که منافعش در دهه هاي آينده هرچه بيشتر در گرو کشورهاي آسيايي و اروپايي خواهد بود. همزمان اروپا بهويژه فرانسه نيز شانس خود را براي کاهش تنش به محک گذاشته و در همين راستا در کنار چند دور مذاکره آذري و ارمني در بروکسل با وساطت مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا، امانوئل مکرون، رئيس جمهوري فرانسه نيز به تلاش هاي ديپلماتيک خود براي جلوگيري از تشديد تنش بين باکو و ايروان  ادامه داده و با رهبران دو طرف گفت وگو کرده است؛ به هر حال فرانسه به عنوان اولين قدرت نظامي و ديپلماتيک اتحاديه اروپا، فعاليتش در منطقه قفقاز و بحث در مورد ترتيبات استراتژيک در مرزهاي شرقي اتحاديه اروپا انگيزه هاي بسياري دارد، چرا که موقعيت فرانسه به عنوان يک قدرت جهاني اجازه نمي دهد که نسبت به چنين بحراني بي علاقه باشد، به خصوص که اين دو کشور در دروازه هاي اروپا و در مجاورت روسيه و ايران قرار دارند؛ منطقه اي که يکي از اولويت هاي سياست خارجي و امنيت پاريس است و بر کسي پوشيده نيست که قفقاز جنوبي از اهميت استراتژيک بالايي برخوردار است؛ از اين رو بايد اين منطقه را با امضاي پيمان ثبات به اتحاديه اروپا پيوند زد، زيرا اروپا نميتواند براي مدتي نامعلوم شاهد منطقه اي بيثبات در مرزهاي خود باشد. قفقاز جنوبي نقطه تلاقي منافع ژئو پليتيک سياسي و انرژي و منطقه تضاد کشورهاي امريکا، روسيه، ترکيه و ايران است.

امريکاييها از ديرباز تلاش داشتهاند با ايجاد بحران و جنگ در مناطق مختلف دنيا و تنگ کردن عرصه حتي بر دوستان و شرکاي خود، ناگهان به عنوان ناجي هاليودي وارد کارزار شوند و بدين طريق بر حوزه نفوذي خود بيافزايند. در شرايط جديد با توجه به تحولات و بحران بين آذربايجان و ارمنستان، سال گذشته رئيس مجلس نمايندگان آمريکا به ايروان سفر و از مواضع اين کشور حمايت کرد. او به نوعي سناريوي تصنعي سفر به تايوان را در اين منطقه با نوعي خط و نشان کشيدن براي آنکارا و مسکو تکرار کرد. در گامي جديدتر آمريکا برگزاري مانور نظامي محدود با ارمنستان را در دستور کار دارد که به نوعي هدف از آن تحقير روسيه و تهييج جمهوري آذربايجان است. رهبران ايروان بايد هوشيار باشند که با شمايل اين گونه مانورهاي محدود وارد بازي خطرناکي نشوند.

 

جمع بندي:

به نظر ميرسد کشورهاي منطقه قفقاز خواسته يا ناخواسته در آستانه ورود به بازي خطرناکي هستند که به نوعي منافع اين کشورها را وجه المصالحه قدرتهاي خارجي به ويژه ترکيه، فرانسه، آمريکا، روسيه و رژيم صهيونيستي قرار داده و حتما تحولات اخير دستاورد قابل ملاحظه اي براي هيچ کشوري بويژه مردم منطقه نخواهد داشت يا حداقل هيچ کشوري برنده حوادث اخير نخواهند بود. موضوع مهم تر اين که اين تحولات به روند فعاليتي اقتصاد کشورها  لطمه جدي زده و در درازمدت بر ميزان رشد اقتصادي و تامين نيازهاي انرژي اروپا و کالاهاي  اساسي تاثيرگذار است، مضافا که  ديگر فعاليت ها از جمله صنعت توريسم را نيز با رکود جدي مواجه مي کند.

موضوع بسيار مهم اين که جمهوري اسلامي ايران و دولت سيزدهم با اولويت قرار دادن تقويت و گسترش روابط با همسايگان که در اين مسير نيز موفقيت چشمگير در دو سال اخير داشته است، ضمن رصد دقيق تحولات، اتخاذ مواضع شايسته و به موقع، به رويکرد متوازن بيطرفي فعالانه ادامه داده و کما فيالسابق ضمن رايزني با رهبران کشورهاي منطقه تلاش مي کند تا حل و فصل اختلافات مرزي و ارضي طرفين با محوريت گفت وگو و مبنا قرار دادن کنوانسيون ها و مقررات بينالمللي توامان با مشارکت سازمانهاي منطقه اي و بين المللي پيگيري و اجرايي شود چرا که هدف اصلي جمهوري اسلامي ايران حفظ صلح و ثبات منطقه اي براي تداوم توسعه و رفاه ملل منطقه است. البته ايران اسلامي همواره در عالي ترين سطوح هر گونه تغييرات ژئواستراتژيک و تغيير مرزها در منطقه را خط قرمز خود اعلام داشته است.

* علي اقبالي

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.