تبريز “هويت بان”

ايرانيت، شيعي بودن، مقاومت تاريخي، الگو بودن، تاريخ ساز بودن و تحول آفريني، از مولفه‌هاي بنيادين هويت شريف و نجيب آذربايجاني هست؛ هويتي مقاوم و پايدار که امروزه در کانون ستيز بيگانگان ايران هراس قرار دارد. در حال حاضر بزرگترين فتنه عليه هويت شريف آذربايجاني‌ در ايران و آران، فتنه انگليسي ترکيزه و تورانيزه کردن آن مي‌باشد؛ اين توطئه که بخشي از فتنه پان تورانيسم انگليسي در سطح منطقه اوراسيا مي باشد در هر سه عرصه مذهب، فرهنگ و زبان توسط مزدوران ماده گرگ پرست و آصف الدوله‌هاي خائن معاصر دنبال مي‌شود. از منظر پان تورانيسم انگليسي براي ايجاد نظم آنگلوساکسوني مبتني بر جهان توراني در منطقه بايد، هويت آذربايجاني به چهار دليل دچار استحاله شود:

نکته اول، از زمان تاريخ ايران، هويت آذربايجاني يک هويت عجين شده ايراني بوده است. هويت آذربايجاني در صيانت از هويت ملي در تمام طول تاريخ از دژ دربند تا پل خداآفرين، پيشتاز و کنشگر بوده است. تبريز “هويت بان” نه تنها در دفاع از مرزهاي جغرافيايي ايران، پيشرو بوده است بلکه در حفظ و صيانت از عناصر هويتي و تمدني چه در داخل ايران و در ايران فرهنگي هم همواره فعال بوده است. به همين دليل امروز حفظ عناصر هويتي سرزمين‌هايي مانند قفقاز و جمهوري آذربايجان براي تبريز و هويت آذربايجاني، يک دغدغه مي‌باشد. کمااينکه دليل اصلي خاندان عليف در بستن مرز جمهوري آذربايجان با ايران و انقطاع ارتباط مردم جمهوري آذربايجان اعم از آذريها و تالشان با آذري‌هاي ايران به همين موضوع هويتي برمي‌گردد؛ ارتباطات مردمي با توجه به سابقه تاريخي تبريز و آذربايجان ايران در صيانت از هويت ايران اسلامي، مانعي براي هويت ستيزي و استحاله هويتي در جمهوري آذربايجان هست که در حال حاضر در قالب فتنه پان تورانيسم انگليسي توسط خاندان عليف به شدت دنبال مي‌شود. بخشي از دلايل هجمه “ماده گرگ پرستان” مورد تاکيد فيروز هاشم اف باکويي، به هويت شريف آذربايجاني به ويژه در تبريز، به همين نقش هويت باني آن مربوط مي‌شود.

نکته دوم، هويت آذربايجاني يک هويت شيعي مي‌باشد که از زمان اعزام و حضور نمايندگان اميرالمومنين علي عليه السلام به آذربايجان بويژه حذيفه بن يمان با اشتياق، بصيرت و اختيار به تشيع گرويدند و در طول تاريخ علي رغم تمام فشارها و ناملايمات نه تنها از تشيع صيانت کردند بلکه در تبليغ، بسط و رسمي کردن آن نقش مهمي در منطقه داشته اند. هويت شيعي يک ديوار و مانع بزرگ در مقابل فتنه‌هاي ژئوپليتيکي پان تورانيسم مي‌باشد. به همين دليل هست که امروز با انسداد مرزهاي مردمي ايران و جمهوري آذربايجان، همزمان بزرگترين پروژه صهيوني لندني نئوعثماني شيعه ستيزي در جمهوري آذربايجان در حال جريان هست.

نکته سوم هويت آذربايجاني ايراني به لحاظ تاريخي يک هويت مقاوم و تاريخ ساز مي‌باشد. به همين دليل آذربايجاني‌ها در مقابله با تهاجمات دشمنان ايران اعم از تزارهاي خونخوار روس و ترک هاي متجاوز عثماني پيشرو بودند؛ نه تنها با مقاومت مثال زدني، درس‌هاي تاريخي به دشمنان سرزمين کهن ايران داده‌اند بلکه ضمن از بين بردن تمام آثار تحميلي بيگانگان در جريان اشغال‌هاي چندباره آذربايجان، تلاش کردند در اعماق قفقاز، اوراسيا و آناتولي از عناصر تمدني، فرهنگي و ديني ايران صيانت بکنند.

نکته چهارم، هويت آذربايجاني ايراني در قالب منشور ايراني اسلامي، از منظر رعايت حقوق اقليت‌ها و اقوام کوچک، و همزيستي مسالمت آميز يک هويت الگو و الهام بخش مي‌باشد. چنانچه تبريز تاريخي، الگوي همزيستي با ارامنه مي‌باشد و يا در قفقاز دوره ايراني، آذري‌ها و ارامنه در صلح و آرامش زندگي مي‌کردند، اگر معدود فتنه اي هم بوده، پاي خفيه عثماني و تزارها در ميان بوده است.

تمام اين چهار عنصر مورد اشاره، امروزه موانعي بزرگ در سر راه فتنه آنگلوساکسوني ايجاد جهان توراني هست. جهان توراني که قرار هست مانند جهان صهيوني، در نظم نوين مدنظر غرب، تبديل به حافظ منافع انگلستان و امريکا در منطقه شود. نقشي که بخشي از آن را در جريان نسل کشي فلسطينيان توسط رژيم اسرائيل در قالب تامين سوخت، انرژي، آب، ارزاق و تجهيزات استراتژيکي ابن رژيم کودک کش و اعزام مزدور نظامي از سوي برخي از کشورهاي پيمانکار نظم آنگلوساکسوني توراني شاهد هستيم.

 بر همين اساس مشخص است که چرا امروزه هويت آذربايجاني ايراني با محوريت تبريز و عناصر آن به صورت سيستماتيک مورد هجمه قرار مي‌گيرد؛ اما تبريز هويت بان و آذربايجان قهرمان آزموده شده تاريخ است و امروز نيز همان رسالت تاريخي خود را در صيانت از هويت اصيل ايراني تکرار خواهد کرد.

*دکتر احمد کاظمي