اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

تبريز «ام‌الهيئات» و شهر فريادهاي «شاخسِي واخسِي»

- بخش دوم

آئين‌هاي سنتي عزاداران حسيني

تبريز «ام‌الهيئات» و شهر فريادهاي «شاخسِي واخسِي»

مراسم سنتي مذهبي « پولکه» در واپسين روزهاي دهه نخست ماه محرم با شکوهي هر چه تمام در بخشهايي از جنوب استان آذربايجانشرقي برگزار ميشود.

بر اساس اين گزارش، اين مراسم در مناطقي چون روستاهاي شهرستان عجبشير (مانند شيشوان و هروان) و شهرستان بناب، با شور و شوق خاصي برپا ميشود.

«پولکه» نام نوعي توپ آتشين ساخته شده از پارچه است که آن را با سيمي ميبندند و بعد از نفتاندود کردن، آتش ميزنند.

در شبهاي نزديک به تاسوعاي حسيني و شب تاسوعا دهها  «پولکه» آتشين در ميان عزاداريهاي ديگر و در فضاي تاريک شب چرخانده ميشود و اين چنين بر ظلمت و تاريکي شبهايي چنين غمافزا غلبه ميشود.

«پولکهها» در تاريکي شب ميچرخند و ياد 72 خورشيد فروزان دشت کربلا را گرامي ميدارند و اشک دلسوختگان اهل بيت (ع) را بر گونهها جاري ميگردانند.

«تشتگذاري» از آئينهاي سنتي عزاداران حسيني در اين استان است که هر سال پيش از آغاز ماه محرم از سوي هيئات حسيني انجام ميشود و طي آن عزاداران با حضور و تجمع در مساجد، حسينيهها و تکايا جامه عزا بر تن ميکنند.

در اين آئين مداحان اهل بيت عصمت و طهارت (ع) در سوگ ابا عبدالله الحسين (ع) مرثيهسرايي کرده و اعضاي هيئات حسيني به ياد سقاي تشنه لب کربلا تشتي را پر از آب ميکنند و آب آن را به صورت تبرک در ميان عزاداران توزيع ميکنند.

سياهپوش کردن مساجد، تکايا، حسينيهها و محلات از ديگر کارهايي است که هيئات حسيني مراغه براي عزاداري در ماه محرم انجام ميدهند.

 

*پردهخواني و پردهداري

پردهخواني يکي از هنرهاي سنتي ايراني است که با باورها و اعتقادات مردم اين مرز و بوم آميخته شده است. از ذکر جنگها و دلاوريهاي حضرت اميرالمومنين علي (ع) گرفته تا مصيبتهاي اهل بيت (ع) در سرزمين خون و تشنگي کربلا همه و همه بر سينه پردههاي رنگارنگ نقش ميبندد و از سينه پرده‌‌خوانان شيرين سخن ميتراود و آنگاه شيعه به مدد هنري اصيل و سنتي تولي و تبري ميکند. پاي صحبت يکي از معدود پردهخوانان آذربايجان نشستيم و شايد تنها پردهخوان آذربايجاني.

نامش ميرزا اصلان است و درباره اين هنر ميگويد: پردهخواني نيازمند هنر نقالي است و پردهخوان بايد نقالي فصيح باشد و به جاي سادهگويي روايت را با شعر و غزل و کلمات زيبا درآميزد.

ميرزا اصلان (علي شفايي) ادامه ميدهد: براي مثال به جاي گفتن اينکه امام حسين (ع) و يارانش در کربلا شهيد شدند، بايد گفت: «راويان اخبار، ناقلان آثار، طوطيان شکر شکن شيرين گفتار، بلبلان داستان بيله روايت ايليئب لر، چون روز عاشورا، شهداي بزرگوار کربلا شربتهاي شهادت نوش ايلئيب لر»، (ترجمه: راويان اخبار، ناقلان آثار، طوطيان شکر شکن شيرين گفتار، بلبلان داستان اين چنين روايت کرد اند که چون در روز عاشورا شهداي بزرگوار کربلا شربتهاي شهادت نوش کردند.

وي افزود: پردهخوان بايد داراي حافظهاي قوي باشد و اگر هنگام پردهخواني از روي کتاب يا نوشتهاي بخواند، فورا دستپاچه ميشود و از فصاحت کلامش کاسته ميشود.

ميرزا اصلان با اشاره به اينکه هر چيزي نماد و نشانهاي براي خود دارد، افزود: پردهخوان هم با لباسي که ميپوشد از ديگران متمايز ميشود و بنده هنگام پردهخواني عبايي بر تن کرده پارچه سياهي بر سر ميبندم. حتي در گذشته پردهخوانها کلاهي بختياري بر سر ميگذاشتند و چوبدستي مورد استفاده اين کار «منتشه» نام دارد.

وي ميافزايد: اکثرا پردهخوانها فارس بودهاند و تعداد اندکي از آنان ترک زبان بودند و امروزه در کل از تعداد پردهخوانها کاسته شده و فکر ميکنم شايد در منطقه ما به جز من ديگر نه پردهخواني باشد و نه پردهکشي.

اين پردهخوان آذربايجاني که بهکار پردهکشي هم ميپردازد خاطرنشان ساخت: پردههاي من اکثرا شبيه پردههاي «ميرزا حسين قوللر آغاسي» ميباشد و بنده پردههاي مختلفي را کشيدهام که برخي از آنها در ابعاد بسيار بزرگي ميباشد.

ميرزا اصلان گفت: در گذشته در منطقه به پردهخوان « شکيل چي» ميگفتند و بنده اولين بار در سال 1339 زماني که يک پردهخوان به روستايمان خشگناب آمده بود و در آنجا پردهخواني ميکرد با اين هنر آشنا شدم و شيفته اين هنر مقدس گشتم.

 

*شمع،سوختن در ماتم

شمع مايه روشنايي است، مي سوزد و نور ميبخشد و بر ظلمت و تاريکي فائق ميآيد. روشن کردن شمع در واپسين روزها و شبهاي دهه نخستين ماه غم و اندوه، محرمالحرام، از جمله رسمهاي مردم ايران محسوب ميشود  بهويژه در شام غريبان.

در تاسوعا نيز شمعهاي متعددي به ياد حضرت عباس (ع) و امام حسين (ع) برافروخته ميشود. شمعها ميسوزند و فريادهاي اي واي اباالفضل اي واي، قول سوز اباالفضل اي واي، سومشکيني اوخلا ديلار العطش العطش و ... اشک و غم و اندوه را بر گونههاي عاشقان خاندان اهل بيت (عليهم السلام) جاري ميسازد.

واژههايي چون اباالفضل، قول سوز (بيدست)، سوسوز (تشنه کام)، سومشکي (مشک آب)، العطش، قارداش (برادر) و .. در ميان اشعار رثاي آذربايجانيها خبر از فرارسيدن تاسوعاي حسيني را ميدهد.

يک محقق آئينهاي محرم در آذربايجان در خصوص مراسم برافروختن شمع در مناطق مختلف آذربايجان اظهار داشت: روشن کردن شمع در مراغه، تبريز ، اردبيل، خلخال، اهر، مرند و حتي باکو رواج دارد و شايد يکي از فلسفههاي اين امر ايجاد روشنايي در شبهاي تاريک عزاداري و مرثيهخواني باشد.

نقيب افزود: در بعضي مناطق به تعداد شهداي کربلا شمع روشن ميکنند و در اردبيل اين مراسم با نام «شمع پايلاما» معروف است و در برخي جاها در مسجد شمع روشن ميکنند.

 

گرداندن «ذوالجناح»

بازگشت بدون سوار «ذوالجناح» از صحراي کربلا يکي از غمانگيزترين صحنههاي واقعه عاشورا بوده است و بيانگر اوج اندوه و غم فرزندان خاندان اهل بيت (ع) در فراق حضرت حسين بن علي (ع) است. اين صحنه اندوهبار در ايام عزاداري حسيني و بهخصوص در روز عاشورا در مناطق مختلف به صورت نمادين باز آفريده ميشود.

تزئين اسبي به عنوان نماد «ذوالجناح» يکي از آئينهاي ويژه عزاداري روز عاشورا در مناطق مختلف آذربايجان است. مردم اين منطقه معمولا در اين روز اسبي سفيد رنگ را با پارچههاي سفيد و سبز و آغشته به رنگ سرخ تزئين ميکنند و در کوچه و خيابانها ميگردانند،گاه چندين کبوتر خونين بال نيز بر زين اسب نهاده ميشود تا فضاي حزن انگيز و معنوي مراسم را دوچندان کند.

در برخي مناطق آذربايجان در برابر «ذوالجناح» اشعار و مرثيههايي نيز خوانده ميشود و عزاداران از او سراغ سرور و آقايشان حضرت ابا عبدالله الحسين (ع) را ميگيرند سر و گردن اسب را به آغوش ميکشند و اشک حسرت و ماتم سر ميدهند و همزمان بر سر و روي اسب کاه ميپاشند.

مردم نيز اعتقاد و علاقه ويژهاي به «ذوالجناح» نمادين نشان ميدهند و نذر ميکنند و فرزندانشان را بر پشت اين اسب نمادين مينشانند. حضور اسبي سفيد و خونين در ميان جمعي عزادار و سر تا پا سياه جلوه ويژهاي به شهرها و روستاهاي سوگوار آذربايجان ميدهد و بر حال و هواي عاشورايي عزاداران ميافزايد.

 

علم بندي، مظهر نهضت عاشورا

آئين سنتي علمبندي به مناسبت سومين روز از ماه محرم با حضور جمع کثيري از عزاداران حسيني در محلات مختلف شهر مراغه برگزار ميشود. علمبندي يکي از آئينهاي قديمي و اختصاصي مراغه در ماه محرم است که در محلهها توسط هيئات مذهبي به ياد علمدار دشت کربلا حضرت ابوالفضلالعباس (س) برپا ميشود.

مردم اين شهرستان با برافراشتن علم که به عنوان پرچم سربلندي و پيروزي حق بر باطل است، مظهر نهضت عاشورا را حفظ کردهاند. هيئات عزاداري اين شهرستان با برافراشتن علم که نماد استقامت و پيروزي شيعه است، ارادت خود را به اباعبدالله الحسين (ع) و ياران باوفايش ابراز ميکنند. قبل از برپايي علم اقشار مختلف مردم که نذر و حاجتي دارند براي برآورده شدن آن روسري، پارچه و شال به علم ميبندند به طوريکه تمام طول علم با پارچههاي رنگارنگ پوشيده ميشود.

در موقع برپايي علم صدها رأس گوسفند که براي اين روز نذر شدهاند در پاي و اطراف علم قرباني ميشود و مردم نذورات خود از جمله آش، شله زرد، شير و شربت را بين عزاداران توزيع ميکنند. پرشورترين آئين علمبندي در مراغه مربوط به محله «دروازه» است که هزاران نفر از مردم در آئين علمبندي اين محله شرکت ميکنند.

دستههاي شاخسِي واخسِي (دستههاي شاه حسين واحسين)

فريادهاي «شاخسِي واخسِي» حيدر، صفدر، حسينيم واي، حسينيم واي، مظلوم اولين حسين واي و. . . از تمام نقاط شهر به گوش ميرسد و اکثر مراسم عزاداري روزهاي اول تا هشتم محرم در شب انجام مي پذيرد و در روزهاي تاسوعا و عاشورا اين مراسم در روز نيز برپا است.

تبريز شهر امالهيئات است، چرا که بيشترين تعداد هيئات محب اهل بيت (ع) را داراست و تقريبا در تمام ايام سال مردم اين شهر به ياد خاندان اهل بيت عصمت و طهارت (ع) بودهاند و اوج اين محبت در دهه اول محرمالحرام جلوهگر ميشود.

دستههاي عزاداري شاه حسين وا حسين (شاخسِي واخسِي )، از چند روز مانده به ماه محرم و روز عاشورا، شبها در حسينيهها و مساجد تشکيل شده و بعد از جمع شدن عزاداران، در صفهايي طويل، با دادن شعارهايي مذهبي در خيابانها و کوچهها راه افتاده و تا نصفههاي شب به عزاداري سالار شهيدان امام حسين (ع) مـيپردازند.

عزاداران در ميدانهاي اصلي محلات حاضر شده و هر يک چوبدستي بلندي همراه آورده و به دستور رئيس محله صف ميبندند و چوبدستي را مثل شمشير در دست راست گرفته و دست خود را به کمر نفر سمت چپ گرفته و صف مرتبي به وجود ميآورند. اين عزاداران با حرکات چرخشي در جواب اشعار و ابياتي که ريش سفيد محله با آهنگ حزنانگيزي ميخواند همه با هم کلمه «شاه حسين و وا حسين» را بر زبان ميرانند و بر سينه ميزنند. شهريار در منظومه حيدربابا به اين مراسم نيز اشاره کرده است.

عاشقان خاندان نبوي (ص) و دلسوختگان مکتب ابا عبدالله الحسين (ع) در آذربايجان هم زمان با فرارسيدن ماه محرم با انجام آيينها و رسمهاي ويژه سوگواري واقعه جانگداز کربلا را برپا ميدارند.

احسان دادن و اداي نذر در اين ماه گرامي از جمله اين رسم هاست. آذربايجانيها اعتقاد ويژهاي به اطعام از سفره ابا عبدالله الحسين (ع) دارند و معمولا از غذاهاي پخش شده و نذري در اين ايام براي بيماران خود به تبرک ميبرند. حتي برخي معتقدند که غذا پختن در روز عاشورا کراهت دارد و حتما بايد از غذاي نذري خورد.

در اين روزها در برخي مساجد و خانهها سفره حضرت سيدالشهدا (ع) باز است و مردم به اطعام از اين سفره مبارک ميپردازند. اکثرا غذاهاي طبخ شده برنج است که با خورشتهاي مختلفي جهت پذيرايي از عزاداران حاضر ميشود.

آش از ديگر غذاهايي است که مردم در بزرگداشت ايام عزاداري سرور و سالار شهيدان ميپزند. آشها معمولا بنا بر نذر و حاجتي تهيه ميشود و در بين در و همسايه و آشنايان پخش ميشود.

همچنين گدايي کردن در کوچه و خيابان در روز عاشورا و تاسوعا از جالبترين نذرهاي آذربايجانيها محسوب مي شود. حاجتمندان و دردمندان اين ديار نذر ميکنند که در صورت بهبود بيماريشان يا رفع فلان مشکل روز عاشوراي حسيني يا در تاسوعا گدايي کنند و به اين ترتيب در اين روزهاي مشخص کاسهاي در دست گرفته از رهگذران گدايي ميکنند.

از ديگر نذرها در ايام ماه محرم ميتوان به مواردي چون نذر پوشيدن لباس سياه يا سبز در ايام عزاداري حضرت امام حسين (ع)، انداختن شال سياه يا سبز بر گردن، بستن پارچه سبز (ياشيل) بر مچ دست سوار کردن کودکان بر اسب نمادين «ذوالجناح»، گذاشتن کودک در گهواره نمادين حضرت علياصغر (ع)، دادن نوزاد به آغوش تعزيهخوان نقش حضرت علياکبر (ع)، حضرت ابوالفضل (ع) و امام حسين (ع) و. . . اشاره کرد.

حتي بعضيها نذر ميکنند تا در تعزيه امام حسين (ع) بازيگري و شبيهگرداني کنند و به اين ترتيب عشق خود را به فرزندان رسولالله (ص) ابراز ميدارند.

برخي ديگر از مردم در صورت قبولي نذرشان دستهها و هياتهاي عزاداري را به خانه خود دعوت ميکنند و از عزاداران پذيرايي ميکنند. خانه درگذشتگان، خانه بيماران، گلزار شهدا و قبرستانها از ديگر محلهايي است که دستههاي عزاداري در آن حضور مييابند.

قرباني کردن گاو و گوسفند در مقابل دستههاي زنجيرزني و سينهزني، پخش غذا و شير و شربت و شلهزرد در مراکز درماني، مراکز بهزيستي، شيرخوارگاهها، خانههاي سالمندان، بستن پارچه بر علمهاي دستههاي عزاداري و دادن خون به بيماران نيازمند به جاي قمهزني از ديگر احسانها و نذرهاي ستوده در ايام سوگ حسين بن علي(ع) است.

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.