به هر تروري از سوي اسرائيل، قاطعانه پاسخ خواهيم داد

اين رخداد، «آزادسازي دوم» نام گرفت و سيد حسن نصرالله دبير کل جنبش حزب الله لبنان، در سالگرد آن، سخنراني مي‌کند. اين رخداد، پس از آزادسازي جنوب اراضي اين کشور در سال 2000 ، دومين عمليات مقاومت براي آزادسازي اراضي اشغالي لبنان محسوب مي‌شود.

صرالله در آغاز سخنراني، آزادسازي اراضي لبنان را تبريک گفت و آن را پيروزي بزرگ مردم اين کشور در برابر گروههاي تکفيري دانست و گفت: در ابتدا مي‌خواهم درگذشت استاد طلال سلمان يکي از ستونهاي روزنامه‌نگاري را تسليت بگويم؛ فردي که واقعا، يک نيروي مقاومتي بزرگ در تفکر، بيان و قلم بود.

حضور لبنان در نقشه خلافت ادعايي داعش

وي با بيان اينکه تروريستها پيش از آزادسازي دوم، وارد مناطق گسترده‌اي از ارتفاعات عرسال شده بودند و از آن به عنوان پايگاهي براي ارسال خودروهاي بمب‌گذاري شده استفاده مي‌کردند، ادامه داد: ارتفاعات عرسال به پايگاهي براي گسترش تسلط تروريستها بدل شده بود. اشغال لبنان بخشي از اهداف اين گروههاي تروريستي بود و در بخشي از نقشه خلافت داعش قرار داشت.

دبير کل حزب الله با اشاره به اينکه داعش از مرزهاي سوريه تا مرزهاي عراق و لبنان گسترش يافته بود و نيروهاي مقاومت نقشه اين گروه تروريستي را خنثي کرد، گفت: اگر داعش مي‌توانست تدمر (سوريه) را به قلمون و زبداني لبنان وصل کند، قطعا کارها بسيار هزينه‌بر و دشوارتر مي‌شد. ما درباره يک جنگ در طول چند سال صحبت مي‌کنيم از 2012 تا 2017 تا اينکه اين دستاورد حاصل شد. آنچه امروز شاهد آن هستيم، حاصل جانفشاني و مبارزه نيروهاي مقاومت است.

دبير کل حزب الله با اشاره به اينکه اين جنبش در آن دوران در کنار مردم مناطق عرسال حضور داشت، به خيانت برخي از گروههاي سياسي لبنان اشاره و تأکيد کرد: نبايد کساني را فراموش کنيم که نمايندگان گروهها و شخصيتهاي سياسي بودند و نزد افراد مسلح در عرسال رفتند و با آنان نشست خبري برگزار کرده و از آنان اعلام حمايت کردند؛ برخي از آنان حمايتشان سياسي و رسانه‌اي بود، ولي برخي ديگر پا را فراتر گذاشتند و تأمين مالي و تجهيز تسليحاتي آنان را بر عهده گرفتند. آنان بر روي باقي ماندن گروههاي مسلح و پيروزي آنان و شکست مردم عرسال و حزب الله حساب باز کرده بودند. اين، بخشي از جنگ بزرگ در منطقه بود که آمريکاييها مديريت آن را بر عهده داشتند.

وي ضمن انتقاد از اين افراد که خود را مدعي حمايت از حاکميت لبنان مي‌دانند و در عين حال از گروههاي تروريستي حمايت کردند، خاطر نشان کرد: اين افراد، اراضي لبنان را اشغال کرده بودند و افسران و سربازان و نيروهاي امنيتي را کشتند، زنداني کردند و آزار و اذيت کردند، ولي آنان همچنان حامي تروريستها هستند. ما اما تصميم گرفتيم که در کنار مردم بوديم؛ تصميمي که اخلاقي، ملي و ديني بود. ما از ارتش لبنان تشکر مي‌کنيم که با تجهيزات خود، مانع از گسترش تروريستها شدند.

جزئيات نقش حمايتي آمريکا از تروريستها در عرسال

نصرالله در ادامه به نقش حمايتي آمريکا از اين تروريستها پرداخت و گفت: دولت لبنان به خاطر فشار آمريکا به ارتش اجازه نمي‌داد که به افراد مسلح در ارتفاعات حمله کند. آمريکاييها ارتش را هم تهديد کرده بودند که اگر به اين افراد حمله کنند، کمکهاي انان هم قطع خواهد شد. تروريستها تحت حمايت و مديريت آمريکا قرار داشتند. اين يک واقعيت است که هيچ کس جرأت ندارد آن را تکذيب کرد. طي سالهاي جنگ، وضعيت بسيار دشوار بود؛ زيرا تروريستها مناطق گسترده‌اي از مرزهاي لبنان و سوريه را در اشغال داشتند.

وي با اشاره به نبرد «القصير» و آزادسازي قلمون غربي و پس از آن زبداني که سه مرحله از اين جنگ را تشکيل مي‌دهد، گفت: در مراحل يک و دو، تمامي مخفيگاههايي که در آن خودروها بمب‌گذاري مي‌شد، از بين رفت. مرحله چهارم هم جنگ بزرگي در داخل اراضي سوريه صورت گرفت که ارتش سوريه هم از حزب الله حمايت کرد. در آن زمان، جنگ به دو بخش تقسيم شد که يک قسمت آن بر عهده ارتش سوريه بود و بخش ديگر، بر عهده ارتش لبنان. اين چهار مرحله به شکست تروريستها و اخراج آنان از اين منطقه و در نتيجه بازپسگيري کامل اراضي لبنان منجر شد.

دبير کل حزب الله با بيان اينکه در آن زمان تعداد نيروهاي ما بسيار زياد بود، ولي مهمات کمي داشتيم و مهمات با تعداد نيرو همخواني نداشت، خاطر نشان کرد: اين پيروزي برآيند معادله ارتش-ملت-مقاومت است و همه مردم لبنان و منطقه شاهد آن بودند. البته حفاري در بلوک 9 در ترسيم مرزهاي دريايي و بازپسگيري ميادين گازي و نفتي خود هم نتيجه اين معادله است.

ما معادله راهبردي دفاعي را معرفي کرديم. البته گروه سياسي که از افراد مسلح حمايت کرد، خواستار گفت‌وگو درباره راهبرد دفاعي نيست، بلکه هميشه بر خلع سلاح مقاومت تأکيد دارد؛ اين گروه هميشه در سفارت آمريکا حضور دارد.

اسرائيل از تجارب گذشته درس نمي‌گيرد

وي در ادامه به تهديدهاي مسئولان صهيونيستي مبني برترور رهبران مقاومت اشاره کرد و گفت: آنان گفتند که اين ترور مي‌تواند در داخل يا خارج از فلسطين اشغالي صورت گيرد. ظاهرا اسرائيل از تجارب گذشته درس نگرفته است. لذا ارتش و مسئولان صهيونيستي همان اشتباهات گذشته را تکرار مي‌کنند. اکنون در کرانه باختري که شاهد افزايش قدرت مقاومت هستيم، مي‌بينيم که نتانياهو، ايران را متهم مي‌کند و مدعي است که اگر ايران نبود، اين افراد هم دست به اين کارها نمي‌زدند. اسرائيليها با اين اظهارات، فقط خود را احمق جلوه مي‌دهند. آنان فراموش کرده‌اند که ملت فلسطين پيش از پيروزي انقلاب اسلامي ايران با آنان مي‌جنگيد و حتي اگر [رژيم] شاه هم حکومت را در دست داشت، مردم فلسطين باز هم مي‌جنگيدند؛ زيرا اين مردم، حق دارند که زندگي کنند.

به هر تروري قاطعانه پاسخ خواهيم داد

نصرالله با بيان اينکه جمهوري اسلامي ايران از مقاومت در غزه حمايت مي‌کند و هيچ گاه آن را رها نکرده است، ولي مقاومت در کرانه باختري، صرفا يک اراده فلسطيني است، تصريح کرد: دشمن صهيونيستي در لبنان هم مي‌گفت که هر کس با آن مبارزه مي‌کرد، ابزارهاي ايران هستند، ولي نمي‌دانست که مردم لبنان، خودشان به فکر آزادي هستند تا اينکه در سال 2000، آزادي حاصل شد. اين دشمن در طول جنگ با مقاومت، ترورهاي زيادي در ميان فرماندهان ارشد و علما و حتي زنان و کودکان آنان انجام داد، ولي آيا توانست مقاومت را متزلزل کند؟. اينها، سفسطه نتانياهو است. اين تهديدها و حتي عملي کردن آن هم، مقاومت را متوقف نخواهد کرد، بلکه فقط به پافشاري و قدرت بيشتر آن منجر خواهد شد.

دبير کل حزب الله با تأکيد بر اينکه دشمن صهيونيستي بايد اعتراف کند که در يک تنگناي تاريخي، موجوديتي و راهبردي قرار دارد که هيچ برون‌رفتي از آن ندارد، گفت: اگر همه کارشناسان جهان جمع شوند، نخواهند توانست آنان را از اين تنگنا خارج کنند، تنها راه حل براي آنان اين است که اين سرزمين را ترک کنند و آن را در اختيار صاحبان واقعيش قرار دهند. در قبال هر تروري که در اراضي لبنان صورت گيرد و [شهروند] فلسطين، لبناني يا ايراني يا سوري را هدف قرار دهد، سکوت نخواهيم کرد، بلکه واکنش محکميبه آن خواهيم داشت و هرگز نخواهيم پذيرفت که قواعد درگيري تغيير کند.

وي گريزي به وضعيت اسف‌بار اسراي فلسطيني و زندانيان سياسي بحريني زد و گفت: کابينه متوحش صهيونيست، جناياتي عليه اسراي فلسطيني انجام مي‌دهد. بايد به صورت واقعي با اسراي فلسطيني و زندانيان سياسي در بحرين، همبستگي داشت. کشورهايي که مدعي حقوق بشر هستند، بايد در قبال اين جنايات موضعگيري کنند.

فرمانده اصلي جنگ عليه سوريه، آمريکا است

نصرالله به بررسي مسائل و تحولات اخير سوريه پرداخت  و تأکيد کرد: از آغاز ما در حزب الله گفتيم که رخدادهاي سوريه، تداوم رخدادهاي 2011 است و يک پروژه آمريکايي است که از کشورهاي منطقه کمک گرفته است و اين کشورها هم با رسانه، پول، سلاح و امکانات به آن کمک کردند. آنان از رخدادهاي داخلي سوريه، سوء استفاده کردند. آنان از آغاز به دنبال سرنگوني دولت کنوني سوريه و اشغال و غارت آن بودند. آمريکاييها امروز به صورت روزانه نفت سوريه را غارت مي‌کنند. همه گروههاي حاضر در شمال و شمال شرق سوريه، وابسته به آمريکا هستند. در واقع فرمانده اصلي جنگ عليه سوريه، آمريکا بود. سفير وقت آمريکا در دمشق اعتراف کرد که در آن زمان کميته‌اي براي جنگ عليه سوريه تشکيل شده بود که متشکل از آمريکا و چند کشور عربي بوده است. در اين کميته، تمامي برنامه‌ها براي سرنگوني سوريه، طراحي مي‌شد. حتي دو هزار ميليارد دلار در اين زمينه هزينه کردند؛ هر چند بايدن مي‌گويد که صدها ميليارد دلار هزينه کرده بودند.

دبير کل حزب الله با بيان اينکه آمريکا به بهانه داعش به عراق و سوريه آمد و اکنون هم شرق فرات را اشغال کرده است، گفت: تکفيريها و بسياري از ساده‌لوحاني که به بهانه حمايت از اسلام به سوريه آورده شدند تا بجنگند، صرفا آلت دست‌هاي احمقي بودند. آنان زماني که ديدند پروژه نظامي شکست خورده و وضعيت سوريه در حال بهبود است، تحريمهاي سزار را وضع کردند. لذا به جاي آنکه بانيان تحريم سوريه را سرزنش کنند، آدرس غلط مي‌دهند. آمريکاييها مهمترين ميادين گازي و نفتي سوريه را غارت مي‌کنند  و اجازه نمي‌دهند دولت سوريه به آن بازگردد. جنگ در شرق فرات فقط با نيروهاي دموکراتيک سوريه (وابسته به آمريکا) نيست، بلکه جنگ در اين منطقه مي‌تواند به يک جنگ منطقه‌اي و بين‌المللي بدل شود. اگر آمريکاييها مي‌خواهند خودشان بجنگند، بفرمايند!. اين جنگ واقعي، همه معادلات را تغيير خواهد داد.

نيروهاي يونيفل يا جاسوسان اسرائيل؟

وي در بخش پاياني سخنراني خود به تحولات داخلي لبنان و مسئله ادامه فعاليت نيروهاي يونيفل پرداخت و گفت: آمريکاييها مي‌خواهند يونيفل را در لبنان تبديل به جاسوسان اسرائيلي کنند. ما به خاطر مواضع سياسي رسمي هم مجبوريم که اين وضعيت را تحميل کنيم؛ زيرا برخي حضور يونيفل را منفعتي براي لبنان مي‌دانند. آنچه سال گذشته رخ داد که مي‌تواند معلول غفلت يا اشتباه باشد. اشتباه اين بود که به يونيفل اجازه داده شده بود به دور از ارتش، هر اقدامي که بخواهد انجام دهد. يک گروه مسلح خارجي مي‌تواند بدون اجازه ارتش و دولت لبنان هر کاري انجام دهد و در اين صورت ديگر حاکميت چه معنايي دارد؟. اميدواريم که اين مسئله اصلاح شود.

دبير کل حزب الله با اشاره به اينکه اين جنبش در خصوص رياست جمهوري آماده گفت‌وگو است، در پايان تصريح کرد: آنان (طرف مقابل) مي‌گويند که ما مخالف گفت‌وگو هستيم، ولي ما هم براي اين مسئله التماس نخواهيم کرد. آنان مي‌گويند که رئيس جمهور براي دولتي مي‌خواهند که با حزب الله مقابله کند، نه دولتي که به دنبال حل مشکل مردم باشد. اين افراد، فقط در راستاي خدمت به اهداف اسرائيل، کار مي‌کنند. قصد ندارم با مردم لبنان وارد جنگ شوم، ولي حقايق را به آنان مي‌گويم: برخي فقط تحقق رؤياي خود را بر ويرانه‌هاي لبنان مي‌بيند.