اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

حجت‌الاسلام کلانتري:

بايد مصاديق عدالت در حوزه‌هاي مختلف تعريف شود

حضرت آيت‌الله خامنه‌اي رهبر معظم انقلاب اسلامي روز 6 شهريور امسال در ديدار هيئت دولت چهاردهم با ايشان به محورهاي مختلفي اشاره کردند که ارزش خدمتگزاري مسئولان به مردم، تهيه پيوست عدالت براي همه امور و اهميت حکمراني خردمندانه جزو اين محورها بود.

بايد مصاديق عدالت در حوزه‌هاي مختلف تعريف شود

در اين راستا بر آن شديم تا حجتالاسلاموالمسلمين ابراهيم کلانتري توليت آستان مقدس حرم حضرت شاهچراغ (عليه السلام) و استاد دانشگاه درباره اين سه محور به گفتوگو بنشينيم.

حجت الاسلام کلانتري در اين گفتوگو مطالبي را در خصوص فرمايشات اخير رهبر معظم انقلاب در ديدار هيئت دولت چهاردهم با ايشان با محورهاي دستيابي به راهکارهاي تحقق عدالت، مختصات حکمراني خردمندانه و اهميت و ارزش خدمتگزاري مسئولان به مردم بيان کرد.

متن اين گفتوگو در ادامه آمده است:

 

راهکار تحقق عدالت در حوزههاي مختلف

 

فارس: رهبر معظم انقلاب اسلامي اخيراً و در ديدار هيئت دولت چهاردهم با ايشان به موضوع پيوست عدالت اشاره و نسبت به آن تاکيد داشتند. از ديدگاه شما راهکار برقراري و ايجاد عدالت در جامعه چيست و چه معيارهايي دارد؟

حجتالاسلام کلانتري: عدالت يکي از آمال و آزمونهاي بزرگ پيامبرهاي الهي است. همانگونه که از آيات قرآن هم به وضوح به دست ميآيد پايان و نتيجه نهايي حاکميت پيامبران خدا برپاشدن عدالت و قسط در جامعه ميان مردم و به وسيله مردم است.

عدالت اهميت دارد به ويژه براي يک نظام سياسي که بر پايه اسلام بنا شده و مدعي است که ميخواهد احکام اسلام و قرآن را برپا کند.

همان گونه که حضرت علي عليه السلام ميفرمايند عدالت در توصيف کردن بسيار راحت است، اما، پياده کردن عدالت در عرصههاي مختلف يکي از سختترين کارها است. لذا؛ انجام آن يک کار آساني نيست که بگوييم به مجرد اينکه يک شخص، مکتب و دولت شعار عدالت را بيان کرد آنگاه عدالت به راحتي تحقق پيدا خواهد کرد.

به نظر ميرسد راهکار تحقق عدالت اين است که اولاً به تناسب عرصههاي مختلف اعم از عرصههاي قضايي، اقتصادي، آموزشي و موقعيتهاي سياسي و اجتماعي بايد مصاديق عدالت در هر کدام از آنها به دقت تعريف شود. به طور مثال؛ در ارتباط با مسئوليت هاي سياسي اجتماعي آيا عدالت اين است که هر کسي با هر مقدار توان دانش و تجربه ميتواند هر مسئوليتي را در جمهوري اسلامي اشغال کند.

 

عدالت در واگذاري مسئوليت چگونه محقق ميشود

آيا عدالت اين است که تقسيم پستها به طور مساوي بين آحاد شهروندان که اين عدالت نيست. اين کار نه خود مصداق عدالت است و نه نتيجه آن به عدالت منجر خواهد شد. اگر مسئوليتها و موقعيتها قرار باشد که به صورت عادلانه تقسيم شود بايد به افرادي واگذار شود که از همه ظرفيتهاي لازم براي اداره آن مسئوليت برخوردار باشند. صرفاً اين گونه نيست که اگر مسئوليتها را بين جناحها تقسيم کرديم آنگاه عدالت حاکم شده باشد، در صورتي که ممکن است اين روش تقسيم و واگذاري مسئوليت 100 درصد ظلم باشد.

عدالت اين است که فردي که در يک سمت قرار ميگيرد مطابق شاخصهاي از قبل تعيين شده در يک فرآيند دقيق گزينش شود که از پيش تعيين شده است، تأکيد کرد: اگر اينگونه عمل شود بسياري از افراد از اين صحنه خارج خواهند شد چون عدالت اقتضا ميکند که بسياري از افراد به مسئوليت نرسند و عدالت اقتضا ميکند که افراد خاصي به اين مسئوليتها برسند.

البته اين رانت نيست بلکه حقيقتاً عين عدالت است يعني قرار دادن هر شخص در جايگاه متناسب خود که ميتواند به درستي در آن جايگاه نقش ايفا کند. هنگامي که از عدالت آموزشي سخن به ميان ميآيد آنجا نيز، مفاهيم ديگري مدنظر هستند و يا هنگامي که از عدالت در توضيح يارانهها بحث به ميان ميآيد اين دقيقاً يک مفهوم خاص دارد. البته مصاديق رعايت عدالت در حوزههاي ديگري همچون حوزه قضايي، اشتغال، برخورداري از امکانات و ظرفيتهاي متعلق به بيت المال بايد به دقت تعريف شود.

 

عرصهها و ابعاد مختلف عدالت شاخصگذاري نشده است

 

يکي از مشکلات اصلي را در اينجا ميبينم که همه از عدالت صحبت ميکنيم، اما، هيچگاه ننشستهايم و عدالت را به تناسب عرصهها و ابعاد مختلفي که ميتواند داشته باشد، تعريف کرده و شاخص گذاري کنيم و سپس براي آن قانون گذاري کنيم و اگر لازم است دستورالعملها و آييننامههاي مورد نياز را تعيين کنيم. به همين دليل شاهد هستيم که فردي به علت وابستگي به يک جناح سياسي به يک مسئوليت ميرسد و فرد شايسته ديگري به اين علت از مسئوليت کنار ميرود که متعلق به جناح حاکم نيست.

همه اين موارد اهميت دارند و بايد با دقت تمام انجام بگيرد.

اکنون هم نظام جمهوري اسلامي در يک موقعيتي است که ميتواند از طريق مجلس و دستگاههاي قانونگذار به تعريف دقيق عدالت در هر عرصه و شاخصگذاري و قانونگذاري و پس از آن نيز، نسبت به نظارت و بازرسي دقيق درباره اين شاخصهها و قوانين بپردازند. حتي اگر در نظارت و بازرسي شاهد تخلف از اين شاخصهها باشند بايد با سازوکارهاي قانوني تعريف شده نسبت به آن برخورد کنند. البته اگر لازم بود افرادي که اين شاخصها را رعايت ميکنند، تشويق شوند.

اعتقاد دارم اگر بتوانيم اين مسير را در کشور نهادينه کنيم آنگاه ميتوانيم گامهايي را در راه اجراي عدالت در کشور برداريم.

 

حکمراني خردمندانه فقط در حوزه سياست مطرح نيست

 

فارس: موضوع ديگري که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند بحث حکمراني خردمندانه است. از نظر شما تعريف حکمراني خردمندانه چيست و چه معيارها و مؤلفههايي دارد؟

حجتالاسلام کلانتري: بايد توجه کنيم که حکمراني فقط در حوزه سياست مطرح نيست بلکه ابعاد و جنبههاي مختلفي مانند حکمراني در حوزه اقتصاد، فرهنگ، آموزش، تربيت، سبک زندگي و ساير عرصههايي که مختلف هستند.

اعتقاد دارم که در همه عرصهها قطعاً بايد بر محور خرد ناب و تفکر و جهانبيني صحيح حرکت کنيم. يعني حکمراني خردمندانه به اين معنا است که ما جوانب مکتبي، انديشهاي، دنيوي و اخروي يک موضوع را مد نظر قرار دهيم.

هنگامي که حضرت امام خميني (رحمت الله عليه) سياست را تعريف ميکند اين تعريف به گونهاي است که هم مربوط به جنبه مادي و دنيوي و هم مربوط به جنبه معنوي و اخروي آن است. يعني سياست در اسلام اينگونه است که هم کار انسان سازي به معناي واقعي کلمه را انجام ميدهد و هم کار معيشت و دنياي مردم را به طرز صحيح انجام ميدهد. لذا؛ سياست به تعبير حضرت امام خميني (رحمت الله عليه) به معناي دغل بازي و شيطنت نيست.

اگر فقط بخواهيم حکمراني را در حوزه سياسي معني کنيم هم بايد ظرفيتهاي داخلي، هم استقلال کشور، هم دشمن شناسي را با دقت مد نظر قرار دهيم و هم به همه ابعاد وجودي شهروندان داشته باشيم. چرا که ما در حوزه حکمراني سياسي برخي اوقات دچار افراط و تفريط ميشويم که اين نوع حکمراني قطعاً مبتني بر خرد نيست چون حکمراني مبتني بر خرد اينگونه است که همه ابعاد مادي، معنوي و ابعاد وجودي انسان مد نظر قرار داشته باشند تا گرفتار افراط و تفريط در يک حوزه نشويم و ساير حوزهها مغفول واقع شوند.

 

چگونگي استفاده از کارشناسان در نظام اسلامي

 

در اين راستا اکنون که مفهوم حکمراني خردمندانه توسط مقام معظم رهبري مطرح شده است. اين بحث به اين دليل مطرح شد که برخي دولتمردان ما روي جنبههاي کارشناسي بسيار تاکيد دارند که بايد در مسائل بر اساس نظر کارشناسي حرکت کنيم. البته اين يک سخن صحيح است که کارها بايد بر اساس نظريات کارشناسان و خردمندي انجام شود، اما، توجه داشته باشيد در نظام اسلامي که مبتني بر احکام الهي، آيات قرآن و اصل ولايت فقيه است نيز کارشناسان يک کارشناسان خاصي ذو ابعاد ميشوند که هم بايد دنيا و هم آخرت را مدنظر قرار دهند.

متأسفانه برخي از کارشناسان ما تحصيل کرده غرب هستند و در پارادايم مسائل غرب حرکت ميکنند، آنگونه کارشناسي قطعاً براي آن مدل از حکمراني کارساز است، اما، آن مدل از کارشناسي براي حکمراني بر مبناي اسلام کارساز نيست و تجربههاي چند دهه گذشته نيز اين را اثبات ميکند.

لذا؛ اين فرآيند در جامعه ما بايد به نحو چند بعدي انجام شود به نحوي که همزمان بايد واقعيتهاي جامعه در نظر گرفته شود، ظرفيتها و توانمنديهاي کشور لحاظ شود، آن دشمن غدار که يک لحظه از ضربه زدن به کشور غافل نيست بايد در نظر گرفته شود و احکام خدا نيز در کارشناسي لحاظ شود. اما، در کارشناسي غربي فقط يک بعد لحاظ ميشود که قطعاً در حکومتي که بر مبناي احکام الهي بخواهد کار کند، کارساز نيست و نتيجه مثبتي نيز نخواهد داشت.

 

مسئولان خود را در عمل خادم ملت بدانند نه در شعار و وعده

 

فارس: رهبر معظم انقلاب اسلامي در توصيه ديگري که به هيئت دولت چهاردهم داشتند، فرمودند؛«فرصت خدمت به مردم و تلاش براي پيشرفت کشور را نعمت بزرگ الهي برشمردند و افزودند: اين امانت خدا و مردم را قدرشناسي کنيد و بدانيد فرصت 4 سال خدمت به سرعت برق و باد ميگذرد.» از ديدگاه شما فرصت خدمت به مردم چه ميزان مغتنم و ارزشمند است و مسئولان چگونه بايد اين نعمت را قدر بدانند؟

حجتالاسلام کلانتري: اگر از جنبه اجتماعي به حاکميت نگاه بيندازيم آن چيزي که مقبوليت يک نظام را رقم ميزند و اميدها را در دلها احيا ميکند همان خدمتگزاري مسئولان، حاکمان، دستاندرکاران و مديران کشور است. يعني خود را خادم ملت بدانيم البته نه در ظاهر بلکه بايد در عمل نيز ظهور و بروز داشته باشد به نحوي که يک مدير در عمل نشان دهد که با تمام وجود در خدمت ملت و کشور است.

اگر اين کار انجام شود يعني خستگي ناپذير بودن، دلسوزاندن و در غم و شادي مردم شريک بودن، هنگامي که همه اين موارد با يکديگر در يک مسئول ظهور و بروز داشت حتي اگر دوران مسئوليت او کوتاه باشد، مردم به درستي متوجه ميشوند که او به معناي واقعي کلمه خادم ملت است. اما، هنگامي که خدمتگزار بودن به مردم فقط در بيان مطرح شود و در عمل بروز نداشته باشد خود مردم متوجه ميشوند که آن مدير، مسئول، وکيل و وزير فقط شعار خدمتگزاري به مردم را بيان ميکند.

در روايات بسياري آمده که خدمت به خلق خدا نوعي عبادت است و اين مورد در آيات قرآن نيز به اشکال متفاوت مشاهده ميشود. هنگامي که ما به انسانها خدمت ميکنيم انساني که اشرف مخلوقات است در حال خدمت به خالق او هستيم. اين از بهترين ارزشهايي است که اسلام به ما ارزاني داشته و بايد با همه وجود تلاش کنيم.

همه مديران از راس حاکميت تا رئيس و کارمندان يک ادارات بايد به مردم خدمت کنند. خدمتگزار مردم بودن در هر عرصهاي که بر عهده انسان است، معنا پيدا ميکند. لذا؛ وقتي مردم يک خدمتگزار مانند شهيد سليماني و شهيد رئيسي را مشاهده ميکنند اين به سرمايه اجتماعي براي نظام اسلامي تبديل ميشود. يعني مقبوليت و قدرت نظام در جامعه بينالمللي را افزايش ميدهد که يک ارزش بزرگ است. البته وجود چنين مديران خدمتگذاري در متن جامعه نيز شاهد خواهيم بود که مشکلات مردم تا حد بسياري حل خواهد شد.

 

برخي افراد ارزش خدمتگزاري به مردم را فراموش کردهاند

 

فارس: متأسفانه شاهد هستيم که برخي از افراد پس از رسيدن به مسئوليت با سوء استفاده از مسئوليت خود نسبت به برآورده کردن اميال و خواستههاي خود و اطرافيانشان اقدام ميکند. از ديدگاه شما چرا برخي از افراد به اين سمت و سو گرايش پيدا ميکنند و از نعمت خدمتگزاري به مردم به خوبي بهره نميبرند؟

حجتالاسلام کلانتري: افرادي که در جمهوري اسلامي به دنبال خدمت مردم نبوده و فقط به دنبال کسب پست و مقام هستند نه نسبت به اصل نظام متوجه هستند و نه به آن باور دارند و حتي نسبت به جايگاه خود نيز متوجه نيستند. همانگونه که در بيانات ائمه اطهار عليهم السلام نيز آمده است؛«مسئوليتها طعمه نيستند بلکه فرصت هستند.»

نمونه آن را در کلاس دانشگاه مشاهده ميکنيم که چه دانشجو باشيم و چه استاد حضور در آن کلاس يک فرصت است.

ممکن است يک استاد به نحو ضعيف درس خود را ارائه ميدهد که به معناي عدم استفاده صحيح از فرصت است و استاد ديگري از فرصت خود با ارائه قوي مطالب علمي به نحو احسن استفاده ميکند.

بايد توجه داشت که استعدادها و مسئوليتهايي که از سوي خداوند به انسان اعطا شده همه فرصت هستند براي انساني که جايگاه خود در نظام آفرينش را به درستي متوجه شده است. البته برخي به اشتباه به مسئوليت رسيدهاند و متوجه نشدهاند که براي هر کدام از اين مسئوليتها چه ميزان انسانهاي پاک به شهادت رسيدهاند تا يک فرد به آن جايگاه برسد. به همين دليل، او خيال ميکند که اين پست متعلق به شخص اوست و از اين پست به عنوان يک دستاويز جهت دستيابي به منافع خود و اطرافيانش است. البته اين ناشي از ضعف شناخت نسبت به ظرفيت نامحدود يک انسان و اشتباه در حال رخ دادن در زندگي يک انسان است که شايد متوجه نباشد و شايد هم متوجه باشد، اما، هوي و هوس به او اجازه اصلاح نميدهد.

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.