باند قاچاق دختران به بهانه ازدواج متلاشي شد

ماموران پليس فرودگاه مدتي قبل در فرودگاه بين‌المللي امام خميني به دو دختر که قصد سفر به اروپا را داشتند مشکوک شدند. پس از متوقف کردن دو دختر و خروج آنها از صف تحويل چمدان، آنها براي بررسي‌هاي دقيق‌تر به اتاق بازرسي برده شدند و چمدان‌هايي که همراهشان بود جلوي چشم خودشان باز شد. اين در حالي بود که دو دختر در مورد نسبت‌شان با يکديگر و دليل سفرشان گفتند: ما خواهر هستيم و خواستگار يکي از ما که وضع خيلي خوبي دارد قصد داشت ما را براي بررسي اوضاع تحصيلي و کار به ايتاليا بفرستد. براي همين ما راهي سفر هستيم.

وقتي نوبت به يکي از چمدان‌ها رسيد ماموران با دقت بيشتري آن را بازرسي کردند و در نهايت به مقدار قابل توجهي مواد مخدر از نوع شيشه برخوردند که به طرز ماهرانه‌اي در يکي از زيپ‌هاي آن جاسازي شده بود.

به اين ترتيب هر دو دختر به اتهام حمل و تلاش براي قاچاق مواد مخدر بازداشت شدند. يکي از دختران که مدعي بود خواستگار او مقدمات سفرشان به اروپا را فراهم کرده است، در تحقيقات اوليه به ماموران گفت: چمداني که مواد مخدر در آن پيدا شده است نه مال من است و نه مال خواهرم. آن چمدان را خواستگارم داد و گفت حالا که به اروپا مي‌رويم چمداني از محصولات خوراکي ايراني را براي برادرش ببريم که اروپا زندگي مي‌کند، ما هم که ديديم او اين همه لطف به ما کرده است و مقدمات سفرشان به ايتاليا را فراهمو هزينه اين سفر را هم پرداخت کرده و مهم‌تر از همه قرار است با او ازدواج کنم پذيرفتيم که اين چمدان را ببريم و به برادرش يا پيکي که مي‌فرستد تحويل دهيم.

با وجود اين اظهارات دو دختر بازداشت شدند و پرونده‌اي برايشان در دادسراي ناحيه 24 که ويژه رسيدگي به جرايم مرتبط با مواد مخدر است، تشکيل شد.

دختر جوان که فهميده بود در چه دامي افتاده‌ است، در تحقيقات بعدي از ابتدا نحوه آشنايي با خواستگارش را که مدعي بود شهروز نام دارد، براي بازپرس پرونده و ماموران پليس مبارزه مواد مخدر شرح داد. دختر جوان گفت: مدتي قبل از اينکه بخواهيم به ايتاليا برويم با پسري در اينستاگرام دوست شدم که هر بار با ماشيني متفاوت و گران‌قيمت سر قرار مي‌آمد؛ با ماشين‌هاي مدل بالايي که اصلا کسي شک نمي‌کرد او پولدار نباشد و اينها دامي براي فريب من باشد. شهروز مي‌گفت در کار واردات است و وسايل مختلفي را با کشتي به ايران وارد مي‌کند. خلاصه چند ماهي از رابطه ما گذشت و او گفت مي‌خواهد به خواستگاري‌ام بيايد. من هم قبول کردم. در اين بين حرف خانواده و برادرش شد که اروپا هستند و من هم گفتم آرزوي سفر و تحصيل در اروپا را دارم. آن موقع بود که گفت مرا به اروپا مي‌فرستد اما چون سخت ويزا مي‌دهند دفعه اول بايد از ايتاليا وارد شوم.

اين دختر ادامه داد: شهروز پيشنهاد داد به آنجا بروم و شرايط را براي درس و کار بررسي کنم و اگر به نظرم خوب بود و خواستم بمانم بعد از ازدواج با هم به اروپا برويم و زندگي کنيم. من هم وسوسه شدم . وقتي گفتم خواهرم را هم با خودم مي‌برم و هزينه سفر خواهرم را خودم مي‌پردازم اصلا زير بار نرفت و بليت خواهرم را هم فراهم کرد تا با هم شرايط درس و کار در اروپا را بسنجيم.

اين دختر فريب خورده در مورد ازدواج هم گفت: شهروز و من حتي قرار ازدواج را هم گذاشتيم و قرار بود وقتي از ايتاليا برگشتيم مراسم ازدواج را برگزار کنيم . همه چيز خوب بود و او هم يک چمدان خوراکي و لباس براي برادرش فرستاد. ما از همه جا بي‌خبر و بليت به دست در فرودگاه امام منتظر بوديم بارهايمان را تحويل دهيم و سوار هواپيما شويم که ماموران ما را براي بازرسي وسايل‌مان بردند و بسته‌هاي شيشه‌اي را پيدا کردند که به طور ماهرانه‌اي داخل يکي از زيپ‌هاي زير چمدان جاسازي شده بود.

در پي اين اظهارات دختر جوان و تاييد خواهرش، بررسي‌هاي تخصصي گفته‌هاي آنها را تاييد کرد و‌لي با توجه به اينکه مواد مخدر همراه آنها کشف شده بود هر دو آنها دو ماه بازداشت بودند تا اينکه ماموران مبارزه با مواد مخدر با دستورات بازپرس پرونده رد پسر فريبکار را زدند و در نهايت موفق به بازداشت او شدند.

با بازداشت پسري که خود را شهروز معرفي کرده بود، معلوم شد او و همدستانش آشپزخانه توليد مواد مخدر شيشه دارند و با توجه به اينکه در اروپا مواد مخدر به يورو خريد و فروش مي‌شود و گران هم شده است با فريب دختران، از آنها براي قاچاق استفاده مي‌کردند. همچنين در بازجويي از متهمان توليد کننده شيشه مشخص شد نفرات اصلي خودشان در اروپا زندگي مي‌کنند.

در حال حاضر با بازداشت شهروز و همدستانش تحقيقات ادامه دارد.