بادبادک‌فروشي که جراح زيبايي شد

اسرار اين پزشک قلابي با شکايت چند نفر از مشتريانش برملا شد. شاکيان افرادي بودند که براي انجام عمل غبغب، ليفت صورت و شقيقه، بوتاکس و تزريق ژل به 2کلينيک در شمال و غرب تهران مراجعه کرده، اما به‌شدت آسيب ديده بودند.

يکي از شاکيان که زني 40ساله بود، گفت: در اينستاگرام با پيج پزشکي به نام فرنام آشنا شدم. او مدعي بود که جراح زيبايي است و با ديدن تبليغاتش وسوسه شدم که براي انجام جراحي غبغب به کلينيک وي بروم.‌او ادامه داد: بعد از جراحي در کلينيک زيبايي دکتر فرنام، دچار کبودي‌هاي فراوان در ناحيه گردن شدم که پزشک مدعي بود طبيعي است و به‌زودي خوب خواهم شد؛ اما رفته‌رفته بدتر شدم و تصميم به شکايت گرفتم.‌

با مطرح‌شدن اين شکايت‌ها تحقيقات‌زيرنظر قاضي مهدي صانعي، بازپرس شعبه دوم دادسراي جرائم پزشکي آغاز شد. بررسي‌ها حکايت از آن داشت که مدير اين 2کلينيک که خودش را دکتر فرنام معرفي مي‌کرده، نه‌تنها پزشک نيست بلکه تا ديپلم بيشتر درس نخوانده است. او با اجاره واحدهاي تجاري در غرب و شمال تهران، اقدام به راه‌اندازي کلينيک زيبايي غيرمجاز کرده بود و برخي از مراجعه‌کنندگان که تحت عمل جراحي قرار گرفته بودند، دچار آسيب‌هاي جسمي و عوارض جدي شده‌ بودند.

در اين شرايط دستور بازداشت دکتر قلابي صادر شد؛ اما مأموران پس از حضور در محل متوجه شدند که او فرار کرده است. در ادامه معلوم شد که نگهبان کلينيک زنگ مخفي داشته و از طريق همان زنگ پزشک قلابي را در جريان حضور مأموران در کلينيک قرار داده
است.

به‌اين‌ترتيب جست‌وجوها ادامه يافت و معلوم شد که پشت کمدديواري کلينيک يک در مخفي وجود دارد و دکتر قلابي از آن طريق توانسته فرار کند. با اين‌حال مخفيگاه او شناسايي و پزشک قلابي در يک عمليات ضربتي دستگير شد و تحقيقات در اين پرونده ادامه دارد.

عشق جراحي

متهم 36ساله است و مي‌گويد از کودکي اعتمادبه‌نفس بالايي داشته و در زمينه جراحي مطالعات زيادي انجام داده و به همين دليل توانسته طعمه‌هايش را فريب دهد.

فکر نمي‌کردي با اين کار با جان افراد بازي مي‌کني؟

من اطلاعات زيادي در علم پزشکي و جراحي داشتم. ‌ از زماني که کلينيک‌ها را افتتاح کردم، بيش از 50عمل زيبايي انجام دادم. همه به من مي‌گفتند پنجه‌طلا. مشتريانم رضايت کامل داشتند، جز تعداد معدودي که خب بايد بگويم اشتباه در هر کاري پيش مي‌آيد. حتي دکترهاي حرفه‌اي و ماهر هم ممکن است گاهي دچار اشتباه شوند.

چه نوع جراحي‌هايي انجام مي‌دادي؟

از جراحي غبغب گرفته تا ليفت شقيقه و پيشاني، از تزريق بوتاکس و ژل لب گرفته تا جراحي زيبايي پلک و روتين‌هاي پوستي مانند تزريق‌هاي آب‌رسان پوست. همه اينها را با بي‌حسي انجام مي‌دادم و از بيهوشي استفاده نمي‌کردم.

‌فکر راه‌اندازي کلينيک چطور به ذهنت رسيد؟

يک روز که در پارک در حال فروش بادبادک بودم، مردي نزد من آمد تا براي فرزندش بادبادک بخرد. سر صحبت را با هم باز کرديم. او گفت که به‌تازگي واحدي اجاره کرده و کار روتين پوستي و زيبايي انجام مي‌دهد. مي‌گفت تزريق بوتاکس هم انجام مي‌دهد و درآمد بالايي دارد. ابتدا تصور کردم دکتر است؛ اما وقتي از مدرکش پرسيدم، گفت تا فوق‌ديپلم بيشتر درس نخوانده است. همان لحظه ايده چنين کاري به ذهنم خطور کرد. فکر کردم مي‌توانم وارد کار زيبايي شوم؛ چون هم عشق جراحي زيبايي داشتم هم استعدادش را.

‌اما تو تا ديپلم بيشتر درس نخوانده‌اي.

قبول دارم که فقط ديپلم دارم، ولي چندتا فيلم آموزشي ديدم و چند کتاب و مقاله هم در زمينه جراحي خواندم. فکر کردم همين کافي است.