آل سعود در بحبوحه تنش‌ها به دنبال چه چيزي است؟

همزمان با وقوع سلسله حوادث و تحولات ناشي از شروع جنگ در سرزمين هاي اشغالي ميان مقاومت فلسطين و رژيم صهيونيستي، دولت‌هاي منطقه و جهاني به کنش گري در رابطه با مسئله جنگ در سرزمين هاي اشغالي پرداختند. کشورهاي غربي تمام عيار به دفاع از رژيم صهيونيستي پرداخته و با حمايت بي قيد و شرط از صهيونيست‌ها، بزرگترين جنايت قرن را رقم زدند.

کشورهاي عربي منطقه نيز که عنوان کشورهاي مسلمان و جهان عرب را نيز به دوش ميکشند به دفاع لفظي از فلسطين و محکومت رژيم صهيونيستي اکتفا کرده و در پشت صحنه، با کمک هاي عملي به رژيم جنايتکار صهيونيستي، در کشتار مردم فلسطين سهيم شدند.

در اين ميان، رژيم سعودي حاکم در عربستان که مدعي ام‌القرايي در جهان اهل سنت است، فرصت را مناسب ديده و عملا مسير امتياز گيري و دنبال کردن منافع خود از قبال تحولات منطقه و موضوع فلسطين را اتخاذ کرده است.

از زمان وقوع موج بيداري اسلامي در منطقه، ‌ تحولات شگرفي در غرب ايجاد شده است که آثار آن تا امروز نيز قابل لمس است. يکي از تحولات مهمي که بيداري اسلامي بر منطقه غرب آسيا بر جاي گذاشت، خلاء ايجاد شده به دليل ضعف بازيگران سنتي عربي بود.

موضوعي که باعث شد بازيگراني همچون عربستان و امارات تلاش کنند تا اين خلاء ايجاد شده را پر کنند. و اين امر با سياست جاه طلبانه وليعهد سعودي، محمد بن سلمان يکي شده است که يکي از جلوه هاي اين سياست، مربوط به مذاکرات آل سعود با رژيم صهيونيستي در مورد عادي سازي روابط است، البته در چهار چوب يک توافق استراتژيک با ايالات متحده آمريکا.

تحولات اخير در منطقه از جمله بالا رفتن سطح تنش ميان ايران و رژيم صهيونيستي و همچنين ترور دبير کل حزب الله لبنان، شهيد سيد حسن نصرالله، سران سعودي را به فکر آن انداخته است که از فرصت استفاده کرده و فرمان کنترل سياست داخلي لبنان را بدست بگيرند.

در نگاه سعودي‌ها ترور سيد حسن‌نصرالله و عمليات زميني رژيم صهيونيستي در جنوب لبنان، شرايط جديدي را ايجاد کرد که ممکن است به پيشبرد منافع آنها در عرصه سياسي لبنان کمک کند، موضوعي که پيش از اين امکان پذير نبود. از جمله آنها، انتخاب رئيس جمهور در لبنان است. از اين رو، در روزهاي اخير، حمايت قاطع عربستان سعودي از فعاليت هاي ديپلماتيک گسترده در بيروت به رهبري آمريکا و فرانسه به جهت کنترل امور عرصه سياسي لبنان، کاملا مشهود است.

هدف همانطور که گفته شد، استفاده از تضعيف حق وتوي حزب الله براي پيشبرد انتخاب رئيس جمهور است که راه را براي تشکيل دولت در لبنان هموار مي کند. ميقاتي، نخست وزير و عنصر نزديک به رژيم سعودي نيز اعلام کرده است که قصد دارد تا تلاش خود را به کار گيرد تا انتخاب رئيس جمهور لبنان، محقق شود.

نامزد اصلي مورد قبول غرب و سعودي ها، فرمانده ارتش لبنان، ژنرال جوزف عون است که داراي نگاه و مواضع ضد محور مقاومت است و در صورت رسيدن وي به منصب رياست جمهوري، بايد منتظر اقدامات عليه جبهه مقاومت، خصوصا حزب الله لبنان بود. از اين جهت، اين مسئله اقدامي خلاف منافع محور است و بايد انتظار داشت که محور مقاومت از جمله حزب الله لبنان، به اين موضوع واکنش نشان دهد.

رژيم سعودي در حال حاضر شرايط را براي کسب منافع منطقه اي مناسب ديده و از مسئله فلسطين، لبنان در جهت اهداف و برنامه هاي خود استفاده ميکند و مسيري که سران سعودي در حال حاضر طي ميکند، مسيري موازي با خط سياست‌هاي رژيم صهيونيستي در تقابل با محور مقاومت است. بي شک، چنانچه سران بي تجربه و خام سعودي بخواهند به مسيري که در حال حاضر اتخاذ کرده اند، ادامه دهند، بايد هزينه اقدامات و سرکشي‌هاي خود را فراتر از آنچه تصورش را مي کنند، بپردازند.