اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

21 آذر؛ روز اسارت و آزادي آذربايجان

پس از اشغال ايران در شهريور 1320 توسط نيروهاي انگليس و شوروي (روسيه)، آذربايجان در اشغال نيروهاي شوروي به رهبري استالين قرار گرفت.

21 آذر؛ روز اسارت و آزادي آذربايجان

علاوه بر نيروهاي نظامي، بيش از 4000 نفر از اعضاي حزب کمونيست باکو که صدر آن ميرجعفر باقراف بود، به دستور استالين وارد ايران شده و در شهرهاي مختلف آذربايجان بهويژه تبريز، اردبيل و اروميه به فعاليتهاي سياسي و فرهنگي و تبليغاتي پرداختند. انتشار نشريات، تشکيل انجمنهاي ادبي و مجالس شعر، برپايي کنسرت و تئاتر، فعاليت در راديو، انجام سخنرانيها در شهر و روستاها و... از جمله زمينههاي فعاليتهاي اين گروه فرهنگي سياسي اعزامي از باکو بود.

هدف اينها يک چيز بود؛ آمادهسازي افکار عمومي براي تجزية آذربايجان و انضمام آن به شوروي.

در 21 آذر 1324 پس از تغيير نام شعبة ايالتي حزب توده ايران (شعبة حزب کمونيست شوروي در ايران) در آذربايجان به «فرقة دمکرات آذربايجان!»، ميرجعفر پيشهوري از کمونيستهاي قديمي به رهبري فرقه منصوب شد.

پيشهوري از کمونيستهاي قديمي و زندان کشيده بود که در زمان دخالت شوروي در گيلان، روزنامه «کامونيست» را منتشر ميکرد.

قبلا اعتبارنامه پيشهوري در مجلس چهاردهم به علت وابستگياش به روسيه (شوروي) رد شده بود. روسها براي رهبري فرقه دمکرات به سراغ افراد مختلف رفته بودند، اما آنها نپذيرفته بودند، اما پيشهوري  که از سربازان معتقد کمونيسم بود اين مسئوليت و ننگ تاريخي را قبول کرد.

استالين، ميخواست فرقة دمکرات در قوارة يک دولت بر آذربايجان حکومت کند. لذا کابينهاي از وزرا با نام کابينة حکومت ملي! در تبريز تشکيل داده و پيشهوري را به عنوان صدر يا نخست وزير منصوب کرد.

به دستور و کمک استالين، فرقه دمکرات يا حکومت ملي:

1- ارتش مستقل تشکيل داد.

2- پول، چاپ کرد.

3- مسافرت مردم را به تهران منوط به اخذ مجوز کرد.

4- کتابهاي درسي را که مانند همه جاي ايران به زبان فارسي بود، از مدارس جمعآوري کرده و در مراسمي به آتش کشيدند و به جاي کتابهاي فارسي، کتابهاي درسي ويزهاي را که به زبان آذري در شوروي چاپ شده بود، ميان دانش آموزان توزيع کردند.

5- نيروهاي مسلح دولت ايران، مستقر در آذربايجان به ويژه نيروهاي ژاندارمري را که از اهالي محل بودند، بهنحو فجيعي در اردبيل، مشکين، سراب و...به شهادت رساندند. لشکر تبريز را خلع سلاح و نيروها را رها کردند.

6- روزنامة رسمي فرقه دمکرات که آذربايجان نام داشت، به طور مستمر چاپ و همواره از شوروي و استالين در آن تجليل ميشد و..

با پايان جنگ جهاني دوم، قرار بود نيروهاي اشغالگر ايران را ترک گويند. پس از کش و قوسهاي بسيار، نيروهاي اشغالگر شوروي مناطق اشغالي ايران از جمله آذربايجان را تخليه کردند. در اينحال فرقه دمکرات و حکومت ملي مانند بچهاي که پدرش را از دست داده باشد، بيپناه ماند.

خبر اعزام نيروهاي ارتش ايران براي استقرار در آذربايجان، رعب و وحشت را بر ارکان «حکومت ملي آذربايجان!» مسلط کرد. پيش از رسيدن نيروهاي ارتش به زنجان، نيروهاي فرقه از چريکهاي بومي شکست خورده و از زنجان گريختند.

نيروهاي حکومت ملي که به فرماندهي غلام يحيي در زنجان و ميانه مستقر بودند، با منفجر کردن پل دختر (قيز کؤرپوسي) به سوي تبريز گريختند، اما مقصد نهايي تبريز نبود...

از 19 آذر 1321 و دو روز پيش از رسيدن ستون اعزامي ارتش به تبريز، فرار و پنهان شدن نيروها و اعضاي فرقه، خلع سلاح فرقه توسط مردم و تصرف مراکز آن آغاز شده بود.

دکتر جهانشاهلو، معاون پيشهوري در فرقه، در کتاب «ما و بيگانگان» نوشته است: 21 آذر1325 همراه با پيشهوري به ديدار سرکنسول شوروي در تبريز رفتيم. او توضيح داد که امکان دخالت شوروي از طريق قوه نظامي براي حفظ حکومت فرقه وجود ندارد.

پيشهوري که همواره شعار «اؤلمک وار، دؤنمک يوخ!» (مرگ هست و بازگشت نه!)  را در ميان مردم سر ميداد، ناراحت شد که از ما گذشته، ولي پاسخ مردمي را که به ما پيوستند چه بدهيم؟

سرکنسول شوروي ناراحت شد و تنها يک جمله گفت: سني گتيرن، سنه دئيير گئت! (کسي که تو را برکشيد، به تو دستور ميدهد؛ برو...)

بدينگونه طرح و تلاش و هزينههاي شوروي براي تجزية آذربايجان به شکست انجاميد و اکنون سالروز تشکيل و نابودي فرقه دمکرات در حالي سپري ميشود که شوروي نيز نابود شدهاست.

 

* دکتر عارف محمدنيا

 

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.