انتظار ظهور منجي، به معناي اميد براي نهادينه شدن عدل جهاني و برپايي حکومتي است که در آن ظلم و ستم ريشهکن شود و انسانها در سايه عدالت و معنويت زندگي کنند. اين باور نهتنها در دين اسلام، بلکه در تمام اديان الهي و حتي در برخي مکاتب فکري و فلسفي ديده ميشود. آموزههاي ديني، انتظار را بهعنوان يک حالت فعال و پوياي انساني معرفي کردهاند که فرد را به اصلاح خود و جامعه وادار ميکند.
در اديان ديگر نيز، مفهوم انتظار بهگونهاي متفاوت اما با هدفي مشترک يعني تحقق عدالت و رهايي بشر از ظلم و فساد بيان شده است. در مسيحيت، بازگشت حضرت مسيح (ع) نويدبخش برقراري صلح و نجات بشريت است. در يهوديت، انتظار براي آمدن ماشيح (مسيحاي موعود) همچنان زنده است و در آيينهاي ديگري همچون زرتشتي و بودايي نيز بشارت ظهور منجي براي اصلاح جهان داده شده است. اين مسئله نشان ميدهد که اميد به آيندهاي روشن و پر از عدالت، يک ميل فطري در انسانهاست که در قالب اديان و مکاتب گوناگون تجلي يافته و همگان را به سوي تلاش براي تحقق آن دعوت ميکند.
در دين اسلام انتظار ظهور منجي مفهومي عميق و سازنده است که تنها به اميدواري محدود نميشود، بلکه انسان را به سوي اصلاح فردي و اجتماعي سوق ميدهد. اين انتظار، نيرويي محرک براي حرکت در مسير عدالت و حقطلبي است و از ديدگاه اسلامي، يکي از برترين عبادات به شمار ميآيد. فرد منتظر نهتنها به بهبود وضعيت جامعه ميانديشد، بلکه با تلاش مداوم در جهت تحقق آرمانهاي الهي، خود را نيز براي ياري حکومت عدل آماده ميسازد.
در آموزههاي اسلامي، انتظار فرج نه يک حالت انفعالي، بلکه مسئوليتي فردي و اجتماعي است که انسان را از يأس و بيتفاوتي دور نگه ميدارد. اميرالمؤمنين عليهالسلام ميفرمايد
«انْتَظِرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ مَا دَاوَمَ عَلَيْهِ الْمُؤْمِنُ.» يعني منتظر فرج (امام عصر) باشيد و از رحمت خدا نا اميد نشويد، (اشاره به آيه87 يوسف) زيرا محبوبترين اعمال نزد خداي عز و جل، انتظار فرج است، مادامي که مؤمن بر آن مداومت داشته باشد.
در اين روايت، ابتدا به انتظار فرج و نهي از يأس از رحمت الهي تأکيد شده که نشاندهنده نقش حياتي اميد در زندگي مؤمنان است. سپس، انتظار فرج بهعنوان محبوبترين عمل نزد خداوند معرفي شده، اما اين انتظار نبايد به حالتي منفعلانه و صرفاً آرزومندانه محدود شود، بلکه بايد با مداومت و پايداري همراه باشد. اين مداومت به معناي تلاش مستمر براي اصلاح فردي و اجتماعي، ايستادگي در برابر ناملايمات و آمادگي براي ظهور منجي است. در واقع، اين حديث نهتنها به جنبه اعتقادي انتظار، بلکه به بعد عملي آن اشاره دارد و نشان ميدهد که انتظار واقعي، يک مسير تربيتي و حرکتي دائمي در جهت تحقق عدالت الهي است.
بنابراين مفهوم انتظار در اسلام، تنها به دعا و آرزو محدود نميشود، بلکه نيازمند آمادگي، بصيرت و اقدام عملي است. منتظر واقعي کسي است که شرايط ظهور را با اصلاح خود، گسترش آگاهي و مقابله با ظلم و فساد فراهم ميکند. از اينرو، انتظار فرج در حقيقت يک سبک زندگي است که فرد را به پويايي و تلاش در مسير آرمانهاي الهي واميدارد و او را از رخوت و نا اميدي رها ميکند.
در نگاه کلي، انتظار ظهور منجي در تمام اديان الهي وجود دارد و هر يک به نوعي نويد تحقق عدالت جهاني را دادهاند. اما آنچه انتظار اسلامي را متمايز ميکند، تأکيد بر آمادگي و مبارزه با ناملايمات به جاي صِرف اميدواري است. در واقع، اين مفهوم پلي ميان ايمان و عمل ايجاد ميکند و از منتظران ميخواهد که خود را شايستهي تحقق وعدهي الهي کنند.
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.