انتقال سهميه تيم‌ها، معضل هميشگي فوتبال ايران!

کار حتي از دوا و درمان هم گذشته و اين موضوع، به يک معضل بي‌پايان تبديل شده؛ به طوري که تا همين يک ماه پيش، بوي چنين تخلفاتي، دوباره به مشام اهالي فوتبال رسيد.

پس از اتمام ليگ دو، تيم شهداي رزکان کرج به اغما فرو رفت و ديگر هيچ خبري از اين تيم ريشه‌دار البرزي در تابستان به منظور برگزاري اردوي پيش فصل نشد.

بعد از چند ماه سکوت، در شهريورماه اعلام گرديد که بر اساس توافقات انجام صورت گرفته، براي فصل جديد ليگ دو سهميه رزکان کرج، به تيم پاس تهران منتقل مي‌شود و مدير اين باشگاه، يعني حميد کريمي رزکاني، توان مديريت تيم را مثل گذشته ندارد.

تمامي اتفاقات در سکوت رخ داد و مسئولان تيم پاس که در رأس آن ناصر فرياد شيران قرار دارد، از بابت اين قضيه بسيار خرسند و خوشحال بودند تا از راحت‌ترين و سهل‌ترين راه ممکن، مجدداً پاس تهران را احيا کنند. چند روز پيش، استاندار استان البرز در مصاحبه‌اي اذعان کرد که اين تيم به هيچ شهري نقل مکان نمي‌کند و حيف است که چنين فرصتي، براي طرفداران اين تيم به آساني از دست رود.

بالاخره پس از کش و قوس‌هاي فراوان، دل کرجي‌ها آرام گرفت و مسئولان تيم رزکان تصميم گرفتند تا دوباره، در ليگ دو تيمداري کنند. شهداي رزکان کرج، در روز 15 مهر، بايد در اولين ديدار خود با کيان سام بابل مصاف کند.

رزکاني‌ها دقيقا در لبه پرتگاه قرار داشتند و وضعيت اين تيم، جوري به خطر افتاده بود که مسئولان استان، در تکاپو و تلاطم حفظ قرمز پوشان کرجي بودند!

حال فرض کنيد که پاس تهران، جايگزين رزکان کرج در ليگ دو مي‌شد! به نظر شما، چه حوادثي در انتظار بازيکنان و مربيان رزکان بعد از فروپاشي تيم خواهد بود؟ آيا با سوزاندن اين تيم، دلخوشي يک شهر نابود نمي‌شود؟ آيا براي اداره يک تيم محو شده از صحنه فوتبال، خريد امتياز از طريق پول و چک، کافي و وافي به نظر مي‌رسد؟ اصلاً مگر پاس، چگونه از تهران به همدان کوچ کرد؟ دلايل عجيب و مضحک عوامل نيروي انتظامي و شهرداري همدان در آن برهه، سبب ساز انتقال‌هاي بيجا و بي‌اساس ساير تيم‌ها شد.

صبا باتري تهران که روزگاري علي دايي را در خط حمله خود مي‌ديد، در نهايت با عنوان «صباي قم» رو به انحلال پيش رفت! آيا انتقال پيکان، از قزوين به تهران صحيح و منطقي بود؟! راه آهن، نفت تهران، عقاب، شاهين، بانک تجارت و بسياري از تيم‌هاي اصيل ديگر، چگونه به دره سقوط و انحلال پرت شدند!؟

شايد در همان اوايل، اين کار يک عمل درست و اصولي تلقي مي‌شد؛ اما پس از سپري شدن چندين سال، فهميديم که بهترين روش منحل کردن يک باشگاه و نابودي آن از بيخ و بن، به همين منوال است! فروش سهميه و واگذاري امتياز، کليد واژه‌هاي مهم اين پروژه هستند! مسئولان برخي استان‌ها، با جابه‌جايي سهميه‌ها، گاهي فوتبال کشور را حيرت زده مي‌کنند!

اميدواريم روزي چنين سبک و سياقي براي تيمداري استان‌ها، فراموش و برچيده شود و هر استان، از يک تيم در سطوح رسمي فوتبال کشور برخوردار باشد.