«در باغي سرسبز و پردرخت با نهرهاي روان و ميوههاي فراوان نشسته بود و با نظارة ماه و ستارگان درخشان دربارة عظمت آفرينش و مخلوقات خدا ميانديشيد در اين حال ماه از آسمان فرود آمد و در دامن او قرار گرفت و نوري از آن ساطع ميشد که چشمها را خيره ميکرد. در همين حال سه ستارة نوراني ديگر را هم در دامن خود ديد که از نور آنها مبهوت شد. و هاتفي ندا داد:
5 روز قبل | نوشته: بخش خبری آذربایجان0 مقاله ذخیره شده