اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

نيرو‌هاي نيابتي امارات در سودان و يمن

افزايش شکاف ميان عربستان و امارات متحده عربي، سودان را به ميدان رقابت خارجي تبديل کرده است.

نيرو‌هاي نيابتي امارات در سودان و يمن

به گزارش تابناک، «امواج ميديا» در مقالهاي به بررسي رويکرد اعراب خليج فارس با مناقشه سودان پرداخته که در ادامه آمده است.

لازم به ذکر است انتشار مقالات خارجي به معناي تاييد محتواي آن از سوي تابناک نيست.

پس از 18 ماه محاصره، پايتخت ايالت شمال دارفور سودان به دست نيروهاي شبهنظامي «نيروهاي پشتيباني سريع» (RSF) سقوط کرد. براي «نيروهاي مسلح سودان» (SAF) که نماينده دولتِ به رسميت شناختهشده بينالمللي در خارطوم هستند، از دست دادن الفاشر به منزله پايان حضور آنها در غرب جنگزده کشور است.

بازماندگان از خشونتهاي بيهدف در زمان غارت الفاشر گزارش دادهاند. برآوردها نشان ميدهد که در 48 ساعت پس از تصرف شهر در 18 اکتبر، حدود 3000 غيرنظامي، سرباز و رزمنده سابق به دست RSF کشته شدند.

بنا بر گزارش سازمانهاي وابسته به سازمان ملل، اين تصرف موجب خروج تقريباً 100 هزار نفر از ساکنان شده است، حتي با وجود اينکه RSF در 24 نوامبر اعلام «آتشبس بشردوستانه» يکجانبه کرد.

ناظران اکنون در حال بررسي نقش ادعايي امارات در تأمين RSF و پيامدهاي گستردهتر تداوم درگيري هستند. پس از جدايي سودان جنوبي در سال 2011، احتمال تقسيم سودان به دو اداره رقيب در شرق و غرب وجود دارد که هر يک توسط دولتهاي خارجي رقيب حمايت ميشوند.

 

ابعاد خارجي جنگ داخلي

 

سودان از آوريل 2023 درگير يک منازعه داخلي خشونتبار بوده که طي آن، نيروهاي مسلح سودان (SAF) بهتدريج کنترل بخش بزرگي از غرب کشور را به نيروهاي پشتيباني سريع (RSF) که روزبهروز مسلحتر ميشوند، از دست دادهاند.

درگيري ابتدا در پي جدال قدرت ميان محمد حمدان دقلو، معروف به حمدتي، رهبر RSF و ژنرال عبدالفتاح البرهان، فرمانده SAF آغاز شد. با اين حال، جنگ به سرعت ابعاد گستردهتري پيدا کرد و به عرصهاي براي رقابت نفوذ ميان عربستان سعودي و امارات متحده عربي بدل شد.

ابوظبي و رياض که در مخالفت با عمر البشير همنظر بودند، پس از برکناري رئيسجمهور سابق در سال 2019 نفوذ قابلتوجهي در سودان به دست آوردند. اما افزايش شکاف ميان اين دو قدرت عرب خليج فارس، سودان را به ميدان رقابت خارجي تبديل کرده است.

عربستان سعودي که اغلب با حمايت مصر همراه است، هرچه بيشتر از دولت البرهان پشتيباني کرده است. در همين حال، امارات بهمنظور جلوگيري از کاهش نفوذ و دسترسي خود، حمايت مالي، سياسي و نظامي از حمدتي را ادامه داده
است.

ناظران معتقدند انگيزه اصلي هر دو کشور عرب حوزه خليج فارس، تلاش براي دسترسي به منابع طبيعي گسترده و متنوع سودان و همچنين بهرهگيري از موقعيت ويژه آن بهعنوان گذرگاهي مهم به آفريقاست.

زماني که تنش فزاينده ميان البرهان و حمدتي در سال 2023 به درگيري علني تبديل شد، ابوظبي و رياض حمايت خود را از طرفهاي مقابل افزايش دادند. جنگ که اکنون وارد سومين سال خود شده، تاکنون حدود 150 هزار کشته برجاي گذاشته است. همچنين تخمين زده ميشود بيش از 12 ميليون سوداني آواره شده و بيش از 21 ميليون نفر به گرسنگي حاد دچار شدهاند.

 

دوستي که به کار آيد

 

با طولاني شدن جنگ سودان، امارات بيش از پيش زير ذرهبين قرار گرفته است؛ بهويژه آنگونه که گروههاي حقوق بشري آن را به «همدستي» در خشونتهاي RSF متهم ميکنند. کامرون هادسون، رئيس پيشين دفتر چند نماينده ويژه آمريکا در امور سودان، حتي تداوم جنگ را به حمايت امارات از حمدتي مرتبط دانسته است.

او در اکتبر به والاستريت ژورنال گفت: «اگر امارات نبود، جنگ پايان مييافت.» وي افزود: «تنها چيزي که RSF را در اين جنگ نگه داشته، حجم عظيم حمايت نظامي است که از امارات دريافت ميکند.»

آژانسهاي اطلاعاتي آمريکا ميگويند ابوظبي در ماههاي منتهي به سقوط الفاشر ميزان ارسال سلاح براي RSF را دو برابر کرده است.

اين مسئله پس از انتشار نامهاي در سال 2024 از سوي قانونگذاران آمريکايي خطاب به شيخ عبدالله بنزايد آلنهيان وزير امور خارجه امارات صورت گرفت که در آن خواسته شده بود حمايت از RSF متوقف شود.

ورود امارات به سودان در پايتختهاي غربي نيز با انتقاد مواجه شده است. امسال گزارش شد تجهيزات نظامي بريتانيايي که پيشتر توسط شرکتهاي انگليسي به امارات فروخته شده بود، در ميدانهاي نبرد سودان مشاهده شده است.

سازمانهاي حقوق بشري غربي ميگويند چنين حمايتي غيرمستقيم، ميتواند ناقض تحريم تسليحاتي شوراي امنيت سازمان ملل در سال 2004 عليه گروههاي غيردولتي فعال در دارفور باشد.

وقتي در اين باره تحت فشار قرار گرفتند، توليدکنندگان بريتانيايي هرگونه تخلف را رد کردند. وزارت خارجه، مشترکالمنافع و توسعه بريتانيا نيز اعلام کرده تمام فروشها از نظر «ريسک انحراف» ارزيابي ميشود، اما انتظار دارد «همه کشورها به تعهدات خود تحت تحريمهاي سازمان ملل پايبند باشند.»

 

گذشته کشوري ديگر است

 

روابط امارات و RSF به بيش از يک دهه قبل بازميگردد و اين پيوند ماهيتي پيچيده دارد که فراتر از حمايت مادي ساده است. نيروي پيشين RSF موسوم به جنجويد در حمايت از ائتلافهاي پشتيبانيشده توسط امارات در چندين کشور منطقه ساحل مشابه، از جمله ليبي و يمن جنگيده است.

حمدتي، که سابقاً فرمانده جنجويد بود، به ادعاي برخي، از اين روابط براي حفظ شبکه مالي و تجاري RSF دور از نظارت جهاني بهره برده است. گفته ميشود او اين کار را از طريق مديريت سرمايهگذاريهاي گروهش در امارات انجام داده است. بنا بر برخي تخمينها، سرمايهگذاري امارات در شبکه تجاري گسترده RSF ميلياردها دلار ارزش دارد.

به بعدي فرافرامرزيتر از جنگ، گزارش شده امارات مزدوران کلمبيايي را براي جنگ غرب سودان جذب و منتقل کرده است. آندرياس کريگ، استاد کالج کينگ لندن، مدعي شده ابوظبي همچنين از جنبشهاي جداييطلب در ليبي، سومالي و يمن بهرهبرداري کرده است.

او ميگويد امارات در اين مناطق با استفاده از بازيگران غيردولتي نيابتي مانند «اسب تروا»، عمق و نفوذ استراتژيک توليد کرده است.

با وجود انبوه اسناد مربوط به نقش احتمالي امارات در خشونتهاي RSF، پاسخگويي همچنان دشوار مانده است. مقامهاي اماراتي بارها هرگونه ارتباط با شبهنظاميان سوداني را «بياساس» و «فاقد شواهد مستند» خواندهاند. يک پرونده عليه امارات در ديوان بينالمللي دادگستري در ماه مه به دليل نکتهاي حقوقي در صلاحيت رد شد.

 

نقشه ليبي

 

با سقوط الفاشر، RSF اکنون بخش قابل توجهي از خاک سودان را در اختيار دارد و همين مسئله چشمانداز پايان جنگ را مبهمتر کرده است. طرح صلح اخير که از سوي مصر، عربستان سعودي، امارات و آمريکا ــ موسوم به «گروه چهارجانبه» (Quad) ــ ارائه شد از سوي SAF رد گرديد و آن را دعوتي براي تسليم شدن دانست. البرهان اين طرح را «غير بيطرفانه» توصيف کرد و فرستاده آمريکايي، مسعد بولوس، را متهم کرد که «با زبان امارات سخن ميگويد.»

در نبود توافق صلح، مداخله امارات در ليبي ميتواند نمونهاي از آينده سودان باشد. در سال 2014، ارتش ملي ليبي تحت فرماندهي خليفه حفتر، با حمايت مالي روسيه و پشتيباني نظامي امارات، شورشي مسلحانه عليه دولت مستقر در طرابلس آغاز کرد.

نيروهاي حفتر هرچند نتوانستند دولت مورد حمايت سازمان ملل را ساقط کنند، اما موفق شدند شرق ليبي را تصرف و نگه دارند. زماني که روشن شد پيروزي قاطع ممکن نيست، گفته ميشود ابوظبي نفوذ خود را براي تثبيت موقعيت شريک ليبيايي خود به کار گرفت و عملاً به تثبيت تقسيم ليبي کمک کرد.

هرچند حمايت امارات از حفتر پس از افزايش فشارهاي بينالمللي کمرنگ شد، اما بازگرداندن وحدت ليبي تاکنون دشوار باقي مانده است.

سرنوشتي مشابه ممکن است در انتظار سودان باشد. در ژوئيه، ائتلافي از RSF و متحدانش تشکيل دولتي موازي در پايتخت دارفور جنوبي ـ نيالا ـ را اعلام کرد. اين دولت نوپا با حمدتي در رأس آن، قرار است رقيب دولت مورد تأييد بينالمللي البرهان باشد. جالب اينکه اين اعلام تنها چند ماه پس از بازپسگيري خارطوم توسط SAF در مارس صورت گرفت؛ شهري که دو سال پيش به دست RSF افتاده بود.

حرکت آشکار RSF براي تثبيت تقسيم سودان را ميتوان «ليبيسازي» کشور دانست. همانطور که برخي فعالان و روزنامهنگاران اشاره کردهاند، اين روند گذار از «سلطه مسلحانه به تقليد از حکومتداري» را نشان ميدهد که هدف آن تقويت ادعاي مشروعيت ملي است.

در پاسخ به رد طرح آتشبس چهارگانه از سوي البرهان، اعلام «آتشبس بشردوستانه» يکجانبه RSF در 24 نوامبر ميتواند تلاشي براي تثبيت و حفظ مناطق تحت کنترل خود باشد.

با توجه به گشايش احتمالي جامعه جهاني به چنين وضعيتي، سناريوي تقسيم پايدار سودان به سبک ليبي کاملاً محتمل است. در اين چشمانداز، و تا زماني که ديپلماسي ناکام بماند، خطر آن وجود دارد که تجزيه يکي از بزرگترين کشورهاي آفريقا بهسرعت به وضعيت تثبيتشدهاي تبديل شود که تغيير آن تقريباً ناممکن باشد.

 

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.