اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

جنايت به خاطر جواب منفي در ازدواج

پسر جواني که پس از شنيدن جواب منفي از زن مورد علاقه‌اش او را با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده بود، در شعبه دهم دادگاه کيفري يک استان تهران محاکمه شد.

جنايت به خاطر جواب منفي در ازدواج

به گزارش ايران، رسيدگي به اين پرونده از 24 شهريور سال 99 با گزارش يک درگيري خونين در محدوده درياچه خليج فارس در غرب تهران آغاز شد. پس از آن مأموران کلانتري 154 چيتگر به محل اعزام شدند و مشخص شد پسر جواني با 13 ضربه چاقو، زني به نام سحر را مجروح کرده است.

شاهدان در توضيح اين ماجرا به مأموران گفتند: دقايقي پيش زن جواني تاکسي گرفته بود و قصد سوار شدن داشت که پسر جواني مانع او شد و پس از يک درگيري لفظي با چاقو به جانش افتاد و با 13 ضربه او را نقش بر زمين کرد و بعد هم از محل متواري شد. دختر جوان خونآلود روي زمين افتاده بود و شاهدان اورژانس را خبر کردند.

دقايقي بعد آمبولانس در محل حاضر و زن جوان به بيمارستاني حوالي درياچه منتقل شد. درحاليکه تلاش پزشکان براي نجات وي ادامه داشت، اما به علت شدت جراحات وارده و خونريزي شديد جان باخت.

به اين ترتيب با دستور بازپرس ويژه قتل شناسايي و دستگيري عامل جنايت در دستور کار مأموران پليس قرار گرفت.

مأموران در تحقيقات اوليه پي بردند، ضارب پسر جواني به نام کريم ساکن يکي از روستاهاي اطراف تهران بوده که به سحر علاقهمند شده و پس از جواب منفي مقتول، وي را به قتل رسانده است.

در ادامه تحقيقات وقتي که مأموران به يک قدمي متهم رسيده بودند معلوم شد که کريم بهطور مخفيانه به کشور ترکيه گريخته است.

تلاشها براي بازداشت و استرداد متهم ادامه داشت تا اينکه چند ماه بعد متهم در حالي که فکر ميکرد ديگر خطري او را تهديد نميکند از ترکيه بازگشت اما از سوي پليس دستگير شد.

کريم پس از بازداشت و در بازجوييهاي اوليه منکر اتهام قتل شد اما در حالي که تلاش داشت با قصهپردازي مسير تحقيقات را منحرف کند وقتي در برابر مستندات و شواهد ماجرا قرار گرفت در نهايت لب به اعتراف گشود و گفت: به خاطر علاقهام به سحر و جواب منفي او به درخواست ازدواجم او را با چاقو زدم.

با اعتراف صريح متهم و تکميل تحقيقات، پرونده براي رسيدگي به شعبه دهم دادگاه کيفري يک استان تهران فرستاده شد.

در ابتداي جلسه اولياي دم مقتول درخواست قصاص کردند. سپس کريم به اتهام قتل عمد به جايگاه رفت و گفت: من و سحر چند ماه پيش از حادثه در فضاي مجازي با هم آشنا شديم و پس از چند هفته با اينکه متوجه شدم او مطلقه است و فرزندي هم دارد اما به او علاقهمند شدم و تصميم گرفتم که باهم ازدواج کنيم. اما برايش شرط گذاشتم که وقتي به من جواب مثبت داد زندگي سابقش را رها کند و سحر هم پذيرفت.

روز حادثه به درياچه خليج فارس رفتيم و شام خورديم. در حين شام خوردن متوجه تغيير رفتار سحر شدم به گونهاي که احساس نگراني کردم. تا اينکه از رستوران خارج شديم و قصد داشتيم به خانه برگرديم که سحر بدون مقدمه گفت از ازدواج با من منصرف شده است. با شنيدن حرفهايش ناراحت شدم و از او خواستم تا علت اين کار را توضيح بدهد. اما سحر به من توهين کرد و بعد هم تاکسي گرفت و قصد داشت به خانهاش برگردد که من عصباني شدم و با چاقويي که در جيبم بود چند ضربه به او زدم و بعد هم از ترس فرار کردم.

متهم در پايان اظهار داشت: نميدانم چرا آن روز چنين واکنشي نشان دادم. من به سحر علاقهمند بودم و دلم ميخواست که با او زندگي کنم. شايد حرفهاي او باعث شد که فکر کنم ديگر زندگيام تمام شده و بايد کاري بکنم. اما حالا بشدت پشيمانم.

پس از اظهارات متهم و وکيل او قضات براي صدور حکم وارد شور شدند.

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.