اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

باکو و ائتلاف برای ساخت «کريدور حايل» ميان ايران و ارمنستان (قفقاز جنوبی)

نکاتي در پيوند با «کريدور فرضي حايل ميان ارمنستان و ايران»:

15:42
باکو و ائتلاف برای ساخت «کريدور حايل» ميان ايران و ارمنستان (قفقاز جنوبی)

1- جنگ 2020 (1399) و يورش باکو، حرکت مشترک غرب، روسيه، ترکيه و رژيم صهيونيستي حول منافع مشترک در قفقاز جنوبي بود. بدون اين هماهنگي، باکو از زمان امضاي آتش بس ميان حيدر علياف و پتروسيان (1994)، وارد جنگ نشد.

باور سياسي باکو، از زمان ايلچي بيگ تاکنون، تعريف جمهوري آذربايجان، ذيل «سياست جهاني يا سياست قدرتها» است.

 2- در جنگ اول قراباغ، هيچ کشوري به اندازة ايران به باکو کمک نظامي، آموزشي، غذايي، سياسي و بشردوستانه نکرد. باکو در حق هيچ کشوري مثل ايران ناسپاسي و قدرناشناسي نکرد. اين هم تا حد زيادي ناشي از «سياست قدرتها»ست نه ارادة باکو!

3- در جنگ اول قراباغ، ايران هزينههاي بسياري را متحمل شد. يک قلم آن، سقوط هواپيماي سي 130 ايران (26 اسفند1372) در عبور از فراز قراباغ با آتش ارامنه بود که 22 شهيد بر جاي گذاشت.

4- از آغاز جنگ دوم قراباغ، سياست ضدايراني باکو آشکارتر شد. با مواضع ضدايراني الهام علياف در گفتگوبا رسانهها، حضور وي در کنار پل خداآفرين، ترانهخواني اردوغان در باکو، واکنشهاي غيرمعقول مقامات باکو به حادثة سفارت در تهران، تداوم اظهارات مداخلهجويانه دربارة ايرانيان آذري و...زمينة طرح «کريدور   زنگزور/ ناتو» با تهديد ارمنستان شکست خورده و تلاش براي تحميل آن به ايران در گرد و غبار برخاسته از جنگ فراهم آمد.

بدون آزادي قراباغ، بسترسازي براي تغيير ژئوپلتيک منطقه ضدّ ايران ممکن نبود!

5- کريدور ادعايي تبعات خطرناک ژئوپلتيک، سرزميني، امنيتي،اقتصادي، فرهنگي و...بر ايران دارد و بيشتر بر آذربايجان ايران و تبريز. مرز مشترک ايران با ارمنستان در آذربايجانشرقي است. باکو، سالهاست که مرز زميني خود با ايران (آذربايجان ايران) را بسته و ارتباطات آذريهاي دو سوي ارس را قطع کرده
است!

عدم عبور خط لوله نفتي باکو- جيهان از ايران و ترجيح گرجستان و تفليس بر آذربايجان ايران و تبريز در استفاده از منافع خط لوله، حاکي از سياست خاص باکو دربارة ايران و آذربايجان آن بود.

6- باکو (شناخته شده به عنوان دولت در 1991)، کريدور ادعايي را زنگزور، جنوب ارمنستان را زنگزور غربي و از اراضي تاريخي خود ميداند! رسانههاي باکو مينويسند؛ «کريدور زنگزور به تمام علايق ملي، تاريخي و علايق آيندة ما پاسخگوست!..اگر ارمنستان راضي باشد، کريدور آسانتر تحقق مييابد وگرنه، باکو قدرت اجراي آن را دارد...کريدور گامبه گام در حال اجراست»

در تمام نقشههاي مندرج در رسانههاي باکو، کريدور ادعايي، طول مرز ارمنستان با ايران را سد ميکند!

7- کريدور ادعايي، ذيل نقشة جهاني شبکة کريدورهاي غرب تعريف شده و در درجة نخست ناظر بر منافع راهبردي، امنيتي و بلند مدت غرب است.

8- رئيس دولت باکو گفته بود کريدور ادعايي موجب يکپارچگي جهان ترک خواهدشد! اگر ترکيب جمعيتي، مذهب، فرهنگ، سطح روابط و حتي زبان چند کشوري که وحدت  بر محور تُرکيّت ناظر به آنهاست، شفاف شود، موهوم بودن جهان ترک روشن ميشود. يکپارچگي جهان موهوم ترک، پوششي براي هويت غيربومي و چالشبرانگيز کريدور ادعايي است.

9- روسيه بر سرِ اوستيا به گرجستان حمله کرد(2008) اما در فروپاشي قراباغ که خود يکي از عوامل اصلي شکلگيري آن بود همکاري کرد؟

10ـ مواضع اخير روسها دربارة کريدور ادعايي، «فروش حرف» براي تامين منافع خود از باکو و آنکارا (همسويي) و ايروان (فشار) است. روسيه هرگز با کريدور ادعايي مخالفت نداشت.

11- سال گذشته، يک دانشجوي دانشگاه تهران در مقالة «قصة زنگزور» نوشته بود: «تهران... خود به تنهايي بايد منافع خود را پيش ببرد. اگر تهران خود با ابتکار خود کنشي نداشته باشد، ديگر بازيگران هيچ کدام انگيزه يا توان دادن امتياز به تهران را ندارد.»

12- ايران اگر در تغييرات سياسي دولتهاي پيراموني رويکرد تاثيرگذاري نداشته باشد، بايستي تبعات مداخلات بيرحمانة بيگانگان در برخي کشورهاي پيراموني را با ذلت تحمل کند.

13- در جنگ صدام با ايران(1367-1359)، روسية بزرگ (اتحاد شوروي)، با وقوع جنگ نفتکشها، مثل آمريکا براي حمايت از صدام و اسکورت کشتيهاي کويت و... وارد خليج فارس شد.

18 ارديبهشت 1366 آيتالله خامنهاي گفت: «شوروي نبايد منافعش را به خطر بيندازد و در خليج فارس حضور پيدا کند»

 بعد از ظهر آن روز، ايرانيها کشتي شوروي (ايوان کورتيف) را زدند. چند روز بعد کشتي مارشال چخوف هم با انفجار مين دچار شکاف شد! و بعد به قول فتحالله محمدي از فرماندهان وقت نيروي دريايي؛ شوروي از خليج فارس رفت وپشت سرش را هم نگاه نکرد!

14- داشتن قدرت کافي نيست. هنر تفهيم قدرت به ديگران را نيز بايد داشت.بسياري از مشکلات ما در قفقاز جنوبي ناشي از عدم تفهيم قدرت خودمان به ديگران است.

* استاد جلال محمدي، نويسنده وکارشناس پيشکسوت قفقاز

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.