اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

طبق پيش‌بيني‌ها درياچه اروميه در شهريور 1401 به بحراني‌ترين وضعيت خود نزديک مي‌شود

بازگشت درياچه اروميه به وضعيت بحراني

يکي از سخت‌ترين تابستان‌هاي زندگي درياچه اروميه فرارسيده است.

بازگشت درياچه اروميه به وضعيت بحراني

 

سه ماه گرمي که اين درياچه مهم و استراتژيک در شمال غرب ايران را احتمالا به بحرانيترين وضعيت خودش نزديک ميکند. درست يک دهه بعد از هشدارها و مطالبه عمومي و شش سال تلاش دولت حسن روحاني براي نجات اين درياچه حالا درياچه در وضعيت بغرنجي قرار دارد.

به گزارش تابناک، سامان موحديراد  در گزارشي با عنوان آب، خاک، نمک درباره آخرين وضعيت درياچه اروميه در شرق نوشت: يکي از سختترين تابستانهاي زندگي درياچه اروميه فرارسيده است. سه ماه گرمي که اين درياچه مهم و استراتژيک در شمال غرب ايران را احتمالا به بحرانيترين وضعيت خودش نزديک ميکند. درست يک دهه بعد از هشدارها و مطالبه عمومي و شش سال تلاش دولت حسن روحاني براي نجات اين درياچه حالا درياچه در وضعيت بغرنجي قرار دارد. البته در اين سالها چنان بحرانهاي بزرگتري بر سر مردم وارد آمده که ديگر خشکشدن درياچه اروميه خبري شگفتآور نيست و احتمالا کمتر کسي مثل 10 سال قبل از شنيدن کويرشدن درياچهاي به آن عظمت تعجب کند. اوايل دهه 90 و اواخر دولت محمود احمدينژاد بود که توجهها به مسئله درياچه اروميه جلب شد. شايد بتوان گفت مسئله درياچه اروميه از اولين موضوعاتي بود که توانست يک همراهي عمومي در سراسر کشور حول يک مسئله محيطزيستي ايجاد کند. بعدها موضوع محيط زيست و تنشهاي ناشي از تخريب آن براي مردم ايران به مسئلهاي مهم تبديل شد و برخي از رويدادهاي سياسي و اجتماعي يک دهه اخير را رقم زد. پر بيراه نيست اگر بگوييم که يکي از دلايل پيروزي حسن روحاني در انتخابات سال 1392 هم دادن وعده مهم احياي درياچه اروميه بود. به هر روي در سايه بيتوجهي دولت احمدينژاد به مسائل محيطزيستي از يک سو و توجه حسن روحاني در شعارهاي انتخاباتياش به اين مسئله موضوع درياچه در حال خشکيدن شمال غربي ايران به مسئلهاي مهم تبديل شد. براي اينکه بدانيم نگاه دولت محمود احمدينژاد به ماجراي درياچه اروميه چگونه بود، تنها ذکر اين عبارت کافي است که در دوران او مسئله درياچه به موضوعي امنيتي تبديل شده بود و معترضان به وضعيت درياچه دستگير هم شدند. رويدادي که به يکي از بندهاي گزارش احمد شهيد، گزارشگر ويژه سازمان ملل در امور ايران، در آن سالها هم تبديل شده بود؛ اما حسن روحاني با وعده امنيتيزدايي از درياچه اروميه و تزريق پنجهزارو 810 ميليارد تومان براي احياي آن پا در زميني گذاشت که متخصصان زيادي به آن با ديده ترديد مينگريستند. تصاوير ماهوارهاي نشان ميداد که درياچه نفسهاي پاياني را ميکشد و خطر گردوغبار و ريزگردها زندگي مردم چند استان را تهديد ميکرد. صحبت از يک کوچ اجباري بزرگ و خالي از سکنه شدن چند شهر در شمال غرب ايران بود. در دل همه اين ترديدها ستاد احياي درياچه اروميه شش سال مشغول به کار احياي درياچه شد. آنها برنامه احياي کامل درياچه را تا ميانه دولت سيدابراهيم رئيسي تنظيم کردند. همين مسئله يکي از نگرانيها درباره وضعيت درياچه را پررنگ کرد؛ زيرا در ايران هميشه مسائل سياسي بر همه رويدادها سايه افکنده و احتمال اينکه کانديداي بعدي از جناحي ديگر بخواهد وقت و انرژي خود را صرف پروژهاي از دولت قبلي کند، کمي بعيد به نظر ميرسيد. بهويژه اينکه آن پروژه احياي درياچه اروميه باشد که قرار بود يکي از برگهاي برنده کارنامه حسن روحاني باشد. بيسروصدا بودن وضعيت احياي درياچه در يک سال اخير در دولت سيدابراهيم رئيسي هم گواهي بر اين مدعاست. همه اين اتفاقات درياچه اروميه را حالا به وضعيتي رسانده که پيشبيني ميشود امسال به بحرانيترين نقطه يک دهه اخير يا حتي قبل از آن بازگردد. اين يعني بينتيجهماندن همه تلاشها براي احياي درياچه!

 

چند عدد و رقم نااميدکننده

 

تابستان هر سال درياچه اروميه حجم زيادي آب از دست ميدهد. تبخير آب از سطح درياچه اروميه و هر درياچه ديگري امري طبيعي و بديهي است. اساسا همين تبخير آب هم موجب شده که در سالهاي اخير مديران استاني در هر دولتي علاقهاي به دادن حقابه درياچه نداشته باشند؛ چون از نظر آنها آبي که ميتواند صرف صنعت يا کشاورزي شود، چرا بايد رها کرد تا در هر تابستان تبخير شود. يکي از بزرگترين دلايل خشکي درياچه اروميه هم همين ديدگاه سطح پايين مديران و تصميمگيران ايراني به موضوعات محيطزيستي و اهميت آنهاست. به هر روي هميشه ابتداي بهار بهترين فصل براي نمايش احياي درياچه است و شهريور بدترين زمان براي بررسي وضعيت آن. با علم به اين موضوع که هرساله درياچه در سهماهه تابستان آب زيادي از دست ميدهد، ميتوان پيشبيني کرد که درياچه در شهريور 1401 چه وضعيتي خواهد داشت. طبق تعريفي که ستاد احياي درياچه اروميه ارائه داده، پايان پروژه احياي درياچه زماني است که درياچه به تراز اکولوژيک برسد. «تراز اکولوژيک» اصطلاحي است که در ادبيات کلامي درياچه اروميه بسيار پرتکرار است. براي تعريف آن، بايد ابتدا واژه «تراز آب» را تعريف کنيم. تراز آب، در واقع ارتفاع سطح آزاد آب از سطح درياهاي آزاد است. شايد سؤال باشد که چرا از عمق که درک آن راحتتر است، براي بيان وضعيت درياچه استفاده نميشود؟ به دو دليل: اول به دليل شکل بستر متغير درياچه که در بعضي نقاط عميق و در بسياري نقاط، کمعمق است و دوم به دليل تغييرات دائمي اين بستر بر اثر کم و زياد شدن آب درياچه و رسوبگذاري املاح در آن. اما تراز اکولوژيک چيست؟ اين تراز، حداقل ترازي است که در آن، حيات اکولوژيکي (بومشناختي) درياچه ميتواند بدون مخاطره احيا شده و به شرايط قبل بازگردد. از آنجايي که به دليل شوربودن آب درياچه، چرخه اکولوژيکي آن بسيار محدود است، معيار محاسبه اين تراز، زندگي «آرتميا اورميانا» يعني ميگوي آب شور بومي درياچه قرار گرفته که براساس مطالعات، تراز آب لازم براي برقراري ايمن شرايط زندگي اين گونه، 1274.1 متر است. در اين تراز درياچه حدود 14 ميليارد مترمکعب آب با سطحي بالغ بر چهارهزارو 300 کيلومتر مربع خواهد داشت. ستاد احياي درياچه اروميه رسيدن به اين تراز را سال 1406 تعيين کرده است؛ اما نگاهي به وضعيت کنوني اين درياچه شايد بهخوبي نشان دهد که درحالحاضر در کجا قرار داريم. دفتر مطالعات پايه منابع آب شرکت آب منطقهاي آذربايجان غربي در آخرين گزارش خود در تاريخ 18 خرداد 1401، تراز درياچه اروميه را 1270.74 متر از سطح درياهاي آزاد اعلام کرده است.

حالا بد نيست نگاهي داشته باشيم به تراز درياچه اروميه در 10 سال اخير. اگر تراز درياچه اروميه در 10 سال اخير را حدفاصل اول تير تا 31 شهريور بررسي کنيم (يعني در دوره افت تراز تابستانه)، ميتوانيم افت ترازي در محدوده 35 تا 54 سانتيمتر را مشاهده کنيم. متوسط افت تراز در اين 10 سال هم 47 سانتيمتر است. همانطور که گفتيم، اين تبخير به دليل افزايش دما در تابستان و کاهش بارش اجتنابناپذير است. حال اگر اين 47 سانتيمتر متوسط کاهش تراز در طول تابستان را از تراز درياچه در 18 خرداد امسال کم کنيم، به تراز 1270.27 متر در شهريور 1401 ميرسيم؛ عدد مهم و حتي ترسناکي که خبر چندان خوشايندي براي ما ندارد؛ چرا که کمترين تراز درياچه اروميه در تاريخ 58ساله اندازهگيري آن، برابر با 1270.04 متر است که به مهر 1394 تعلق دارد. يعني تراز پيشبينيشده براي 31 شهريور 1401، تنها 23 سانتيمتر با بدترين روز درياچه فاصله خواهد داشت. اين در حالي است که امسال تابستاني گرمتر از سالهاي قبل نداشته باشيم. اگر تابستان امسال هوا گرمتر از هميشه باشد، چهبسا پايينترين تراز درياچه در طول تاريخ هم ثبت شود. براي اينکه بدانيم در تابستان امسال وضعيت گرماي هوا در حوضه درياچه اروميه چگونه است، سراغ صادق ضياييان، رئيس مرکز ملي پيشبيني و مديريت بحران مخاطرات وضع هوا رفتيم. ضياييان در گفتوگو با «شرق» ميگويد: پيشبينيها نشان ميدهد تابستان گرم و کمبارشي را در سال 1401 بهويژه براي غرب و شمال غرب کشور پيشرو داريم. او همچنين ميگويد طبق آخرين نقشههاي هواشناسي، پيشبيني ميشود متوسط دما در تابستان امسال در حوضه درياچه اروميه بين يک تا سه درجه بيشتر از نرمال (ميانگين بلندمدت) باشد.

اين در حالي است که در تابستان سال 1394 که درياچه پايينترين تراز تاريخ را داشته، متوسط دماي استان آذربايجان غربي 12.9 درجه بوده است که در آن سال نسبت به ميانگين بلندمدت 0.8 درجه افزايش داشته است.

شايان ذکر است ميانگين بلندمدت دما در استان آذربايجان غربي 12.1 درجه است. با اين حساب بايد منتظر باشيم درياچه اروميه در پايان تابستان امسال به نقطه صفر يا قبل از آن بازگردد!

 

درياچه برگشتناپذير است

 

با چنين وضعيتي که در انتظار درياچه اروميه قرار دارد، آيا بايد بار ديگر نگران مسئله ريزگردهاي بستر درياچه اروميه هم باشيم؟ آنهم در روزگاري که ايران در مسير عبور ريزگردهايي است که کانونهايش در خارج از ايران قرار دارد. براي اينکه بدانيم وضعيت کلي درياچه و کانونهاي توليد ريزگردهايش چگونه است، سراغ دکتر راضيه لک، دانشيار و رئيس پژوهشکده علوم زمين سازمان زمينشناسي رفتيم. خانم لک در ابتدا نکات مهمي درخصوص احياي درياچه اروميه بيان ميکند. او معتقد است درياچه پيش از شروع فرايند احيا از نقطه برگشتناپذيرش عبور کرده و ديگر امکان احياي آن وجود ندارد. خانم دکتر لک به «شرق» ميگويد: «براي احياي درياچه اروميه از خرد جمعي استفاده شد؛ يعني از همه متخصصهاي داخلي خواستند تا در اين مسير کمک کنند و نظرشان را ارائه دهند. به اين ترتيب استارت احياي درياچه اروميه زده شد و قرار بر اين شد که ظرف 12 سال درياچه به تراز اکولوژيکياش برگردد. در همان زمان مصاحبههاي من موجود است که خيلي در برابر ايده بازگشت درياچه مقاومت کردم و گفتم احياي درياچه ممکن نيست؛ چون به نظر من ديگر به اروميه نميتوان گفت «درياچه» و تبديل به «پلايا» شده است. اگر بپذيريم که اروميه به پلايا تبديل شده، يعني چه تغييري در وضعيتش پديد آمده است؟ يعني ما ديگر درياچهاي نداريم که در کف آن گودي وجود داشته باشد که بتواند آب را در خود نگه دارد، بلکه با يک کفه نمکي با توپوگرافي ناچيز روبهرو هستيم. در چنين شرايطي اگر آب را به سطح درياچه بياوريم، آب تبخير ميشود؛ چون درياچه عمقي ندارد که آب را نگه دارد و به سرعت آن را از دست ميدهد. در چنين شرايطي هرچقدر هم آب وارد درياچه کنيد، در نهايت تبخير ميشود و شرايط تغيير چنداني نميکند. در آن زمان کسي صحبتهاي من را نپذيرفت و معتقد بودند اگر به طريقي به درياچه آب برسانيم، به تراز قبلي خود بازميگردد. ولي اين درياچه برگشتناپذير است؛ چون ما يکسري اکستريم ايونتهايي داريم که بعد از آن بازگشت به حالت قبل ممکن نيست. در اينجا محيط زيست درياچه تغيير کرده و ديگر به شرايط قبلش برنميگردد. درياچه اروميه از اين اکستريم ايونت در سال 1389 عبور کرده و گردنه برگشتناپذيري را پشت سر گذاشته بود. اکستريم ايونت درياچه اين بود که بايد مانع از رسيدن شوري درياچه به بالاي 35 درصد ميشدند؛ چون در اين شرايط نمکها رسوبگذاري ميکنند. بااينحال سال 1389 و شرايط ويژهاش گذشت و بعد پروژه احيا شروع شد و آب وارد درياچه شد. سيلابهاي سال 1398 هم وضعيت را بهتر کرد و کشتيها شناور شدند و همه فکر کردند درياچه احيا شده است؛ درحاليکه در همان سال هم من گفتم اين درياچه احيا نشده است؛ چون پلاياها درياچههاي موقتي هستند و نميتوانند آب را درون خود نگه دارند. البته اين نکته را فراموش نکنيم که ما نبايد بگذاريم درياچهها خشک شوند».

خانم لک درخصوص وضعيت فعلي درياچه ميگويد: «به نظرم وضعيت درياچه بدتر از گذشته نخواهد شد. نهايتا در حال بازگشت به زماني است که ستاد احيا درياچه را تحويل گرفته و فرايند احيا را شروع کرده است. پس در حال حاضر روند رو بهبودي براي درياچه نداريم. چند سالي وضعيت بهتري را ايجاد کرديم، ولي با کاهش بارشها و عدم تأمين حقابههايي که ستاد احيا پيشبيني کرده بود، درياچه به نقطه اول بازگشته است».

 

کانونهاي ريزگرد جديد در کشور تشکيل ميشود

 

راضيه لک درباره وضعيت کانونهاي توليد گردوغبار در درياچه اروميه با توجه به احتمال خشکشدن آن ميگويد: «محيطهاي درياچهاي و تالابها که با خطر خشکشدن مواجه هستند، از رسوبات ريزدانه تشکيل ميشوند که پتانسيل تبديل به ريزگرد را دارند.

درياچه اروميه در اين مسئله وضعيتش بهتر از ساير تالابها و درياچههاي خشکشده است. چون رسوباتش بيشتر شيميايي است. رسوبات شيميايي يعني اينکه کربنات ترسيب کرده در حاشيه درياچه. البته رس هم وجود دارد که بيشتر از بيرون حوضه رسوبي وارد درياچه ميشود. ريزگرد ترکيب رسوباتي است که رسي هستند. هم ريزدانه هستند و هم جنس آن رس است. اين به اين معناست که ابعادش زير دو ميکرون است. درياچه اروميه نسبت به ساير درياچه و تالابها به دليل اينکه رسوبات ريزدانهاش علاوه بر کربنات و رسوبات تبخيري مثل نمکهاست. به مقداري تثبيت شده است.

يعني اگر اين مساحتي که درياچه را اشغال کرده آب شور نپوشانده بود و مثل تالاب بود با وضعيت بهشدت بغرنجتري مواجه ميشديم. در آن صورت پتانسيل ايجاد ريزگرد بيشتر بود. همين الان هم درياچه پتانسيل توليد ريزگرد را دارد. به ويژه در آن مناطق که درياچه در حال خشکشدن است. در آن مناطق رسوبات ريزدانه رودخانهاي ترسيب ميشود و پتانسيل ايجاد ريزگرد را دارد. نمک هم از ديگر رسوبات درياچه است که کمي پتانسيل بلندشدن را دارد. اما کمتر از کانيهاي رسي امکان عبور از سطح مناطق خشکشده را دارد. در واقع خطرناکترين چيز در اين ميان کانيهاي رسي هستند؛ بنابراين نگراني براي ريزگردها وجود دارد. در حاشيه درياچه و هر جايي که بهتازگي خشک شده رسوبات رسي ميتوانند با يک باد بلند شوند. ولي نميتوان گفت که در شهريورماه وضعيت يکباره بحراني ميشود ولي قطعا تغييراتي را از نظر ايجاد ريزگردها شاهد خواهيم بود».

از راضيه لک درخصوص شعاع حرکتي اين ريزگردها هم سؤال کرديم. او در اين باره ميگويد: «ريزگردهاي رسي ميتوانند تا يکسوم کره زمين را طي کنند. اگر ريزگرد نمکي باشند چندان نميتوانند شعاع حرکتي بالايي داشته باشند. البته نبايد فراموش کنيم که در دنيا يک تجربه از چنين پديدهاي وجود دارد. آن هم درياچه آونز ليک در آمريکاست که به نظرم آينده درياچه اروميه است. وقتي اين درياچه خشک شد ريزگردهايش تا صد کيلومتر حرکت کردند و لسآنجلس را تحت تأثير خود قرار دادند. در آونز ليک کارهايي براي تثبيت ريزگردها انجام شد تا مانع از حرکت آنها شوند. براي درياچه اروميه هم بايد چنين تصميمهايي گرفته شود».

در يک سال اخير ريزگردهايي با منشأ خارجي هم فضاي ايران را تحت تأثير قرار دادهاند. برخي اين نگراني را دارند که موج اين ريزگردها موجب فعالشدن کانون ريزگردهاي داخلي هم بشود. خانم راضيه لک در پاسخ به اين نگراني هم ميگويد: ريزگردهايي که منبع خارجي دارند، موجب فعالشدن منبعهاي داخلي نميشوند، ولي به هر حال با يک جريان باد وارد ايران ميشوند به اين ترتيب اگر ريزگردي در مسيرشان وجود داشته باشد، آن را با خود همراه ميکند؛ بنابراين اين باد است که سورسهاي جديد را ايجاد ميکند و موجب همافزايي کانونهاي ريزگردي ميشود.

 

در دولت رئيسي اميدي به احياي درياچه داشته باشيم؟

 

واقعيت اين است که از ابتداي استقرار دولت سيزدهم، جز يک بار برگزاري جلسه کارگروه ملي نجات درياچه اروميه و چند مورد اعلام موضع رئيسجمهور آن هم عمدتا در باب اهميت موضوع و نه راهکارهاي عملياتي، هيچ موضعگيري مشخصي در قبال موضوع درياچه اروميه انجام نشده است. نتيجه اين شده که ستاد احياي درياچه اروميه در عمل جايگاه سابق خود يعني هماهنگکنندگي برنامههاي احياي درياچه را به واسطه کمتوجهي يا بيتوجهي دستگاههاي اجرائي به اين ستاد، از دست داده است. ساختار جديدي هم که در آخرين روزهاي دولت قبل و ذيل سازمان حفاظت محيطزيست اعلام حضور کرد، عملا تنها نامي روي کاغذ است: مرکز هماهنگي و ارزيابي احياي درياچه اروميه! مرکزي که هرچند رئيس اين سازمان از آن در سفر استاني دولت به آذربايجان غربي بازديد کرد، ولي در عمل حتي نيروي انساني هم ندارد!

 

در حال حاضر درباره آينده درياچه اروميه و وضعيت احياي آن، سه نگراني وجود دارد:

اولا وضعيت بهرهبرداري از سه پروژه «انتقال آب مازاد حوضه آبريز کلاس به درياچه اروميه»، «تصفيهخانه فاضلاب تبريز» و «تصفيهخانه فاضلاب اروميه» نامشخص است و حتي درباره ارقام آبي که قرار است به درياچه اروميه برسانند، ابهامات عديدهاي وجود دارد. هر سه طرح در حيطه عمل وزارت نيرو قرار دارند.

ثانيا رويکرد جديد دولت در قبال طرح نجات درياچه اروميه که از آن با عنوان «برنامه نرمافزاري پايدار» ياد ميشود، هنوز در دستگاههاي مجري طرح يعني وزارت نيرو، وزارت جهاد کشاورزي و سازمان حفاظت محيطزيست، به طور جدي تئوريزه نشده است. حتي در صورت تئوريزهشدن، به دليل تمرکز اقدامات برنامه نرمافزاري بر حوزه کشاورزي و ظرافتهاي کار بهويژه گرهخوردن با وضعيت معيشتي مردم، بيم آن ميرود اجراشدن طرح با چالشهاي متعددي مواجه شود که لزوم توجه به پيوستهاي اجتماعي را دوچندان ميکند.

ثالثا بابت بازگشت دوباره شرايط مديريت منابع آب به رويکرد توسعهاي، نگراني جدي وجود دارد. اقدامي که ميتواند در يک چشم بههمزدن، اثر طرحهاي نرمافزاري و سختافزاري را خنثي کند. به عنوان نمونه خبر بازگشت دوباره سد نيمهتمام نازلو به چرخه ساخت که در بازديد وزير کشور از اين سد مطرح شده، ميتواند سنت ناميمون سدسازي بيرويه که از جمله متهمان رديف اول نابودي درياچه اروميه است را دوباره در حوضه آبريز رواج دهد و همين اندک آب ورودي به درياچه را نيز از آن دريغ کند. به عنوان نمونهاي ديگر، وضعيت بهرهبرداري از سدها در سال آبي جاري هم محل ابهام است و به نظر ميرسد بخشي از حقابه درياچه که بايد به سمت آن ميرفته، در سدهاي حوضه محبوس شده است. شاهد اين مدعا، نگاهي به گزارش هفتگي شاخصهاي مهم آب و برق (مخازن سدها) است که در هفتم خرداد 1401 توسط شرکت مديريت منابع آب ايران منتشر شده است. براساس اطلاعات اين گزارش، ميانگين درصد پرشدگي سدهاي کشور 55 درصد و ميانگين درصد پرشدگي سدهاي اصلي حوضه آبريز درياچه اروميه 74 درصد است! اين عدد براي سدهاي کشور در سال گذشته 61 درصد بوده يعني شش واحد درصد بيشتر از عدد فعلي، ولي براي درياچه اروميه 59 درصد بوده يعني 15 درصد کمتر از عدد فعلي! اين اختلاف چيزي است که وزارت نيرو بايد درباره مبناي مديريتي آن، شفافسازي کند. متأسفانه به دليل محدوديتي که وزارت نيرو در انتشار عمومي دادهها ايجاد کرده، امکان تحقيق بيشتر در اين باره، از محققان آب و محيطزيست، سلب شده است.

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.